دولت باید به دنبال منابع دیگری برای مهار کرونا باشد

محمود جامساز، اقتصاددان در گفتگوی اختصاصی با آفرینش؛

کرونا، این ویروس عجیب و مهلک، ماه هاست که ذهن همه را به خود مشغول کرده است، اینکه از کجا آمده و تا چه زمانی ماندگار است، به نوعی همه را در وضعیت نامعلومی نسبت به آینده قرار داده است. اما موضوع مهمتر، اقتصاد است و اینکه دولتمردان چگونه به مقابله با کرونا برای کنترل آن می پردازند؟ و آیا بزرگترین رکود اقتصادی در دنیا شکل خواهد گرفت؟ چگونه می توان از این وضعیت رهایی یافت و چه آینده ای در انتظار اقتصاد دنیا خواهد بود؟ اینها سئوالاتی است که ذهن همه ما را به خود مشغول کرده است؛ البته ناگفته نماند که مدیریت درست و کارآمد در چنین شرایطی، می تواند تا حدودی از رکود اقتصادی جلوگیری کند. بر همین اساس با محمود جامساز، اقتصاددان در خصوص وضعیت اقتصادی کشور در دوران پساکرونا به گفتگو پرداختیم که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت می نماییم

دولت باید به دنبال منابع دیگری برای مهار کرونا باشد

 غیرقابل اجرا بودن فاصله اجتماعی در مکان های شلوغ
 اقتصاد رو به سراشیبی کاهش تولید ناخالص ملی
 بورس، بازاری جذاب ولی پرخطر
 حذف صفر از پول ملی، منطق اقتصادی ندارد
کرونا، این ویروس عجیب و مهلک، ماه هاست که ذهن همه را به خود مشغول کرده است، اینکه از کجا آمده و تا چه زمانی ماندگار است، به نوعی همه را در وضعیت نامعلومی نسبت به آینده قرار داده است. اما موضوع مهمتر، اقتصاد است و اینکه دولتمردان چگونه به مقابله با کرونا برای کنترل آن می پردازند؟ و آیا بزرگترین رکود اقتصادی در دنیا شکل خواهد گرفت؟ چگونه می توان از این وضعیت رهایی یافت و چه آینده ای در انتظار اقتصاد دنیا خواهد بود؟ اینها سئوالاتی است که ذهن همه ما را به خود مشغول کرده است؛ البته ناگفته نماند که مدیریت درست و کارآمد در چنین شرایطی، می تواند تا حدودی از رکود اقتصادی جلوگیری کند.
بر همین اساس با محمود جامساز، اقتصاددان در خصوص وضعیت اقتصادی کشور در دوران پساکرونا به گفتگو پرداختیم که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت می نماییم:

 محمود جامساز اقتصاد ایران در دوران پساکرونا را اینگونه ارزیابی می کند:
زمانی که به متغیرهای کلانِ اقتصاد نگاه
می کنید، در می یابید که اقتصاد ما در دوران
پیشا کرونا از وضعیت خوبی برخوردار نبود و متغیرهای اقتصادی ما تحت تأثیر مدیریت غیرعلمی و ناکارآمد داخلی و نیز تحریم های خارجی، در وضعیت نامطلوبی به سر می بردند، ما در پايان سال 98 با رشد اقتصادی منفی و تورم 41 و 42 دهم درصدی روبرو بودیم، رشد نقدینگی در حدود 30 درصد،  اقشار آسیب پذیر جامعه، در حال گسترش به گونه ای که فاصله فقیر و غنی بیشتر و قدرت خرید مردم کمتر، ارزش پول ملی نیز کاهش و همچنین دلار و سایر ارزها به نحو
سرسام آوری صعود کردند. ما امسال کسری بودجه بسیار بالایی داریم که در حدود 180 هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است؛ با تمام این تفاسیر زمانی که کرونا را نیز به این مشکلات اضافه کنیم، می بینیم که شرایط برای مردم، سخت تر و تحت تأثیر
سیاست های اقتصادی دولت، فشار مضاعفی بر آنها وارد شده است، به طوریکه سبد معیشتی شان کاهش پیدا کرده و سطح رفاه و بهداشتشان پایین آمده است. در چنین شرایطی کرونا شیوع یافت و خسارت های جانی و مالی را با خود به همراه آورد. خسارت های جانی در میان طبقات آسیب پذیر که به علت عدم تاب آوری در برابر هزینه های معیشتی نتوانستند در قرنطینه بمانند نسبت به قشر مرفه بیشتر است. ما از نظر اقتصادی با کسب و کارها، بنگا ه های کوچک، متوسط و بسیاری از مشاغل مانند مشاغل گردشگری، آژانس های مسافرتی و مشاغل غیررسمی که هیچ پشتوانه دولتی ای ندارند روبرو هستیم که اینها برای تأمین کالاهای شب عید از طریق گرفتن وام، تسهیلات و خريدهاى نسيه به تهیه کالا پرداختند ولی به دلیل عدم تقاضا بسیار متضرر شدند، افزون بر همه اینها، یک میلیون فقره چک خالی از وجه برگشت خورد و زنجیره تولید، توزیع و مصرف، مختل شد، بسیاری از کسب و کارها متوقف و تعدیل نیرو انجام شد که در نتیجه آن، افراد بیشماری، درآمد خود را از دست دادند؛ به گونه ای که در تأمین هزینه های زندگی روزمره خود با مشکل مواجه شدند، در نتیجه با شیوع کرونا، بخش عظیمی از اقتصاد کشور دچار فروپاشی شد. این مشکلات عدیده در دوران پساکرونا بیشتر خود را نشان می دهد و دولت باید علاوه بر آن مشکلاتی که در جهت تأمین بودجه خویش داشته، در جستجوی منابع دیگری نیز برای مهار کرونا باشد، مانند تأمین هزینه های بهداشتی، درمانی، تجهیزات بیمارستانی و همچنین جبران خسارات و زیان های ناشی از کرونا در طبقات آسیب پذیر همچون کسب و کارها، بنگاه های کوچک و متوسط و صاحبان مشاغل غيررسمى.
در چنین شرایطی، دولت با وضعیت سخت تر و چالش بزرگتری روبرو می شود. مدت زمان استمرار این بیماری در هیچ کجای دنیا مشخص نیست؛ در صورتیکه اگر زمان ماندگارى آن مشخص بود امکان برنامه ریزی اقتصادی برای دوران پساکرونا بیشتر
می شد. به عنوان مثال، آمریکا مبلغ دو تریلیون دلار را تا پایان ماه ژوئن سال جارى ميلادى برای مبارزه با کرونا و تأمین خسارات وارده ناشی از آن بر مردم و بخش خصوصی، اختصاص داده که در مسير اجرا قرارگرفته است اما اگر كرونا ادامه يابد، ترامپ تصميم دارد حتي ۵ تریلیون دلار دیگر به اقتصاد برای جبران خسارات بخش خصوصی تزریق کند و برنامه هاى حمايتى خود را گسترش دهد.
 وی در خصوص اقدامات دولت برای مهار کرونا گفت:
در ایران، ما با کمبود منابع روبرو هستیم و این کمبود منابع باعث می شود که نتوانیم آنچنان که باید و شاید با بیماری مهلک کرونا مبارزه کنیم. به عنوان مثال دولت چین زمانی که این بیماری برای اولین بار در ووهان ظهور کرد، بلافاصله دستور قرنطینه نظامی داد و معيشت خانوارهاي نیازمند را تأمين كرد زيرا در چنين شرايطى دولت ها براى استمرار خانه نشينى اجبارى مكلف به تأمين نيازهاى مبرم آحاد آسيب پذير هستند، اما دولت ما این اقدامات را انجام نداد؛ یعنی قرنطینه را اجباری نکرد به این علت که درصد زیادی از افراد جامعه جزو طبقه متوسط رو به پایین و به سمت فقر هستند. مردم باید برای تأمین معاش خود هر روز کار کنند و درآمدی داشته باشند، این افراد
نمی توانند هر روز در خانه بمانند. دولت نیز منابع لازم را برای تأمین مخارج این افراد در اختیار نداشت؛ بنابراین قرنطینه را جدی نگرفت و بسیاری از مردم، جان خود را از دست دادند. زیرا در قرنطینه نبودند و بستر ابتلاء ‌به کرونا فراهم بود.
 غیرقابل اجرا بودن فاصله اجتماعی در مکان های شلوغ
غیرقابل اجرا بودن فاصله اجتماعی در مکان های شلوغ در حالی كه دولت، شروع به كار ادارات،كسب و كارها و اماكن عمومى و مذهبى را آزاد كرده است، به هیچ وجه قابل اجرا نیست. در خوزستان، سیستان و بلوچستان، مشهد و سایر شهرهايي كه وضعیتشان سفید اعلام شده بود، شيوع كويد ١٩ روند صعودى پیدا کرده است اما دولت صرفا در این زمینه رعایت فاصله اجتماعی هوشمند را توسعه مي دهد. چگونه می توان در مترو، اتوبوس، بازار و ساير اماکن پرتردد، فاصله اجتماعی را رعایت کرد؟ در واقع دولت به سمت آزاد گذاشتن کسب و کارها حرکت کرده تا به اصطلاح به یک ایمنی گله اي برسد؛ بدان معنا که بسیاری از مردم، گرفتار این بیماری شوند تا این ویروس به ندرت ضعیف و یک ایمنی نسبی برای حدود 75 درصد افراد ایجاد شود. به بيانى ديگر، ٢٥ درصد از آحاد جامعه كه عمدتا" جزو اقشار کم  درآمد و فقير هستند، در معرض خطر قرار می گیرند.  
در زمینه اقتصادی، دولت باید افراد زیان دیده، کسب و کارهای کوچک، متوسط و کارخانه ها را تأمین مالى كند، تسهيلات ارزان قیمت از طريق بانك هاى عامل اعطاء وکمک های بلاعوض را از آنها دریغ نکند. در حال حاضر، دولت، منابعی را برای انجام این امور در نظر گرفته است ولی اینکه تا چه حد بتواند در این مسیر موفق عمل کرده و اقتصاد در چه وضعی قرار خواهد گرفت، بستگی به عملكرد دولت در تخصیص منابع و روزهای پیش رو دارد.
 رشد اقتصادی در سراشیبی نزول
 این اقتصاددان در خصوص بازار بورس در کشور و دلایل استقبال مردم از این بازار بیان کرد:
بیماری کرونا بر اقتصاد جهان اثر گذاشت، نرخ رشد اقتصادی تمام کشورها در سه ماه گذشته منفی و شاخص بورس های بزرگ جهان اعم از نیویورک، توکیو، لندن و پاریس سقوط کرده، تعجب آور است که چطور ارزش بازار بورس ایران ظرف دو و سه ماه اخیر به یکباره به بیش از دو برابر رشد کرده است، در حالى كه رشد اقتصادى كشور در سراشيبى نزول قرار دارد و هيچ تناسبى  با وضعيت بخش واقعى  اقتصاد  ندارد، بنا بر پيش بينى و برآورد صندوق بين المللى پول كه معمولا داده ها را از كشورِ مورد نظر استخراج مي كند، اقتصاد ما در سال جارى با رشد اقتصادى منفى ٦ درصدى روبرو است. چگونه ممکن است رشد بازار سرمايه در يك اقتصاد با رشد منفى طى سه سال متوالى به یکباره، ارزش آن چند برابر شود؟ این نشانه روال منطقی بازار سرمایه نیست بلکه نشان دهنده یک بازار سفته بازی و قمارگونه است و ارزش سهام، ارزش های واقعی نیستند بلکه
قیمت های باد شده ای هستند که یک روز همانند بادکنک
می ترکند.
 دقت و مطالعه، بیشتر لازمه ورود به بازار بورس
دقت و مطالعه بیشتر، لازمه ورود به بازار بورس است و توصیه می کنم مردم در خصوص ورود به بازار سهام، دقت و مطالعه بیشتری داشته باشند. بورس برای مردم جذاب به نظر می رسد زیرا نرخ بهره بانکی به 15 درصد رسیده است تا مردم پول های خود را از بانک ها بیرون بکشند و به بازاری  همچون بورس ببرند، همچنین در حال حاضر بازار مسکن، طلا و ارز  فاقد جذابیت گذشته است، در نتیجه نقدينگى و
پس اندازهاى خرد مردمى به پشتوانه تبليغات دولتى به سمت بازار بورس حرکت می کنند زیرا در چند ماه اخير حدود 100 تا 150 درصد بازده داشته است. با این حال اگر بنا به دلایلی این سهام بورس نتواند برای مدت زمانی به همین صورت دوام آورد و به یکباره سقوط کند، باعث می شود مردم، تمامی سرمایه  خود را از دست بدهند.
 بورس، بازاری جذاب ولی پرخطر
در عین حال که بازار بورس بازار جذابی است به همان نسبت نیز خطرناک است؛ زیرا بازاری نیست که رشد اسمى ارزش سهامش با بخش واقعى اقتصاد تناسب داشته باشد بلکه بازاری برآمده از قدرت های اقتصادی و سیاسی  است که بخش عظیمی از بورس را تشکیل می دهند، یعنی در حدود 80 تا 85 درصد بازار بورس، شرکت های دولتی و فرادولتی هستند که می توانند به راحتی بازار را دستکاری و به نفع خود پیش ببرند.
   حذف صفر از پول ملی، منطق اقتصادی ندارد
 وی همچنین در پایان به پرسش حذف
 ٤ صفر از پول ملی اینگونه پاسخ داد:
حذف چند صفر از پول ملی در کشورهای دیگر نیز مطرح شده است. برخی از کشورها مانند ترکیه، چند صفر از پول ملی کشورشان را حذف کردند ولی در کنار انجام این کار، سیاست هایی را در جهت کاهش نرخ تورم در کشورشان به کار بستند. حذف صفر از پول ملی به تنهایی به کاهش تورم منجر نمی شود. به عنوان مثال در ونزوئلا چندین مرتبه، صفرها را حذف کردند ولی تورم بیش از یک میلیون درصد  است.
به عقیده من، حذف صفر از پول ملی، به هیچ عنوان باعث کاهش تورم نخواهد شد بلکه حتی، کمی اثر روانی هم بر مردم می گذارد، زیرا با حذف صفر از پول ملی، هزار تومان به یک تومان تبدیل مي شود كه از منظر روانى كميت ناچيزى را تداعى مي كند و در چنین شرایطی مردم با دست و دلبازى هزينه
مي كنند، در حاليكه درآمدشان به همين نسبت كاهش يافته است كه البته روند افزايشى هزينه های جامعه منجر به افزايش سرعت گردش پول مي شود كه به نوبه خود، اسباب تورم بيشترى را فراهم مي كند. صرفنظر از عامل روانى، ديرى نمي پايد که بطور کلی حذف صفر از پول ملی به لحاظ علمی هیچ تأثیری بر تورم نخواهد گذاشت، تنها از نظر خوانش ارقام، سهولت ایجاد می کند اما هزینه های اضافی را به منظور چاپ اسکناس های جدید بر دولت تحمیل می کند. ضمن آنكه تغيير برنامه هاى نرم افزارى كامپيوترى نيز در راستاى محاسبات تغيير واحد پول هم براى دولت و هم بخش خصوصى مستلزم هزينه هاى بسيار گزاف است و در ابتدای امر، مردم به یک نوع سردرگمی در خصوص نحوه محاسبه دخل و خرج دچار مي شوند و ممكن است تا مدتى با خلاء درآمدی مواجه شوند.