بحران نمایندگی سیاسی و خطر ظهور رادیکالیزم

۴۰ روز دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و در این میان مطالباتی که از سوی کاندیداهای احتمالی مطرح و نمایندگی می شوند پاسخگوی نیازهای اساسی قاطبه ملت نیست. با وجود تنگناها و شرایط سخت اقتصادی که بر طبقات فرودست و به‌خصوص کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و … حاکم شده این طبقات فرودست گویا نماینده ای در لایه های بالایی و به تعبیری صدای رسایی در عرصه رسمی ندارند، زیرا غالب مطالبی که از سوی جریان های سیاسی و سیاستمداران مطرح می شود نسبتی با مطالبات واقعی آنها که بخش زیادی از جمعیت کشور را شامل می شوند، ندارد.

 40 روز دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و در این میان مطالباتی که از سوی کاندیداهای احتمالی مطرح و نمایندگی می شوند پاسخگوی نیازهای اساسی قاطبه ملت نیست. با وجود تنگناها و شرایط سخت اقتصادی که بر طبقات فرودست و به‌خصوص کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و … حاکم شده این طبقات فرودست گویا نماینده ای در لایه های بالایی و به تعبیری صدای رسایی در عرصه رسمی ندارند، زیرا غالب مطالبی که از سوی جریان های سیاسی و سیاستمداران مطرح می شود نسبتی با مطالبات واقعی آنها که بخش زیادی از جمعیت کشور را شامل می شوند، ندارد. 
سیاست خارجی و برجام، تغییر شرایط بورس، توجه به بخش خصوصی و فیلترینگ شبکه های اجتماعی، تاکنون بیشترین کلید واژه های استفاده شده از سوی کاندیداهای احتمالی بوده اند و مشخص می شود که همچنان دچار خلا بزرگی در نمایندگی مطالبات اساسی بخش زیادی از جامعه ایران هستیم.
این مسئله ممکن است از بینش نظری یک سیاستمدار و یا جریان های حمایت کننده او نشات گرفته باشد و یا حاکمیت دچار چرخش های تئوریک شده باشد اما به هر حال صحنه امروز سیاست در ایران، دچار این فقدان است؛ مسئله ای که چالش برانگیز تلقی می شود و می تواند موجب ظهور رادیکالیزم شود. مقصود از رادیکالیزم، هواخواهی و طرفداری از دگرگونی‌های بنیادی سیاسی - اجتماعی است و این جریان زمانی تقویت می شود که راه برای هر گونه تحرک در ساخت قدرت مسدود شود. بنابراین اگر زمانی نیازهای اصلی و اساسی طبقات فرودست در عرصه رسمی مطرح نشود - فارغ از حل این معضلات - و آنها هیچ صدایی در لایه های بالایی در نهاد های رسمی نداشته باشند، بحران نمایندگی سیاسی ظهور خواهد کرد و به تبع آن فضا برای قدرت گرفتن رادیکالیزم و جریان های رادیکال مساعد خواهد شد.
به تعبیر آنتونیو گرامشی متفکر و فیلسوف سیاسی، بحران نمایندگی سیاسی زمانی ظهور می‌کند که طبقات اجتماعی در مقطع معینی از حیات تاریخی خویش از احزاب سنتی خود فاصله می‌گیرند. به بیانی دیگر، طبقه حزب سنتی خود را دیگر به عنوان سخنگو به رسمیت نمی‌شناسد. با بروز این‌گونه بحران‌ها، موقعیتی حساس و خطرناک پیش می‌آید، زیرا صحنه برای راه‌حل‌های خشن و فعالیت نیروهای ناشناخته آماده می‌شود.
بنابراین ضرورت دارد که جریان و نیروهای سیاسی به بازآفرینی و سازماندهی مجدد خود دست بزنند. زیرا این نوع سیاست ورزی که دایره شمول آن محدود به بخش کوچک اما پر صدایی از جامعه باشد و فرودستان جایی در مناسبات رسمی نداشته باشند، محکوم به شکست است.
 در برهه کنونی برگزاری یک انتخابات پرشور و با مشارکت اکثریت، از اوجب واجبات در کشور است و این هدف جز با توجه به مطالبات معیشتی مردم و به خصوص طبقات پایین جامعه محقق نمی شود.
علت اهمیت انتخابات پرشور و تاکید بر آن هم چیزی نیست جز افزایش ضریب امنیت ملی به سبب ایجاد پشتوانه اجتماعی و بالا بردن قدرت چانه زنی نظام در عرصه های بین المللی.