فشارهای اجتماعی بر خانواده ها در نظام های بسته

گفتگوی اختصاص آفرینش با محمد علی الستی جامعه شناس ارتباطات؛

همراه با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فراگیر شدن فضای مجازی، خواه نا خواه با اخباری مواجه می شویم که ذهن همه ما را به خود مشغول می کند. یکی از این اخباری که به شدت افکار عمومی را درگیر خود و احساسات مردم را خدشه دار می کند، شنیدن خبر دخترکشی در برخی شهرها است. پدیده ای که در عصر تکنولوژی و مدرنیته، کمی عجیب به نظر میرسد. در چنین شرایطی هر فردی، برداشت ها و قضاوت های خود را بدون در نظر گرفتن دلایل وقوع چنین حوادثی دارد؛ ولی در این میان، آنچه که بیش از بحث و قضاوت، مورد نیاز است، ریشه یابی و جلوگیری از وقوع چنین وقایعی است. محمد علی الستی جامعه شناس ارتباطات در این خصوص به بیان توضیحاتی پرداخته که شما را به خواندن آن دعوت می نماییم

فشارهای اجتماعی بر خانواده ها  در نظام های بسته

 پیشگیری بهتر از بحث است
 به حریم خصوصی دیگران وارد نشویم
 لزوم هماهنگی نهادها برای ایجاد رابطه متعالی بین دو نسل
همراه با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فراگیر شدن فضای مجازی، خواه نا خواه با اخباری مواجه می شویم که ذهن همه ما را به خود مشغول می کند. یکی از این اخباری که به شدت افکار عمومی را درگیر خود و احساسات مردم را خدشه دار
می کند، شنیدن خبر دخترکشی در برخی شهرها است. پدیده ای که در عصر تکنولوژی و مدرنیته، کمی عجیب به نظر میرسد. در چنین شرایطی هر فردی، برداشت ها و قضاوت های خود را بدون در نظر گرفتن دلایل وقوع چنین حوادثی دارد؛ ولی در این میان، آنچه که بیش از بحث و قضاوت، مورد نیاز است،
ریشه یابی و جلوگیری از وقوع چنین وقایعی است. محمد علی الستی جامعه شناس ارتباطات در این خصوص به بیان توضیحاتی پرداخته که شما را به خواندن آن دعوت می نماییم: 


 الستی به بیان روابط فرزندان با والدین، شکاف نسلها و دلایل وقوع پدیدهای همچون دخترکشی در میان برخی جوامع پرداخت:
در روند تحول جوامع یک سری تغییرات گفتمانی وجود دارد، این تغییرات گفتمانی به نظام ارزشی
و فرهنگ نیز به شدت مرتبط است؛ به این مفهوم که در یک جامعه سنتی ممکن است فضا بسته، دختران حق انتخاب زیادی برای انتخاب همسر ندارند،
نمی توانند به طور مستقل برای آینده خود تصمیم بگیرند و بیشتر تحت تأثیر نظام مردسالار قرار دارند. در حقیقت این گفتمان، گفتمانی است که دخترانِ چنین جوامعی آن را پذیرفته اند. ما در چنین شرایطی، چالش و تنش چندانی نمی بینیم. در جوامع مدرن، والدین، مستقل تصمیم گرفتن فرزندان را پذیرفته اند ولی در عین حال در اینجا نیز ما چالش و تنشی نمی بینیم. در چنین جوامعی، والدین تصمیمات فرزندان را برای آینده پذیرفته اند. تنش زمانی اتفاق می افتد که ما در جوامع در حال گذار باشیم.
 در سیستم در حال گذار، حاکمیت گفتمانی وجود ندارد
ما در سیستم در حال گذار، حاکمیت گفتمانی نداریم. در واقع از یک سو پدری که متعلق به یک جامعه سنتی بوده، اعتقاد دارد که رفتارهای دخترش، منجر به از بین رفتن آبروی خانوادگی وی و خدشه دار شدن شرافتش می شود و از سوی دیگر فرزندی که متعلق به نسل جدید است، در این میان شکاف نسلی وجود دارد و این فرزند در جستجوی آزادی فردی است؛ در حقیقت تنش بین این دو نسل، اتفاقاتی را رقم می زند که امروزه در جامعه شاهد آن هستیم.
 پیامد این وقایع، انعکاس عقاید افراد است
 وی در خصوص پیامدهای وقوع چنین فجایعی در جامعه بیان کرد:
پیامدهای این وقایع عبارت است از انعکاس عقاید در گروه هایی که صاحب عقاید خود هستند و این امر، واقعیتِ پدیدهای است که در مورد آن صحبت می کنیم؛ بدین معنا که این واقعیت، حقیقت های مختلف پیدا می کند؛ به عنوان مثال در ماجرای قتل رومینا بر فرض که پدر این دختر رضایت به ازدواج وی می داد، همان گروه هایی که امروز به هواخواهی از این دختر فریاد می زنند، فریاد کودک همسری سر
می دادند. در حقیقت ذهنیت این گروه های
حمله کننده یک ذهنیت انتقادی از یک نظام سنتی است که می تواند به هر شکلی بهانه به دستشان بدهد. در واقع ذهنیتشان، انعکاس عینیت نیست، بلکه در انعکاس آن عینیت است. در مورد پیامدهای چنین اتفاقاتی، هر شخص به نوعی بار خود را به منزل
می رساند؛ بدین معنا که این افراد منتظرند که خبری پخش شود تا بتوانند به آن حمله کنند. در حقیقت آنچه که ما در رسانه ها، گروه ها و بسیاری از فعالان مدنی می بینیم، به اثبات رساندن نظراتی است که
می خواستند در گذشته راجع به آن صحبت کنند.
 پیشگیری بهتر از بحث است
این افراد، نظرات خود را بیان می کنند، در حالی که این وقایع همچنان ادامه پیدا می کند؛ در حقیقت یک رابطه منطقی بین آنچه که نظام اجتماعی در
حال گذار ایجاد کرده با قوانین، نظام آموزشی و تمام عوامل موثر پیشگیرانه وجود ندارد و به جای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی سعی دارند که به طرف مقابل حمله کرده و در چنین شرایطی طرف مقابل به سوی لاک دفاعی خود می رود، بنابراین این بحث به
هیچ کجا ختم نمی شود. نتیجه می گیریم که پس از وقوع چنین اتفاقاتی دو گروه در مقابل یکدیگر جبهه
می گیرند و شما می توانید له یا علیه هر یک از طرفین، سخنان بسیاری را بگویید یا بشنوید.
• اما از دید حقوق اسلامی در این خصوص دو سئوال مطرح است:
1- تصور اینکه عده ای، پدر را صاحبِ جان فرزندشان می دانند و معتقدند در صورت ارتکاب قتل، نباید قصاص شود، آیا این ذهنیت، شریک قائل شدن برای خدا و شرک نیست؟
2- در گذشته که از سوی الگوهای دینی ما نسبت به زنده به گور کردن دختران اعتراضاتی می شد، اگر قرار بود آن پدر، صاحبِ جان فرزندش باشد پس انجام چنین عملی مانعی نداشت، پس چرا به این عمل اعتراض میشد؟
اینها سئوالاتی است که همواره در حقوق اسلامی ما مطرح است.
 فشارهای اجتماعی بر خانواده ها در نظامهای بسته
 این جامعه شناس ارتباطات در خصوص راهکارهای جلوگیری از وقوع چنین پدیده هایی گفت:
اولین بحثی که مطرح است، خاستگاه های ایجاد چنین گرایش هایی است. اینکه در نظام های بسته، افراد به شدت تحت تأثیر دخالت های دیگران قرار می گیرند، به گونه ای که این دخالت ها، فشار اجتماعی بسیاری را بر خانواده ها وارد می کند. به عنوان مثال اگر دختر یک خانواده به هر دلیلی از منزل فرار کند، این خانواده تحت فشار افکار عمومی و پشت سر حرف زنها قرار
می گیرد. آن نظام اجتماعیِ بستهِ توسعه نیافته ای که وارد حریم خصوصی زندگی افراد می شود بسیار موثر است.
 به حریم خصوصی دیگران وارد نشویم
بنابراین باید یاد بگیریم که به حریم خصوصی زندگی دیگران احترام بگذاریم و دخالت نکنیم چرا که این دخالت ها فقط فشار مضاعفی را بر
خانواده هایی که دچار چنین مشکل بزرگی شده اند وارد
می کند. از طرف دیگر باید از سوی مدارس، رسانه ها و سایر نهادهای مسئول، ترویج، تشویق، گفتگو و توسعه ارتباطات بین دو نسل آموزش داده شود و با الگوبرداری بتوانیم این گذار را تسهیل و به درستی مدیریت کنیم. همچنین شایان ذکر است که برای جلوگیری از وقوع چنین پدیده هایی نقش علمای دینی را به عنوان تأثیرگذارترین قشر جامعه نباید نادیده گرفت. ما تحولات بسیاری را در نظام اجتماعی خود داشتیم، به عنوان مثال در یک دورهای استفاده از برخی
دستگاه ها مانند ویدیو توصیه نمی شد در حالی که ویدیو یک رسانه بود، ولی بعدها این امر تسهیل شد و موسسه رسانه های تصویری شکل گرفت که امروزه فیلم های بسیاری را تهیه و در اختیار مردم قرار
می دهد.
 نقش موثر علمای دینی در تلطیف این فضا
پس می بینیم که با گذر زمان نگاه به عوامل مخرب در جامعه تصحیح می شود. این به معنای به روز عمل کردن علمای اسلام است. علمای دینی
نقش مهمی در تلطیف این فضا و بهبود رفتار نسل گذشته با نسل آینده ایفا می کند.
موضوع تقابل بین نسل ها، جهانی است. به عنوان مثال در حوزه ادبیات، در جنگ بین رستم و سهراب، سئوال پیش می آید که چرا یک پدر، فرزند خود را
می کشد؟ در واقع داستان به گونه ای است که
رستم و سهراب خبر ندارند که پدر و پسر هستند، در حالی که اگر می دانستند، داستان به گونه ای دیگر رقم
می خورد. این داستان مصداق رابطه برخی والدین با فرزندان است که اگر رابطه بین طرفین درک و بهبود پیدا
می کرد، دیگر چنین فجایعی اتفاق نمی افتاد.
 لزوم هماهنگی نهادها برای ایجاد رابطه متعالی بین دو نسل
این تراژدی حاصل عدم وجود یک رابطه متعالی و صحیح بین دو نسل است. همه نهادهای مسئول از جمله روانشناسان، جامعه شناسان، فعالان فرهنگی، معلمین، رسانه ها، قانونگزاران، علمای دینی و سایر نهادهای، همگی باید برای تلطیف روابط بین دو نسل دست به دست هم بدهند و اگر هماهنگی و همکاری بین این گروه ها وجود نداشته باشد طبیعتاً امید اینکه بتوان از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کرد کمتر خواهد شد.