مردم فقط نظاره گرند

علیرغم اینکه تحولات بسیار مهمی در جهان به وقوع پیوسته و درجریان است،اما توجهات در کشورمان به سمت ماکارونی و آرد و نان برده شده و مردم را درگیر خود ساخته است. درحالی که بلاتکلیفی مذاکرات هسته ای و تبعات و اثرات منفی جنگ اوکراین بسیار با اهمیت تر و اثراتشان مخرب تر می باشد. با این حال وقتی مردم دغدغه مند موضوعی هستند وظیفه ماست که به آن بپردازیم.

مردم فقط نظاره گرند


 

علیرغم اینکه تحولات بسیار مهمی در جهان به وقوع پیوسته و درجریان است،اما توجهات در کشورمان به سمت ماکارونی و آرد و نان برده شده و مردم را درگیر خود ساخته است. درحالی که بلاتکلیفی مذاکرات هسته ای و تبعات و اثرات منفی جنگ اوکراین بسیار با اهمیت تر و اثراتشان مخرب تر می باشد. با این حال وقتی مردم دغدغه مند موضوعی هستند وظیفه ماست که به آن بپردازیم.
درهمین رابطه شاهد واکنش های متفاوت مسئولان و دستگاه ها و نهادهای مختلف درمورد افزایش قیمت آرد و نان هستیم. از یکسو اعلام می شود که قیمت آرد یارانه ای به صورت آزاد محاسبه و توزیع می شود. از سوی دیگر گفته می شود قاچاق آرد و گندم ایرانی به کشورهای همسایه موجب این اقدام شده است. باردیگر گفته می شود که این افزایش ده برابری قیمت آرد جهت جلوگیری از مصرف آرد یارانه ای در صنعت ماکارونی است. باردیگر زمزمه افزایش قیمت نان به گوش می رسد و برخی نانوایی ها استارت گران کردن نان را زده اند.
از سوی دیگر سخنگوی دولت در صداوسیما اعلام می کند که شخص رئیس جمهور در جمعی از حامیان افزایش قیمت نان اعلام کرده اند که به هیچ وجه زیر بار این افزایش قیمت نمی روند و در ادامه این حفظ قیمت را صرف تا پایان سال ثابت و ماندگار تلقی می کند. علیرغم این اعلام دولت،خبر از فروش نان یارانه ای باکارت و انجام آزمایشی این طرح در زنجان از اخبار سراسری پخش می گردد، در کمتر از بیست و چهار ساعت وزارت کشور بیانیه می دهد و این مسئله را تکذیب کرده و آن را کار معاندان و رسانه های بیگانه معرفی می نماید.
این همه موضوع پیرامون مسئله آرد و نان و ماکارونی واقعاً حیرت آور است. جای ابهام دارد که این همه دستگاه عریض و طویل اعم از نهادهای اجرایی و نظارتی و قضایی درکشور در مورد یک مسئله این چنینی آیا برنامه و چشم اندازی برای خود متصور نیستند. کنترل نحوه مصرف و قیمت آرد در کشور آیا تا این حد سخت و طاقت فرسا است که کل انرژی مملکت را به این موضوع معطوف کنیم؟!
جای بسی تأسف دارد که طالبان در مورد مسئله آرد و گندم ایران اظهار نظر کند و بی مدیریتی ما را به رخمان بکشد و بگوید "افغانستان نیازی به آرد و گندم قاچاق از ایران ندارد!". آیا این اقتصاد "یارانه ای و سبدی و کارتی" قرار است تا نان در سفره مردم را هم شامل شود. قدری به خودمان بیاییم و کمی متوجه حال این مردم باشیم. کسی مخالف کنترل قیمت و جلوگیری از قاچاق و مبارزه با رانت نیست، اما پس وضعیت مردم در این نحوه مدیریت چه می شود.
اساساً نقش مردم در این اقتصاد و نحوه مدیریت آن چیست. آیا این خواست مردم است که رانت به فرصت طلبان برسد؟ آیا این مردم عادی هستند که قاچاق گسترده آرد را در دست دارند؟ آیا این مردم هستند که خوراک دام را به صورت مافیایی در بازار می چرخانند تا دامداران به سراغ نانواها بیایند و به دنبال آرد و نان برای سیرکردن شکم دام ها باشند؟
مردم فقط نظاره گر هستند و هزینه های این نحوه مدیریت را پرداخت می کنند. نمی توان گفت که این همه فشار از سر ناچاری است،چون پذیرفته نیست و در دل همین مردم و بخش های خصوصی هستند
شرکت ها و مدیران شایسته ای که اگر به آنها اختیار و مسئولیت داده شود قادرند این معضلات را کنترل کنند.