ضرورت حفظ میراث تاریخی با نگرش فرهنگی

روز گذشته در تقویم رسمی کشور منتسب به گرامی داشت «خلیج فارس» بود. مناسبتی که طی سال های گذشته با همراهی عامه مردم و با هیجانات ملی توانسته جای خود را پیدا کند و اثرگذاری مناسبی در حوزه داخلی و بین المللی داشته باشد.

ضرورت حفظ میراث تاریخی با نگرش فرهنگی

روز گذشته در تقویم رسمی کشور منتسب به گرامی داشت «خلیج فارس» بود. مناسبتی که طی سال های گذشته با همراهی عامه مردم و با هیجانات ملی توانسته جای خود را پیدا کند و اثرگذاری مناسبی در حوزه داخلی و بین المللی داشته باشد.
تمامی دستگاه های دولتی، هنرمندان، ورزشکاران، فرهیختگان، شرکت های خصوصی و... همگی درمورد پاسداشت خلیج فارس و تعصب نسبت به نام آن، اقدام کردند و عامه مردم هم در صفحات مجازی خود وظیفه و دین خود را ادا کردند.
شکی نیست که این همگرایی و هم افزایی به سبب حاکم شدن نگرشی سیاسی بر این مسئله بوده و به هرحال نتیجه مناسبی هم درپی داشته است.
اما حرف برسر اهمیت و ضرورت نگرش فرهنگی بر حفظ میراث تاریخی کشور است. شکی نیست که باید درمورد موضوعی همچون خلیج فارس تعصب داشت و هزینه کرد، اما نمی توان درمورد دیگر آثار باستانی و میراث تاریخی کشور که از قضا برخی از آنها به عنوان شناسنامه و هویت ایران و ایرانیان محسوب می شوند، بی تفاوت بود.
امروز آثار و ابنیه باستانی کشور همچون تخت جمشید به سبب بی توجهی و بی اهمیتی توسط مدیران سابق در حفظ و مراقبت اصولی و حرفه ای از آن در حال فرسایش شدید است. امروز فعالیت پتروشیمی در جوار تخت جمشید درحال آسیب رسانی به آثار این مجموعه تاریخی است. بارها درمورد اثرات مخرب آلاینده های شیمیایی و نشستن آن بر روی ابنیه تخت جمشید هشدار داده شده و امروز کارشناسان میراث فرهنگی درمورد آسیب
"گل سنگ ها" به عنوان یکی از اصلی ترین عامل فرسایش و نابودی
 سنگ های تاریخی تخت جمشید، به فعالیت مخرب پتروشیمی در جوار این مجموعه اشاره دارند.
آسیب گل سنگ ها بر ابنیه تاریخی به قدری جدی است که ایتالیا برای حفظ آثار تاریخی خود از این عارضه کمیته ای بین المللی با حضور متخصصان و کارشناسان در حوزه باستان شناسی را گرد هم آورد تا از به روزترین روش های علمی برای رفع این عارضه و حفاظت از میراث تاریخی استفاده کرد.
این اقدام ایتالیا از باب اهمیت و نگرش فرهنگی به حفظ میراث باستانی و تاریخی بوده است؛ چیزی که در کشور ما مورد توجه نیست و ملاک و معیاری برای محافظت از میراث تاریخی قرار ندارد. اگر حفظ میراث فرهنگی و تاریخی کشور را همچون مسئله خلیج فارس می انگاشتیم قطعاً امروز باید شاهد تعطیلی پتروشیمی در جوار تخت جمشید می بودیم.
اما خوب می دانیم که هیچگاه مسئولان وارد این موضوع نمی شوند و خودشان را به چالش و مواجهه با بخش های اقتصادی قرار نمی دهند. البته این موضوع تنها در حوزه حفظ ابنیه تاریخی نیست و این مشکل را به صورت فزاینده در حوزه میراث طبیعی نیز شاهدش هستیم.
نابودی محیط زیست برای بهره برداری از منابع نفتی، از بین بردن جنگل ها و مرتع ها برای احداث پتروشیمی، خشکاندن رودخانه ها برای ساخت مراکز گردشگری و ... از جمله نمونه هایی هستند که متأسفانه تعدادشان کم هم نیست.
برای حفظ میراث طبیعی و تاریخی خود دغدغه و نگرش فرهنگی به موضوعات داشته باشیم. درغیر این صورت امورات کشور در این زمینه با اولویت بخشی به مسائل سیاسی و اقتصادی به ورطه تخریب و نابودی کشیده خواهد شد.