از كودكان كار گرفته تا كودكان خياباني كدام در الويت مسئولان است؟

روز ملي كودك در ايران؛

روز جهانی کودک، روزي است براي كودكان، تا آنان و حقوق گاه ناديده شده‌شان از سوي جامعه بين‌الملل به تمامي دولتمردان و نيز شهروندان يادآوري شود؛ كودكان، سرمايه‌هاي اجتماعي يك كشورند، سرمايه‌هايي كه آينده يك كشوردرنهايت به دستان آنان سپرده خواهد شد و چنين است كه برخورد امروز دولت‌ها با فرزندان و نحوه برآوردن نيازهاي گوناگون‌شان، مي‌تواند در مورد آينده يك كشور سخن بگويد؛ كودكان يك كشورهراندازه از رفاه و امنيت و نعمت حضور در خانواده‌اي سرشار از آرامش برخوردار باشند، مي‌توانند سرنوشتي نيكو براي آن كشور رقم زنند.

از كودكان كار گرفته تا كودكان خياباني  كدام در الويت مسئولان است؟


روز جهانی کودک، روزي است براي كودكان، تا آنان و حقوق گاه ناديده شده‌شان از سوي جامعه بين‌الملل به تمامي دولتمردان و نيز شهروندان يادآوري شود؛ كودكان، سرمايه‌هاي اجتماعي يك كشورند، سرمايه‌هايي كه آينده يك كشوردرنهايت به دستان آنان سپرده خواهد شد و چنين است كه برخورد امروز دولت‌ها با فرزندان و نحوه برآوردن نيازهاي گوناگون‌شان، مي‌تواند در مورد آينده يك كشور سخن بگويد؛ كودكان يك كشورهراندازه از رفاه و امنيت و نعمت حضور در خانواده‌اي سرشار از آرامش برخوردار باشند، مي‌توانند سرنوشتي نيكو براي آن كشور رقم زنند.  
 روايت‎هاي مختلف در مورد تاريخ اين روز
- روز کودک در دومین یکشنبه ژوئن سال ۱۸۵۷ توسط دکتر شریف چارلز لئونارد، کشیش کلیسا در چلسی، ماساچوست آغاز شد: لئونارد یک سرویس ویژه برای فرزندان برگزار کرد. لئونارد این روز را «روز گل رز» را نام گذاشت، هرچند بعداً آن‌را یکشنبه گل نامید و سپس به نام
«روز کودکان» نامگذاری شد.
- در سال ۱۹۸۶، ۲ دانش‌آموز ۹ ساله از مدرسه آتاتوری در نیویورک با نوشتن نامه‌ای از همه بچه‌های دنیا خواستند که با هم روزی را به صلح اختصاص دهند، دراین روز خواست جامعه جهاني و نيز كودكان اين است كه هیچ کودکی به‌خاطر جنگ، سوء تغذیه و عدم بهداشت جان خود را از دست ندهد.
- روزی برای کودک، برای اولین‌بار نیز توسط بریتانیا در سال ۱۹۵۴ مطرح شد و پس از آن کشورهای دیگر تشویق شدند روزی را به کودکان اختصاص دهند تا در درجه اول تبادلات دو طرفه و درک بین کودکان را افزایش دهند و در درجه دوم فعالیت‌هایی را برای بهره‌مند کردن و ارتقاء
رفاه کودکان در سراسر جهان ترتیب دهند.
- این روز از سوی یونیسف ۲۰ نوامبر تعیین شده است. این روز در برخی از کشورها از جمله نیوزلند در اولین
یکشنبه ماه مارس، تایوان و هنگ گنگ چهارم آوریل، بنگلادش ۱۷ مارس، فلسطین پنجم آوریل، ترکیه ۲۳ آوریل،  کره جنوبی و ژاپن پنجم مِی، اسپانیا و انگلیس دومین یکشنبه ماه مِی برگزار می‌شود.
- در ایران نیز جلسه‌ای با حضور نمایندگان وزارت آموزش‌وپرورش، سازمان بهزیستی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و برخی دیگر از نهادها تشکیل شد که در نهایت ابتدا منجر به انتخاب روز ۹ اکتبر به‌عنوان روز جهانی کودک می‌شود، اما در نهايت به ۸ اکتبر برابر با ۱۶ مهرماه تغییر می‌کند.
تصمیم این گروه به اطلاع دفتر یونیسف در ایران مي‌رسد و به‌عنوان «روز کودک» درایران به رسمیت شناخته می‌شود. در ادامه نیز شورای فرهنگ عمومی این روز را تصویب می‌کند که به تقویم رسمی کشور اضافه می‌شود.
مصوبه‌ شورای فرهنگی عمومی نیز در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۷۶ و در جلسه‌ی ۴۰۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب این شورا رسید.
بعد از برگزاری جلسه‌هایی، مسوولیت دبیرخانه این ستاد از سال ۱۳۹۳ به عهده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپرده می‌شود.
ویژه‌ برنامه‌های هفته‌ی ملی کودک از ۱۴ تا ۲۰ مهر ماه در تهران به میزبانی مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان ‌و نوجوانان و هم‌چنین مراکز فرهنگی هنری سراسر کشور برگزار می‌شود.
-۲۰ نوامبر از سوی سازمان ملل متحد روز جهانی کودک نامگذاری شده‌است.  
سازمان ملل متحد پیمان‌نامه حقوق کودک را در
۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ به تصویب رساند. روز جهانی کودکان فقط یک روز برای جشن گرفتن کودکان برای کسی که هستند نیست، بلکه براي آگاهی بخشی به تمام آن دسته از افرادي است که خشونت را در قالب سوءاستفاده، استثمار و تبعیض تجربه کرده‌اند. کودکان در بعضی از کشورها به‌عنوان کارگر مورد استفاده قرار می‌گیرند، غوطه‌ور در درگیری‌های مسلحانه، زندگی در خیابان‌ها، درگيراختلافات قومي- مذهبي، مسائل اقلیت یا معلولیت هستند. کودکان بسياري در جهان دراثرجنگ و درگیری‌هاي مسلحانه آواره شده و حتي دچار آسیب‌های جسمی و روانی گشته‌اند. اين نوع تجربيات تلخ كودكان، تحت عنوان«کودکان و درگیری‌های مسلحانه» شرح داده شده‌است و شامل اين موارد نيز هست: استخدام و استفاده نظامی از کودکان، کشتار/ ضرب و شتم کودکان، آدم‌ربایی کودکان، حمله به مدارس / بیمارستان‌ها و اجازه ندادن دسترسی انسان‌دوستانه به کودکان.
 در حال حاضر، حدود ۱۵۳ میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴ سال مجبور به کار هستند.سازمان بین‌المللی کار در سال ۱۹۹۹ ممنوعیت و از بین بردن بدترین اشکال کار کودکان از جمله برده‌داری، فحشا و پورنوگرافی کودکان را تصویب کرد. یونیسف اعلام داشته که فقط با اختصاص پنج دلار برای هر کودک می‌توان جان ۹۰ درصد از کودکانی را که هر می‌میرند، نجات داد و برای بهبود چشمگیر زندگی کودکان جهان سوم، کافی است که فقط مبلغ ۶ هفته بودجه تسلیحاتی جهان هزینه شود. وظیفه انجمن کمک به کودکان، یعنی یونیسف، مراقبت از کودکان و برآوردن نیازهای اولیه  آنان در سال‌های آغازین زندگی، و ترغیب و تشویق والدین به تعلیم فرزندان است. هم‌چنین تلاش يونيسف برای کاهش بیماری، مرگ‎ومیر در کودکان، و حمایت از آنان در هنگام جنگ و حوادث طبیعی و… است.
 كنوانسيون حقوق كودك
پیمان‌نامه حقوق کودک یک کنوانسیون بین‌المللی است که درباره حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان صحبت مي‌كند. دولت‌هایی که این معاهده را امضا کرده‌اند موظف به اجرای آن هستند و شکایت‌های راجع به آن به کمیته حقوق کودک ملل متحد تسلیم می‌شود.
این کنوانسیون در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و از ۲ سپتامبر ۱۹۹0 لازم‌الاجرا شده‌است. تاکنون ۱۹۳ کشور (تمام اعضای ملل متحد به جز ایالات متحده آمریکا) این سند را تصویب کرده‌اند یا به آن ملحق شده‌اند. به همين دليل مقبول‌ترین سند حقوق بشر در تاریخ می‌باشد.
 كودك كيست؟
کودک بر اساس ماده یک این پیمان به هر انسان کمتر از ۱۸ سال گفته می‌شود. مگر آن‌که قانون قابل اعمال در مورد کودک سن قانونی کمتری را تعیین کرده باشد.
این کنوانسیون شامل ۵۴ ماده و دو پروتکل اختیاری است که چهار اصل پایه‌ای آن‌ عبارتند از:
    - هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد.
    - زمانی‌که در رابطه با کودکان تصمیم‌گیری می‌شود، باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد.
    - کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند.
    - کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آن‌ها مربوط می‌شود، باید مورد توجه قرار گیرد.
در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک آمده‌است:
«کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود».
 كنوانسيون حقوق كودك و كودكان كار
کودکان کار، کودکانی هستند که به دلیل وجود شرایط و اوضاع و احوال خانوادگی، اجتماعی، مشکلات عدیده‌ اقتصادی، ساعاتی از عمر خود را در  شبانه‌روز به کارکردن در کارخانه‌ها، کارگاه‌ها، ساختمان‌ها، خیابان‌ها و منازل مردم می‌گذرانند. بسیاری از آنان کمک خرج خانواده و برخی دیگر خود به تنهایی عهده دار مخارج خانواده هستند.
کودک کار به کودکی گفته می‌شود که به یکی از اشکال کار «سبک/ سخت» و «داوطلبانه/ اجباری» جهت کسب درآمد و نه کسب توانمندی اشتغال دارد. منظور از
«کار کودک» درگیر كردن کودکان در آن دسته از فعالیت‏های اقتصادی است که مانع تحصیل، آموزش و برخورداری آنان از امکانات اولیه ‏رشد فردی و اجتماعی‏شان می‏شود و با آسیب و بهره ‏کشی همراه است.
بر اساس تعریف یونیسف در سال ۱۹۹۷، کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می‌شود که در شهرهای بزرگ برای ادامه‌ بقای خود مجبور به کار یا زندگی هستند. در این تعریف دو فاکتور کار و زندگی در نظر گرفته شده. لذا می‌توان این تعریف را به اين دومفهوم تفکیک کرد، «کودکان در خیابان» يعني کودکان شاغل در خیابان که غالبا از خانواده‌های کم‌درآمد و پرجمعیت هستند و علت حضور آن‌ها در خیابان کسب درآمد است. این کودکان با خانواده‌های‌شان در ارتباطاند و گاهي به مدرسه هم می‌روند و «کودکان خیابان»، برای این گروه از کودکان، خیابان به منزله خانه است. آن‌ها در خیابان در پی سرپناه و غذا هستند و دیگر افراد خیابانی برای آن‌ها در حکم خانواده‌اند. این کودکان با مدرسه بیگانه بوده و به نسبت
گروه اول بیشتر در خطر سواستفاده‌ گروه‌های غیرقانونی و تبهکار قرار دارند. متاسفانه عمده‌ فعالیت کودکان شامل دست‌فروشی، تکدی‌گری، دزدی و تن‌فروشی است.
‌بر اساس ماده ۳ كنوانسيون حقوق كودك، اصطلاح «بدترین اشکال کار کودک» شامل موارد زیراست:
‌الف) کلیه اشکال بردگی یا شیوه‌های مشابه بردگی، از قبیل فروش و قاچاق کودکان، بردگي به علت بدهی و رعیتی و کار اجباری، از جمله ‌استخدام به اجباری کودکان برای استفاده در درگیری‌هاي مسلحانه.
ب) استفاده، فراهم کردن یا عرضه کودک برای روسپی‌گری، تولید زشت­نگاری یا اجراهای زشت‌نگارانه.
پ) استفاده، فراهم کردن یا عرضه کودک برای فعالیت‌های غیرقانونی، به‌ویژه برای تولید و قاچاق مواد مخدر به گونه‌ای که در معاهدات بین‌المللی‌مربوط تعریف شده‌اند.
ت) کاری که به دلیل ماهیت آن یا شرایطش، احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد.
 ‌ماده چهارم اين كنوانسيون مي‌گويد:
۱- انواع کارهای موضوع بند (ت)  درماده ۳، در قوانین یا مقررات ملی یا توسط مقام صلاحیت‌دار، پس از مشاوره با سازمان‌های کارفرمایی و کارگری‌مربوط، با در نظر گرفتن معیارهای بین‌المللی مربوط، بدترین اشکال کارکودک،از تاريخ ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ هجری‌شمسی) تعیین خواهند شد.
۲- مقام صلاحیت‌دار، پس از مشاوره با سازمان‌های کارفرمایی و کارگری مربوط، وجود یاعدم وجود کارهایی که به این ترتیب تعیین شده‌اند را مشخص‌خواهد کرد.
از سال ۲۰۰۲ سازمان بین‌المللی کار اقداماتی در زمینه مبارزه با کار کودک را آغاز کرده است.
 وضعيت كودكان كار در كشورما
در ایران آمار دقیقی از تعداد کودکانی که در بخش‌های مختلف کار می‌کنند در دست نیست؛ اما ۹۰۰ هزار نفر از آن‌ها رسماً ثبت شده‌اند. از این تعداد نیمی کار ثابت دارند و به‌صورت تمام‌وقت کار می‌کنند و نیمی دیگر به‌عنوان کارگر فصلی در کوره پزخانه‌های آجرپزی و قالی‌بافی‌ها مشغول کاراند. در مجموع ۸۰ درصد کودکان خیابانی، کودکان کاراند که به علت فقر اقتصادی خانواده‌ها، مجبور به کار در خیابان شده‌اند و بیشتر آن‌ها در استان‌های خراسان، تهران، لرستان و کردستان متمركزند.
کودکان کار هم از مردم شهر جدا مانده و گسسته‌اند و هم هر روز درست جلوی چشمان‌شان حضور دارند؛ کار می‌کنند تا گاهی کمک خرج خانواده باشند یا حتی هزینه اعتیاد والدین‌شان را به دست آورند؛ گاهی مورد خشونت قرار می‌گیرند و گاهی هم در معرض نگاه‌های ترحم‌آمیز شهروندان شانه‌های‌شان خم می‌شود.
رئیس اورژانس اجتماعی و مدیرکل دفتر امورآسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور معتقد است کودکان کار خیابان، کودکانی هستند که بدون حضور موثر سرپرست یا مراقب در خیابان به مشاغل رده پایین اشتغال دارند و انگیزه آن‌ها کسب درآمد است.
به گفته او بررسی‌ها نشان می‌دهد اولین عاملی که باعث گرایش کودکان کار به خیابان می‌شود این است که آن‌ها دچار فقر معیشتی هستند؛ در واقع این کودکان به‌نوعی منبع کسب درآمد خانواده محسوب می‌شوند.
 وي توضيح مي‌دهد كه عمدتا دو گروه کودکان کارخیابان وجود دارند که شامل «کودکان خیابان» و «کودکان خیابانی» هستند؛ کودکان خیابانی کسانی هستند که خیابان را به‌عنوان محل کارشان انتخاب می‌کنند اما معمولا ارتباط‌‌شان با خانواده قطع نیست و حتی اگر به شکل مستمر و منظم به خانه نروند اما معمولا بالاخره به خانه‌ برمي گردند. اما کودکان خیابان، کودکانی هستند که محل کار و زندگی‌شان خیابان است و خانه‌اي براي برگشتن ندارند.
حدود ۶۳ درصد از این کودکان دست‌فروشی می‌کنند، حدود ۷ درصد از آن‌ها به شغل پادویی به‌ویژه منطقه بازار مشغول هستند. هم‌چنین ۶ درصد از آن‌ها به جمع‌آوری ضایعات و زباله‌گردی می‌پردازند. بدیهی است این گروه از کارها به دوراز شان کودکان و آسیب‌زننده به رشد و شکل‌گیری هویت آن‌هاست.
رئیس اورژانس اجتماعی مي‌گويد:«طبق آمارهای ما
۸۵ درصد از کودکان كار برای اولین‌بار پذیرش و ۱۵ درصد از آن‌ها برای بار دوم و سوم به مراکز تحويل داده مي‌شوند. تعدادی از این کودکان بعد از ترخیص دوباره در خیابان مشغول به کار می‌شوند چرا كه در این باره با خلاء قانونی و حقوقی مواجه هستیم زيرا هیچ الزامی وجود ندارد که خانواده‌ها کودکان را در خانه نگهداری کنند و عمدتا اين کودکان ابزار کار خانواده‌شان هستند.
 چه آسیب‌هایی کودکان کار را تهدید می‌کند؟
بی‌سوادی، بازماندگی از تحصیل یا سوءتغذیه ، محرومیت از دوران شیرین کودکی، آلوده شدن به  ویروس HIV، اعتیاد، افسردگی، خودزنی، خودکشی، آزارهای جنسی، خشونت کنترل نشده و ...از جمله آسیب‌هایی هستند  که کودکان کار را تهدید می‌کنند.
نایب رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان اما اذعان مي‌كند كه حالا مسئله فقط بی‌سوادی، بازماندگی از تحصیل یا سوء تغذیه نیست؛ اعتیاد، افسردگی،
خودزنی و ...همگی آسیب‌های نوظهوری است که کودکان کار را تهدید می‌کند. آسیب‌هایی که اگر امروز به فکر حل‌کردن آن نباشیم به مرور همه جامعه را فراخواهد گرفت.
وي با اشاره به قوانین بین‌المللی در حوزه کار کودک چنين ادامه مي‌دهد:«با این‌که به موضوع کار کودک در مقاوله نامه و کنوانسیون‌های بین‌المللی و هم‌چنین قوانین داخلی پرداخته شده است و با وجود این‌که در قانون کار داخلی این کاستی در به روز بودن و چند گام عقب بودن از آسیب کاملا مشهود است، اما هم‌چنان عدم پایبندی به کنوانسیون‌ها و عدم اجرای صحیح قوانین داخلی بزرگ‌ترین ضعف در این حوزه است.»
 كارهايي كه براي كودكان ممنوع است
 براساس آیین‌نامه قانون كار افرادی که کودکان را در
 ۳۶ شغل عنوان شده به کار گرفته باشند مشمول ماده «۱۷۲» قانون کار و همچنین محکوم به تعلیق پروانه از سه ماه تا یک سال خواهند شد. تعدادي از این مشاغل عبارتند از کار در گنداب‌ها، جمع‌آوری، حمل و دفن زباله، کار در محیط‌های با سروصداي بالا، کارهای ساختمانی، کار در قالی‌بافی، نمدبافی، ریسندگی و بافندگی، دامداری، کار در کوره‌های آجرپزی، برش فلزات و سنگ‌های قیمتی و...
 سهم نهادها در ارتباط با كودكان كار
آیین‌نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان مصوب 1384 هیات‌وزیران بر زمین مانده است؛ آیین‌نامه‌ای که بر اساس آن سازمان بهزیستی کشور موظف است با همکاری و مشارکت شهرداری، انجمن‌های خیریه، تشکل‌های غیردولتی و نیروی انتظامی و با استفاده از مددکار اجتماعی (در قالب تیم تخصصی سیار یا مستقر در مراکز که با همکاری شهرداری‌ها سازماندهی خواهد شد) نسبت به شناسایی، جذب، پذیرش و توانمند‌سازی کودکان خیابانی در تمامی مراکز استان‌ها اقدام کند. کودکان کار و خیابان توسط گشت‌هایی که به‌صورت هم‌زمان معتادان متجاهر، متکدیان، زنان خیابانی و دیگر آسیب‌دیدگان را جمع‌آوری می‌کنند ساماندهی می‌شوند، این در حالی است که در چندسال گذشته شهرداری تهران گشت مخصوص کودکان کار و خیابان را ایجاد کرده بود اما این گشت پس از سال 88 تعطیل شد. تعداد زیادی از این کودکان به‌خاطر داشتن تبعیت افغان، ثابت‌نشدن بدسرپرستی و... به خیابان بازمی‌گردند. مدیرکل امور آسیب‌دیدگان سازمان بهزیستی کشور مي‌گويد:«روند توانمند‌سازی‌ هر کودک کار به شش‌میلیون‌تومان اعتبار نیاز دارد، سال گذشته پنج‌هزار کودک توسط سازمان بهزیستی ساماندهی شدند و به این ترتیب برای اعمال رویکرد توانمندسازی در مورد این کودکان به 30‌میلیاردتومان اعتبار نیاز است.» اين 5 هزار كودك كار را مقايسه كنيم با 900 كودك كاري كه رسما ثبت شده‌اند!
 سخن آخر
با گسترش پديده كودكان كار و كودكان خياباني، برخي نهادهاي دولتي و غيردولتي، وارد ماجرا شده‎اند تا راه‎حلي براي اين مشكل بيابند؛ اما حقيقت دردناك اين است كه اين كودكان وسيله‎اي براي تأمين معاش و يا كمك خرج خانواده هستند و با توجه به اوضاع متشتت اقتصادي فعلي، چشم‎انداز روشني در مورد به سامان رسيدن وضعيت كودكان كار و كودكان خياباني وجود ندارد. بسياري از پيمانكاراني كه حتي با شركت‎ها و سازمان‎هاي دولتي قرارداد دارند، از كودكان به‎عنوان نيروي كار ارزان استفاده مي‎كنند؛ اين مسئله به‎ويژه در بخش بازيافت زباله خود را بيشتر نشان مي‎دهد؛ اين كودكان اغلب عمر زيادي ندارند، زيرا در اثر ارتباط با انواع مواد و زباله‌هاي آلوده، بيمار شده و جان خود را از دست
مي‌دهند.
قراربود طي طرحي پایلوت مراکز روزانه ارائه خدمات به کودکان کار و خیابان و اعطای کد رهگیری به این کودکان راه اندازي شود كه هنوز اقدامي در اين زمينه انجام نشده است. کمیته کنترل ایدز سازمان بهزیستی طرح سنجش رفتار پرخطر مرتبط با HIV را در کودکان کار و خیابان با همکاری دانشگاه علوم بهزیستی انجام داده است؛ طرحی که نتایج آن با توجه به آمار وزارت بهداشت درباره نرخ 5/4برابری شیوع ایدز در این کودکان خیابانی قابل توجه است. طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان سال‌هاست که اجرا می‌شود، هر دوره توسط ان‌جی‌اوها نقد و باز به فراموشی سپرده می‌شود.