درختانی که با «هماهنگی» قطع می شوند!

ماجرای قطع درختان جنگلی در قلب هیرکان در شهرستان نور از روز‌های پایانی سال گذشته و به بهانه ایجاد پارکینگ برای یک پروژه گردشگری شروع شده است. در قالب این پروژه گردشگری به اذعان متولیان صیانت از جنگل، درختان عرصه‌ای به وسعت حدود یک هکتار به بهانه ایجاد پارکینگ برای پروژه گردشگری در قلب جنگل در نور قطع شده است.

درختانی که با «هماهنگی» قطع می شوند!

ماجرای قطع درختان جنگلی در قلب هیرکان در شهرستان نور از روز‌های پایانی سال گذشته و به بهانه ایجاد پارکینگ برای یک پروژه گردشگری شروع شده است. در قالب این پروژه گردشگری به اذعان متولیان صیانت از جنگل، درختان عرصه‌ای به وسعت حدود یک هکتار به بهانه ایجاد پارکینگ برای پروژه گردشگری در قلب جنگل در نور قطع شده است.
به گفته برخی رسانه های محلی و اطلاعات و عکس های موجود در فضای مجازی در این عملیات، حدود ۴ هزار اصله درخت و نهال هیرکانی پاکتراشی، دفن شده و کاملاً از بین رفته است. جالب اینجاست که هم مردم و هم مسئولان منابع طبیعی شهرستان نور این موضوع را چندین بار به مراجع بالادستی استان اطلاع داده اند و هر بار به یک پاسخ رسیده اند:«هماهنگی های لازم انجام شده است».
مشخص نیست این هماهنگی ها با چه کسی و با صلاحیت کدام نهاد صورت می گیرد. مگر ممکن است با هماهنگی های قانونی چهارهزار اصله درخت را که برخی از آنها در زمره کهن سال ترین موجودات زنده بر روی کره خاکی محسوب می شوند را برای ساخت پارکینگ برای یک مجموعه گردشگری و یا کشیدن کابل فشار قوی و نصب دکل، از بین برد و بعد بگوئیم با هماهنگ انجام شده است.
البته درمورد این پرونده چند نفری از مسئولان استانی و متولیان پروژه های مذکور به مراجع قضایی فراخوانده شده اند، اما قطع به یقین پس دادن توضیحات و یا گذاشتن وثیقه آزاد می شوند و در مسیر اطاله دادرسی بررسی و تحقیق از اصل ماجرا و سپری شدن زمان اصل قضیه به دست فراموشی سپرده می شود و متهمین احتمالی هم به جریمه و یا زندان ها کوتاه مدت محکوم خواهند شد. این نهایت سقف برخورد است؛ چرا که برای قطع درخت که کسی را اعدام نمی کنند.اما آنچه از بین رفته است ثروتی غیرقابل بازگشت و از بین رفتن میراثی بی بدیل می باشد که قربانی طمع و منفعت طلبی برخی افرادگردیده است و دیگر قابل احیا نیست.
منابع طبیعی و به خصوص جنگل ها و درختان در بعضی از مناطق مختلف کشور به راحتی از بین می روند و قوانین سفت و سختی هم برای صیانت از جان آنها وجود ندارد و هر بار به بهانه های مختلف آنها را از بین می برند و سروصدایی به پا می شود و درنهایت قائله جمع می شود و جاده و پارکینگ و مجتمع های مسکونی و تفریحی ساخته می شوند.
قطعاً ریشه تکرار این قطع کردن درختان را  نمی توان خشکاند، اما می توان اطلاع رسانی و با آن مبارزه کرد.
می توان امیدوار بود  که وجود دارند  فعالان مردمی محیط زیستی و مسئولین کشوری  و محیط زیستی که  با وجدان بیدار و احساس مسئولیت در قبال امانت ملت و کشور که در دست آنهاست،
جلوی چنین تخلفات بزرگی ایستاده و ممانعت می کنند . هرچند که در این فضا نیاز به تقویت قدرت بازدارندگی قانون وجود دارد، اما مهمتر از آن باید شایسته سالاری در مراکز حساس مربوط به محیط زیست مورد توجه قرار گیرد. باید کسی مسئول و متولی امر در این حوزه های مختلف محیط زیست  شوند که حساسیت و ضرورت حفظ میراث محیط زیست کشور را درک کند و برای آن دغدغه داشته باشد. وقتی برای محیط زیست دغدغه داشته باشد دیگر به راحتی زمینه "هماهنگی های لازم" را برای نابودی جنگل ها و درختان و سایر داشته های طبیعی کشور را فراهم نمی کند.