فروش کیلویی کتاب؛ معضل فرهنگی رو به گسترش

دانشگاه تربیت معلم شهر بهبهان، کتاب‌های کتابخانه این دانشگاه را در محوطه‌ای روی هم ریخته و درهم و کیلویی در حال فروش آن است، طبعا این کتاب‌ها، به‌واسطه تعلق به یک دانشگاه، آن‌هم دانشگاه تربیت معلم، از ارزش بسیار زیادی برخوردارند، اما چرا این دانشگاه، با چنین حرکت نه چندان شایسته‌ای که در اخبار و فضاهای مجازی و غیرمجازی، انتشار وسیعی داشته، اقدام به «خلاص‌شدن» از این حجم کتاب کرده است؟ آیا تاریخ مصرف این کتاب‌ها گذشته-اگر بپذیریم که کتاب تاریخ مصرف دارد!- آیا این دانشگاه جا برای کتاب‌های جدید ندارد و ناچار شده کتاب‌های قدیمی را به این صورت از رده خارج کند؟ این دانشگاه ممکن است دلایل متعددی برای رهایی از این حجم کتاب داشته باشد، اما نمی‌تواند دلیلی برای چنین برخورد ناشایستی با «کتاب» ارائه بکند؛ آن‌هم دانشگاهی که «معلم» تربیت می‌کند؛ فردی که قرار است در آینده فرزندان یک جامعه را آموزش دهد و تربیت کند. در منظر افردی که شاهد چنین صحنه‌ای هستند، طبعا ارزش آموزگار و کتاب، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.

 


دانشگاه تربیت معلم شهر بهبهان، کتاب‌های کتابخانه این دانشگاه را در محوطه‌ای روی هم ریخته و درهم و کیلویی در حال فروش آن است، طبعا این کتاب‌ها، به‌واسطه تعلق به یک دانشگاه، آن‌هم دانشگاه تربیت معلم، از ارزش بسیار زیادی برخوردارند، اما چرا این دانشگاه، با چنین حرکت نه چندان شایسته‌ای که در اخبار و فضاهای مجازی و غیرمجازی، انتشار وسیعی داشته، اقدام به «خلاص‌شدن» از این حجم کتاب کرده است؟ آیا تاریخ مصرف این کتاب‌ها گذشته-اگر بپذیریم که کتاب تاریخ مصرف دارد!- آیا این دانشگاه جا برای کتاب‌های جدید ندارد و ناچار شده کتاب‌های قدیمی را به این صورت از رده خارج کند؟ این دانشگاه ممکن است دلایل متعددی برای رهایی از این حجم کتاب داشته باشد، اما نمی‌تواند دلیلی برای چنین برخورد ناشایستی با «کتاب» ارائه  بکند؛ آن‌هم دانشگاهی که «معلم» تربیت می‌کند؛ فردی که قرار است در آینده فرزندان یک جامعه را آموزش دهد و تربیت کند. در منظر افردی که شاهد چنین صحنه‌ای هستند، طبعا ارزش آموزگار و کتاب، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.
پدیده فروش کیلویی کتاب، چندسالی است درراسته خیابان انقلاب تهران رواج دارد، اگر در این خیابان قدم زده باشید چندین و چند مورد از این نوع روش فروش کتاب خواهید دید؛ کتاب‌هایی که روی ترازو قرار می‌گیرند وفروخته می‌شوند! کتاب‌هایی هم که به فروش نمی‌رسند و مشتری ندارند، به‌عنوان «کتاب باطله» برحسب وزن وکیفیت وعوامل دیگر محاسبه و تفکیک شده و برای بازیافت راهی کارخانه‌های تولید تیشو (دستمال کاغذی) و یا مقوای صنعتی می‌شوند! این سرنوشت کتاب و کتاب‌خوانی در سرزمینی است که هر از گاهی خبر از ورشکستگی ناشری و تعطیلی انتشاراتی در آن به گوش می‌رسد. حداقل انتظار از چنین مراکز دانشگاهی این است که حرمت کتاب را فی‌نفسه حفظ کرده و روش آبرومندانه‌تری برای فروش کتاب‌های احتمالا«مازاد و باطله» خود در پیش گیرند. یکی از روش‌های رایج در برخی کشورها مانند فرانسه، جاگذاشتن کتاب (طرحی با عنوان فرشته کتاب)، یا ایجاد کتابخانه‌های کوچک در ایستکاه‌های مترو و اتوبوس است، طرحی که چندی پیش در کشورما هم اجرا شد؛ حتی اگر مردم این کتاب‌ها را برداشته، برنگردانده و به خانه ببرند هم خوب است، چرا که ممکن است کسی در خانه باشد که کتاب را بخواند. امید که با چنین تدابیری حرمت کتاب حفظ و اشتیاق به کتابخوانی افزوده شود.