سیاست چرا همیشه دامان ما را می گیرد؟!

جای بسی تعجب و تأمل شدید داشت که برخلاف تمام کشورهای جهان که در دوران جام جهانی پر شور و شعف بودند، مردم و بازیکنان ما در شدیدترین استرس های عصبی قرار داشتند. برد تیم ملی از یکسو مردم را با صحنه هایی مواجه ساخت شاید دیگر در سطح خیابان دیده نشود و از سوی دیگر باخت و حذف تیم ملی نیز صحنه هایی را رقم زد که هر بیننده ای را دچار یک تناقض شدید فکری می نماید.


جای بسی تعجب و تأمل شدید داشت که برخلاف تمام کشورهای جهان که در دوران جام جهانی پر شور و شعف بودند، مردم و بازیکنان ما در شدیدترین استرس های عصبی قرار داشتند. برد تیم ملی از یکسو مردم را با صحنه هایی مواجه ساخت شاید دیگر در سطح خیابان دیده نشود و از سوی دیگر باخت و حذف تیم ملی نیز صحنه هایی را رقم زد که هر بیننده ای را دچار یک تناقض شدید فکری می نماید.
شاید بسیاری از مردم و حتی بازیکنان با حذف تیم ملی از زیر بار فشارهای عصبی ایجاد شده رها شدند و دیگر کسی دغدغه این را ندارد که باید از تیم ملی دفاع کند یا نکند!. واقعاً باید بپذیریم که حال و احوال جامعه خوب نیست و تمام این حالات عصبی ناشی از نوع نگرش و رویکرد سیاسی به تمامی امور زندگی مردم است.
هرآنچه از وجوه زندگی عادی مردم در امورات شغلی،رفاهی،آموزشی و ورزشی را با عینک سیاست نظاره می کنیم و حاصلش همین می شود که نمی توانیم از رویدادهایی همچون جام جهانی به صورت عادی و استاندارد و مثل بسیاری از مردم جهان لذت ببریم و فوتبال را به عنوان یک سرگرمی و یک هیجان ورزشی دنبال کنیم.
آنقدر بار سیاسی و حماسی به تیم ملی و هواداران وارد کردیم که گویا سربازان نظامی ما می خواستند به میدان بروند و قرار است انتقامی تاریخی از حریفان بگیریم. اما فوتبال نه عرصه سیاسی سرش می شود و نه میدان تسویه حساب های نظامی و تاریخی است. بلکه در مستطیل سبز مهارت ها و تکنیک ها و قابلیت های فنی است که مایه ارزش گذاری و پیروزی تیم ها می گردد. اما آن تیمی هم که می بازد به هیچ عنوان بی غیرت و یا شکست خورده به معنایی که ما دچارش شده ایم، قلمداد نمی شود.
تیم ملی ایتالیا با آن هم ستاره و پیشینه های قهرمانی درجام های مختلف نتوانست به مسابقات جام جهانی برسد، اما هواداران و تماشاگران این تیم با سفر قطر از لذت تماشای فوتبال بهرمند شدند. چون فوتبال لذت لحظاتی شاد و هیجانی را برای علاقمندانش فراهم می سازد، حتی تماشاگران تیم بازنده تیم خود را تشویق می کنند و به افتخارش
می ایستند. همان می شود که بازیکنان تیم ملی ژاپن پس از باخت بدون هرگونه حاشیه ای مقابل تماشاگران و هوادارانشان ایستادند و تعظیم کردند و حضار برای چند دقیقه مداوم آنها را تشویق کردند.
اما در کشورما رسانه های چاپی و اینترنتی سیاسی و ارگانی، در پوشش اخبار تیم ملی فوتبال بیش از روزنامه ها و سایت های ورزشی وارد میدان شدند و با قلم سیاسی خود بر فوتبال تحلیل و تفسیر نوشتند. نتیجه آن شد که نه برد و نه باخت تیم ملی کشورمان به صورت عادی موجب خوشحالی و ناراحتی جامعه نگردید، چرا که اجاره ندادیم دامن فوتبال از سیاست پاک بماند و مسیر عادی خود را طی کند.
شاید گفته شود که فوتبال از سیاست جدا نیست؛ اما چرا این
عدم جدایی های سیاست از حوزه های مختلف و وجوه گوناگون زندگی، مدام برای ما خودنمایی می کند!
واقعیت این است که حمل بار سیاسی بر موضوعات غیر سیاسی تنها خستگی و هزینه های ملی را افزایش می دهد. هرچند که امیدی به تغییر این نگاه نیست!