«موضوع در دست بررسی و اقدام است»

همواره در بروز حوادث یا مشکلاتی که غیرقابل انتظار هستند جامعه انتظار موضع گیری صریح و گزاراش های تکمیلی دارد تا از ابهام خارج شود و دچار تشویش ذهنی نگردد. ضمن اینکه هر حادثه و یا هر مشکلی علت و عللی درپس خود دارد، لذا جامعه حق دارد بداند براثر چه قصور یا اشکالی حادثه ای رخ داده تا بتواند در گام بعدی تشخیص واکنش خود از شدت و جهت گیری مناسب استفاده کند.

«موضوع در دست بررسی و اقدام است»

 

 

همواره در بروز حوادث یا مشکلاتی که غیرقابل انتظار هستند جامعه انتظار موضع گیری صریح و گزاراش های تکمیلی دارد تا از ابهام خارج شود و دچار تشویش ذهنی نگردد. ضمن اینکه هر حادثه و یا هر مشکلی علت و عللی درپس خود دارد، لذا جامعه حق دارد بداند براثر چه قصور یا اشکالی حادثه ای رخ داده تا بتواند در گام بعدی تشخیص واکنش خود از شدت و جهت گیری مناسب استفاده کند.
اما این روند و چارچوب درکشورما همواره غیر حرفه ای بوده و نهادها و مسئولان مختلف در هنگام بروز حادثه ای که در مجموعه تحت امرشان رخ می دهد تنها یک پاسخ دارند :« موضوع در دست بررسی و اقدام است ».
 این جواب در ادبیات خدمت و مسئولیت پذیری، در پایین ترین رده پذیرش و اقبال عمومی قرار دارد و البته که تجربه نشان داده چنین
 موضع گیری هایی از سوی مسئولان علاوه بر نارضایتی عمومی موجب بروز و تشدید بی اعتمادی به کلیت دستگاه های اجرایی گردیده است.
این یک جمله به اندازه ای آسیب رسان است که حتی نمی توان نمونه آثار آن را در دشمنی های مستقیم خارجی یافت. به عبارتی این مسکوت گذاشتن و ابهام آفرینی از سوی گویندگان این جمله، فرصت و فضای تبلیغاتی برای رسانه های و دشمنان خارجی فراهم می گردد تا آنچه خود تمایل دارند را در مورد حادثه ای خاص برای مخاطب عرضه کنند. چرا که در عرصه خبررسانی حرفه ای جذاب ترین و اثر گذارترین اخبار در یک حادثه خاص، اخبار اولیه هستند. وقتی ما خبری از اتفاق یا علت حادثه به جامعه نمی دهیم، طبیعی است که مردم جذب اخبار و تحلیل های
رسانه ها و شخصیت های خارجی شوند.
امروز با گستردگی و امکانات موجود سخت افزاری و نرم افزای و با وجود کارشناسان مختلف در هر زمینه ای، علت بروز برخی حوادث و اتفاقات در کمتر از چند ساعت مشخص می شود. این درحالی است که تسریع خبررسانی در کشور ما معنا و مفهمومی ندارند. به عنوان مثال در حادثه اخیری که برای دختر سنندجی و موضوع گشت ارشاد پیش آمد پس از گذشت چند روز هنوز دستگاه های متولی می گویند علت حادثه توسط کمیته ها و کمیسیون های حقیقت یاب درحال بررسی است.
اگر این فرض را بپذیریم که کمیته های حقیقت یاب درحال کشف اطلاعات بروز حادثه هستند، اما باز ما از روند خبررسانی عقب مانده ایم و علت حادثه آن چیزی تلقی می شود که رسانه های خارجی بر روی آن مانور داده اند. حال بعد از یک هفته یا بیشتر بخواهیم علت حادثه را بیان کنیم، چه کسی آن را باور و دیگر چه اهمیتی خواهد داشت؟!
اما واقعیت این است که علت بروز حوادث حداقل برای دستگاه هایی که مستقیم با موضوع بحث در تماس و ارتباط بوده اند مشخص است، اما مصلحت اندیشی های بی مورد مدام بر اعتماد عمومی آسیب می رساند. حتی اگر بروز حادثه ای براثر قصور یا اشتباه و تخلف دستگاه های مربوطه بوده باشد دلیلی ندارد که آن را مسکوت و سرپوش بگذاریم.
مگر قرار نیست با متخلف یا مرتکب اشتباه برخورد کرد، چرا این برخورد و مواجهه قانونی را از همان اول برای مردم مشخص نمی کنیم.
چرا اجازه می دهیم رسانه های خارجی مانور مورد نظر خود را بدهند و علت حادثه را به زعم خود تثبیت و تبیین کنند و حتی بعضاً تناقضات در رفتار مسئولان داخلی با علت حادثه را مورد توجه قرار دهند. اگر درمورد حوادث مختلف قصور و یا تخلف و اشتباه دستگاه ها و اشخاص مختلف بیان شود، شکی نیست که جامعه آن را با درک مناسبی که از شرایط دارد می پذیرد و یا به آن اعتراض می کند. اعتراض جامعه به علت حادثه بسیار پذیرفته و سازنده تر از آن است که جامعه به خاطر فهمیدن علت اصلی حادثه از زبان دیگران با توضیحات متفاوت دست به اعتراض بزنند.
مسلماً جنس اعتراض به وقوع یک حادثه با اعتراض به چرایی عدم بیان واقعیات متفاوت و اثرگذاری آن نیز فرق خواهد کرد.