رأی مردم مشخص است؛عملکرد مسئولان چگونه است؟!

در فضای انتخابات شنیدن برخی حرف ها برای مردم سنگین تمام می شود و ضرورت دارد تا موضوعاتی را از کلام جامعه خطاب به مسئولان و مدعیان انتخابات بیان داشت. اخیراً رئیس جمهور درمورد حضور مردم در انتخابات و مشخص شدن نحوه انتخاب آنها و اینکه به چه رأی می دهند،صحبت هایی داشتند که لازم است نکاتی را پیرامون آن بیان داشت.

در فضای انتخابات شنیدن برخی حرف ها برای مردم سنگین تمام می شود و ضرورت دارد تا موضوعاتی را از کلام جامعه خطاب به مسئولان و مدعیان انتخابات بیان داشت. اخیراً رئیس جمهور درمورد حضور مردم در انتخابات و مشخص شدن نحوه انتخاب آنها و اینکه به چه رأی می دهند،صحبت هایی داشتند که لازم است نکاتی را پیرامون آن بیان داشت.
دکتر روحانی بیان داشته اند که:" باید قانون اساسی تفسیر شود تا مشخص شود مردم پای صندوق آرا به چه چیز رای می‌دهند؛ به فرد، به برنامه، یا به حزب؟". اینکه قانون انتخابات و دیگر مفاد مرتبط با آن نیاز به تفسیر و اصلاح و تغییر دارند بحثی مجزاست. اما موضوع اصلی بحث مشخص شدن آرای مردم است که گویا به زعم دکتر روحانی ابهام دارد و مشخص نیست.
پر واضح است که عدم کارایی حزبی در کشورمان موجب بروز بسیاری از مشکلات اعم از بی مسئولیتی و عدم پاسخگویی منتخبین مردم در بحث تعهدات می باشد. اما این مسئله موجب بی محتوا کردن یا ابهام آلود نمودن آرای مردم نیست. مردم با همین سیستم و ساختار انتخاباتی چشم و گوششان به رویکرد نامزدها و برنامه های آنها برای آینده کشور است.
مردم وقتی می بینند وضعیت اقتصادی کشور و اوضاع معیشتی نابسامان است و یا احساس می کنند که وضعیت کشور به لحاظ تعاملات جهانی دچار چالش شده است، سعی می کنند به جریان و فرد و افرادی رأی بدهند که برنامه اعلامی آنها با این موارد همخوانی بیشتر داشته باشد. لذا کاملاً واضح و مشخص است که مردم «به چه و به که و چرا» رأی می دهند.
اما مشکل اصلی در آن سوی قضیه و از مرحله بعد از انتخابات باز
می گردد. اینکه زمانی افراد آرای کافی را از مردم کسب کردند و به جایگاه مسئولیت رسیدند،دیگر تعهد آنچنانی به آن برنامه های پر زرق و برق و آن شعارهای امید بخش ندارند و اساساً زمینه ای برای بازخواست و پاسخگویی آنها به رأی دهندگان وجود ندارد. شاید گفته شود نمایندگان مجلس نقش و وظیفه نظارت بر عملکرد دستگاه های مختلف را دارند، اما در جواب باید اذعان داشت که منتخبین مردم در مجلس نیز خود دچار این عارضه 
می شوند و پس از ورود به خانه ملت، بعضاً از خواست و مطالبات ملت دور می شوند.
لذا مسلم است که اگر ساختار فعالیت سیاسی درکشور در قالب احزاب قرار بگیرد قطعاً کیفیت نظارت و پاسخگویی مسئولان افزایش می یابد. اما نبود این ساختار نفی کننده تعهدات و وعدهای انتخاباتی نیست و مردم به خوبی می دانند چه می خواهند . اگر در این مسیر انحرافی صورت می گیرد و کشور به آن جایگاه مد نظر بعد از انتخابات نمی رسد، مشکل از 
قبول کنندگان مسئولیت است که نمی توانند،یا نمی خواهند و یا با موانع مختلفی در تحقق وعده هایشان مواجه می شوند.
متاسفانه همین عدم همگرایی میان آرای مردم و نتیجه عملکرد منتخبین طی ادوار گذشته باعث شده تا امروز برخی اقشار جامعه نسبت به تاثیر گذاری انتخابات در وضعیت آینده خودشان و کشورشان دچار تردید و حتی نا امیدی شوند. بازگرداندن این اعتماد وامید کاری بس سخت و زمان بر است لذا به نظر می رسد تا در این فصل از انتخابات بهتر است تا کاندیداها و مسئولین سابق نسبت به اظهارات خود و انداختن توپ در زمین آرای مردمی دقت کافی داشته باشند تا همین اعتماد نسبی باقی مانده درمورد ازبین نرود و جامعه دچار بی تفاوتی نگردد.