یکی برای مالباختگان فقط توضیح دهد که چه شده؟!

چند روزی است که روند نزولی شاخص کل بورس و ضرر ده بودن سهم های مختلف شدت گرفته و سرمایه های مردم همچنان درحال نابود شدن است. سهام های بنیادین و غول های صنعتی نیز علیرغم گزارش هایی که از افزایش تولید خود در رسانه ها ارائه می دهند، مدام منفی است و کارد به استخوان سهام داران رسیده است.

یکی برای مالباختگان فقط توضیح دهد که چه شده؟!

چند روزی است که روند نزولی شاخص کل بورس و ضرر ده بودن سهم های مختلف شدت گرفته و سرمایه های مردم همچنان درحال نابود شدن است. سهام های بنیادین و غول های صنعتی نیز علیرغم گزارش هایی که از افزایش تولید خود در رسانه ها ارائه می دهند، مدام منفی است و کارد به استخوان سهام داران رسیده است.
اصلاً قصد ورود به معادلات و علوم و فنون بورسی نداریم و این را هم بارها تاکید کرده ایم که افراد عادی باید با آموزش و یا استفاده از  سبدگردان های معتبر وارد بورس شوند. اما بحث اصلی ما مقایسه فصل بهار و فصل خزان بورس است. آن زمان که مسئولان از جمله رئیس جمهور روند رو به رشد بورس را نشان از اقتصاد زنده ایران در تنگنای تحریم ها سخن می گفتند و مردم را به ورود به بورس و مولد شدن سرمایه ها ترغیب می کردند، شرایط به لحاظ تحریمی یکی بود و گشایشی در فضای جهانی هم برای ایران فراهم نگردید.
می دیدیم که هر روز سهام ها رو به رشد و سبز بودند و از سوی دیگر مردم مظلوم هم که گمان می کردند راهی باز شده تا با حداقل سرمایه خود ماهی چندرغاز نصیبشان شود و به زخمی بزنند، آنچه را که
پس انداز داشتند و حتی به صورت طلا نگه داشته بودند فروختند و وارد بورس شدند.
اما به یکباره زمانی که انباشت سرمایه ها در بورس محقق شد،گویا یک نفر دکمه قرمز بورس را فشار داد و بدون هیچ دلیل و منطقی رنگ قرمز تمام سهام ها را فراگرفت و شاخص کل مدام منفی شد و این روند تا به امروز ادامه داشته است.
درحالی که هیچ اتفاق خاصی رخ نداده و تحول اقتصادی چه منفی و چه مثبت برای کشور رخ نداده تا آن را بهانه و دلیلی برای این وضعیت اسفناک بورس بدانیم. لذا باید به معترضان و مالباختگان حق داد که هر روز با تجمع مقابل نهادهای مختلف به این وضعیت اعتراض کنند. چرا که نمی دانند چه بر سر سرمایه و اندوخته هایشان آمده که امروز تنها یک عدد منفی از آن باقی مانده است.
اگر به جو روانی و هیجانی استناد کنیم و آن را عامل هجوم سرمایه ها به بورس بدانیم، پس باید به این سئوال نیز پاسخ داد که تاکید و سفارش مسئولان به مردم که مدام توصیه می کردند افراد به جای تبدیل سرمایه به دلار و سکه به بورس بیاییند و چرخ تولید را بچرخانند، چگونه توجیه می شود؟!
این نحوه مدیریت مالی سرمایه جامعه نه علمی و منطقی و نه اخلاقی و از باب عدالت است. لذا اگر دولت قصد دارد همچنان در مورد چرایی این ریزش بورس سکوت کند،انتظار می رود تا قوه قضاییه و سازمان بازرسی به این مسئله ورود پیدا کنند و چرایی چنین وضعیتی را برای مردم مشخص کنند.
امروز قشر کثیری از مردم مبهوت این حرکت نزولی بورس هستند و می خواهند بدانند که چه شده که به یکباره روند رو به رشد بورس به سقوط یکباره تمامی سهام ها و بخش های مولد و صنعتی کشور منجر شده است. اگر این سرمایه وارد شده بورس و سهام های خریداری شده به بخش صنعت و تولید کشور وارد شده قاعدتاً باید شاهد رشد و افزایش بهره وری آنها می بودیم. اما وقتی هر روز شاهد کاهش آمار تولید صنایع و کارخانجات هستیم،باید مشخص شود که این ثروت عظیم ملی کجاست و چه شده و چه شخص و نهادی بر آن نظارت داشته و کجا صرف شده است.