احترام به استقلال فکری و آزادی انتخاب جوانان، جامعه ای پویا و خلاق را به دنبال خواهد داشت

در گفت و گو با پژمان خفتان، نویسنده بین المللی عنوان شد؛

مشاوران تحصیلی نظر خود را به جوانان تحمیل نکنند.زیرا انتخاب مسیر تحصیلی و شغلی، تصمیمی سرنوشت ساز است و هر جوان حق دارد بر اساس علاقه، استعداد و شرایط فردی خود آینده اش را رقم بزند.وی تاکید کرد:احترام به استقلال فکری و آزادی انتخاب جوانان، نه تنها به رشد شخصی آنها کمک می کند، بلکه جامعه ای پویا و خلاق را نیز به دنبال خواهد داشت.

کرج-خاکپور
مشاوران تحصیلی نظر خود را به جوانان تحمیل نکنند.زیرا انتخاب مسیر تحصیلی و شغلی، تصمیمی سرنوشت ساز است و هر جوان حق دارد بر اساس علاقه، استعداد و شرایط فردی خود آینده اش را رقم بزند.وی تاکید کرد:احترام به استقلال فکری و آزادی انتخاب جوانان، نه تنها به رشد شخصی آنها کمک می کند، بلکه جامعه ای پویا و خلاق را نیز به دنبال خواهد داشت.
 لطفاً خودتون رو معرفی کنید.
من پژمان خفتان هستم، متولد بهمن1370 درکرمانشاه.نویسنده کتاب های مشاور تحصیلی ام و در کنار اون کارشناس برق و مشاور و مدرس تحصیلی هم هستم.
 از چه زمانی شروع به نوشتن کردید؟
داستان نوشتن من برمی گرده به دوران دبیرستان. همون سال اول، انتخاب رشته ام بیشتر بر اساس نظر مشاور بود تا علاقه شخصی من. به همین خاطر رفتم هنرستان فنی حرفه ای رشته الکتروتکنیک. سال آخر هنرستان وقتی شرایط همکلاسی ها رو می دیدم، متوجه شدم خیلی ها به خاطر انتخاب اشتباه یا نداشتن علاقه، دچار افت تحصیلی شدن یا حتی ترک تحصیل کردن. در عین حال دانش آموزای باهوش و قوی هم کم نبودن و این دیدگاه اشتباه که "هنرستانی ها از نظر علمی ضعیف هستن" رو کاملاً نقض می کرد.
از همون جا بود که به مشاوره تحصیلی علاقه مند شدم. کلاس ها و کارگاه های مشاوره رو با عشق دنبال می کردم. بعد هم در دوران دانشگاه کم کم  به رشته برق علاقه مند شدم، چون ترکیبی از ریاضی و فیزیک بود و من توی این درس ها قوی بودم. همین باعث شد بدون مشکل دروس تخصصی رو بگذرونم و هم زمان کار مشاوره رو هم ادامه بدم.
کم کم تصمیم گرفتم مطالب انگیزشی و مشاوره ای رو توی نشریات منتشر کنم. خوشبختانه با حمایت روزنامه های استانی و کشوری، این مسیر جدی تر شد.
 چی شد از روزنامه نویسی رسیدید به کتاب نوشتن ؟
خب روزنامه یه رسانه روزانه ست. مردم معمولاً همون روز مطلب رو می خونن و بعد یا فراموش می کنن یا دوباره دسترسی بهش براشون سخت میشه. برای همین تصمیم گرفتم نوشته هام رو به شکل کتاب منتشر کنم تا همیشه در دسترس باشه.
 به نظرتون میشه بعضی شرایط سخت رو به چشم فرصت دید؟
قطعاً. مثلاً دوران کرونا رو خیلی ها دوره ناامیدی می دونستن، ولی من سعی کردم از همون شرایط سخت برای نوشتن و رشد استفاده کنم. البته راحت نبود. ترس، خبرهای بد، از دست دادن عزیزان و ...  همه اینا روی آدم تاثیر می ذاشت. حتی یه مدت نتونستم یه کتاب رو کامل کنم.
ولی هر بار که می خواستم دست از نوشتن بکشم، دوباره انگیزه گرفتم و ادامه دادم. همین استمرار باعث شد بعد از چند سال کارهام رنگ و بوی بین المللی بگیره.
 چی شد به فکر ترجمه کتاب هاتون افتادید؟
نمایشگاه کتاب 1403  نقطه عطفی بود. دو تا از کتابام به اسم دانستنی های والدین و خوشبختی یک ذهنیت است با استقبال خیلی خوبی رو به رو شدن. این کتاب ها هم دغدغه های دانش آموزان رو پوشش می دادن و هم نگرانی های والدین رو. همچنین در نمایشگاه کتاب 1404 نامه های عاشقانه به چاپ چهارم رسید. استقبال، فروش بالا و رسیدن به چاپ سوم و چهارم، باعث شد به فکره جهانی شدن کتاب ها بیفتم. با مشورت بزرگان علمی و جمع بندی ها، تصمیم گرفتم ترجمه رسمی کتاب ها رو شروع کنم.
و در پایان ......
از مسئولین کشور خواهش می کنم بیشتر به جوان ها اعتماد کنن و استعداد و علاقه شون رو سرکوب نکنن. درسته پیشکسوت ها تجربه ارزشمندی دارن، اما انگیزه و انرژی جوان ها هم می تونه با راهنمایی پیشکسوت ها به رشد علمی جامعه کمک کنه.
به همه جوون ها هم توصیه می کنم جلوی مشکلات کوتاه نیان. سختی ها همیشه هست، اما همونطور که خدا وعده داده، بعد از هر سختی آسونی میاد.