خودروسازی کشور، معضلات زیست‌محیطی و آن حلقه پنهان شده!

يك نكته از هزاران

نمی‌توان از حق گذشت که نگه‌داشتن یک صنعت، در حد واندازه‌های استاندارد ۵۰ سال پیش؛ چه‌قدر نیرو و انرژی و استراتژی می‌طلبد و با این روند، از نوآوری گران‌تر تمام می‌شود و خسارت‌های جانی و مالی فراوانی به کشور وارد می‌کند، اما صنعت خودروسازی ما، وفادارانه در همان پله ۵۰ سال پیش توقف کرده است و به گفته رئیس سازمان محیط زیست، خودروسازان طی ۲۰ سال اخیر هیچ اقدامی برای افزایش کیفیت تولیدات خود نکرده‌اند

خودروسازی کشور، معضلات زیست‌محیطی و آن حلقه پنهان شده!

نمی‌توان از حق گذشت که نگه‌داشتن یک صنعت، در حد واندازه‌های استاندارد 50 سال پیش؛ چه‌قدر نیرو و انرژی و استراتژی می‌طلبد و با این روند، از نوآوری گران‌تر تمام می‌شود و خسارت‌های جانی و مالی فراوانی به کشور وارد می‌کند، اما صنعت خودروسازی ما، وفادارانه در همان پله 50 سال پیش توقف کرده است و به گفته رئیس سازمان محیط زیست، خودروسازان طی ۲۰ سال اخیر هیچ اقدامی برای افزایش کیفیت تولیدات خود نکرده‌اند.
 استاندارد این تولیدات مدت‌هاست به روز نشده، اما قیمت آن‌ها هر از گاهی با فاصله زمانی کم، افزایش می‌یابد و خریداران  مجبورند یک خودروی از رده خارج شده در جهان خودروسازی مانند پراید را با قیمت بسیار گرانی بخرند که در نهایت اگر تصادف نکنند و جان سالم درببرند، با غیراستاندارد بودن موتور و احتراق ناقص، موجب آلودگی شدید هوای کلان‌شهرها می‌شوند.
بخش دردناک ماجرا این است که تقریبا تمام مسئولان ذیربط و غیرذیربط  نسبت به خودروسازی کشور انتقاد و اعتراض دارند، اما هیچ‌کدام از این واکنش‌ها راه به جایی نمی‌برد و صنعت پیر خودروسازی ما همچنان به راه خود می‌رود.
در این مورد رئیس مرکز تجارت جهانی ایران  به نکته بسیار قابل تاملی اشاره می‌کند:« جایگاه و موقعیت برجستۀ سیاسی، اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی و سوق‌الجیشی ایران به‌عنوان موقعیت‌های برجسته، موجب شده توقع صاحب‌نظران داخلی و خارجی نسبت به توان و مدیریت اقتصادی ایران به‌عنوان یکی از بیست کشور برتر اقتصادی جهان بسیار بالا باشد، از همین رو همگان انتظار دارند اقتصاد کشورمان از تولید و تجارت گرفته تا صنعت نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، بانکداری، توریسم، کشاورزی، صنایع دفاعی و… غیره حرفی برای گفتن در جهان داشته باشد.»
در حالی‌که با توجه به این سخنان و با توجه به پتانسیل‌های موجود در کشور، برآوردن چنین انتظاری اگر محال نباشد، غیرممکن است و هیچ کشوری وجود ندارد که ادعا کند در تمام این زمینه‌ها، باید تولیدکننده بوده و حرفی برای گفتن داشته باشد، و اگر ادعایی در یک زمینه دارد؛ مثل آلمان در یک مارتن نفس‌گیر تلاش می‌کند صنعت خودروسازی خود را همچنان در رتبه‌های بالای جدول نگاه دارد. تولید انبوه همه‌چیز در داخل کشور در حالی‌که برای برخی از آن‌ها نه زمینه و زیرساخت داریم و نه بازار جهانی، هیچ نتیجه‎ای جز هرز و هدر دادن انرژی و مواد معدنی و نیروی کار ندارد. مانند یک روستایی که از زمین و گاو و گوسفندش، تمام نیازهای روزمره خود را تامین می‌کند و فکر می‌کند نیازی به هیچ چیز دیگری ندارد؛ اما همین روستایی طبعا و عقلا نمی‌تواند با استفاده از پتانسیل‌هایی که دارد خودرو که هیچ، دوچرخه درست کند و قس‌علی‌هذا. نپذیرفتن و ندیدن واقعیت‌های جهان امروز یک مشکل است؛ گیر افتادن در تله رانت و رانت‌خواری یک مشکل دیگر. اگر صدای اغلب مسئولان در چنین مواردی درمی‌آید، اما به جایی نمی‌رسد باید به دنبال حلقه مخفی شده رانت گشت و لاغیر.