چه خبر از صادرات غیرنفتی

طی سال های گذشته دولت های مختلف بارها نسبت به کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و یا پیشی گرفتن درآمدهای مالیاتی دولت نسبت به فروش نفت، به خود بالیده اند و آن را موفقیتی برای خود قلمداد کرده اند. البته اینکه چطور و با چه کیفیتی درآمدمالیاتی از درآمد نفتی پیشی گرفته است خود نیاز به توضیح دارد اما در یک جمله می توان بیان داشت که افزایش درآمدمالیاتی تنها با افزایش فشار مالی بر مردم محقق شده است!.

چه خبر از صادرات غیرنفتی

طی سال های گذشته دولت های مختلف بارها نسبت به کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و یا پیشی گرفتن درآمدهای مالیاتی دولت نسبت به فروش نفت، به خود بالیده اند و آن را موفقیتی برای خود قلمداد کرده اند. البته اینکه چطور و با چه کیفیتی درآمدمالیاتی از درآمد نفتی پیشی گرفته است خود نیاز به توضیح دارد اما در یک جمله می توان بیان داشت که افزایش درآمدمالیاتی تنها با افزایش فشار مالی بر مردم محقق شده است!.
اما بحث اصلی درمورد صادرات غیرنفتی کشور است که آنچه مشاهده می شود، هرسال از کمیت و کیفیت آن کاسته می شود. البته وقتی مسئولان آمارها را دسته بندی و اعلام می کنند می بینید که هرسال ما نسبت به سال قبل در میزان صادرات غیرنفتی رشد چشم گیری داشته ایم! اما وقتی به سراغ حوزه های تولیدی و موارد صادرات غیرنفتی می رویم می بینیم که رونقی درکار نیست و اغلب درحالت رکود به سر می برند چه برسد به اینکه صادرات داشته باشند.
آنچه به نظر می رسد این است که ما روند تولیدی و ارتقای کیفیت محصولاتمان در حوزه غیرنفتی را به حال خود رها کرده  و هیچ درآمدی سهل تر و در دسترس تر از سرمایه های مردم پیدا نکرده ایم. در حوزه صنعتی چیزی برای صادرات نداریم و اگرهم هست بازار آن نه در کشورهای پیشرفته بلکه در کشورهایی است که صنعتشان ازما عقب تر است.
درحوزه کشاورزی صادراتمان شاید رقم نسبتاً خوبی داشته باشد اما به این موضوع توجه نمی کنیم که برای تولید محصولات کشاورزی کم بازده بیشترین سرمایه حیات کشور یعنی آب را صرف می کنیم تا گوجه فرنگی و هندوانه و خیار صادر کنیم!. می ماند یک پسته و زعفران که عدم توجه به صادرات آن  سهم خود را در رقابت با کشورهای همسایه از دست
داده ایم یا محصولمان را فله می فروشیم و به کام دیگران بسته بندی و به اروپا و آمریکا صادر می شود.
درحوزه صنایع دستی همچون قالیبافی و تجارت فرش جایگاه دست نیافتنی خود را که زمانی درآمد ارزی آن تنه به تنه نفت می زد را به سبب بی توجهی به مشکلات تولیدکنندگان و بازرگانان این حوزه از دست داده ایم و به مرز نابودی تجارت این میراث چند هزارساله رسیده ایم.
وقتی می بینیم که ترکیه در کمتر از 6 ماه در صادرات محصولاتی همچون صنایع چرم‌سازی، خودروسازی، لوازم برقی، ماشین آلات، جواهرات، صنایع دفاعی و هوانوردی و تهویه مطبوع به بیش از 100 میلیارد دلار درآمد ارزی رسیده است، چطور می توانیم در چشم اندازهای مختلف خود را قدرت برتر اقتصادی در منطقه تصور کنیم و حتی درموردش حرف بزنیم.
علیرغم مسائل موجود واقعیت این است که چشممان همچنان به فروش نفت است و دلخوش به آزاد شدن 10-12 میلیارد دلار درآمدهای نفتی هستیم. چرا مشکلاتمان را باور نمی کنیم و واقعیت های موجود را نمی پذیریم و برای آن اقدام لازم و کافی را انجام نمی دهیم.
باید بپذیریم که قطع ارتباط مالی و بانکی ما با دنیا دست های تجارت خارجی را بسته است، باید بپذیریم که انحصارگرایی و انحصارطلبی صنایع درکشورمان نه تنها به تقویت تولید داخلی منجر نشده بلکه موجب عقب ماندگی و صرفاً منفعت طلبی آنها گردیده، باید برای سیاست های کلان مدیریت منابع در کشورمان جدی باشیم و تنها نظاره کننده نابودی محیط زیست و منابع آبی در کشور نباشیم...
گفتن این موارد جز تحمل فشارهای عصبی چیزی را برای نگارنده و مخاطبین درپی نخواهد داشت، اما مایه دلسوزی است که ما با داشتن تمام پتانسیل ها و ظرفیت های مضاعف در حوزه های مختلف، جایگاهی درمیان کشورهای جهان و حتی منطقه به لحاظ تجاری و اقتصادی نداریم و باید حسرت آمار پیشرفت دیگران را بخوریم.