نسل امروز را بشناسیم تا همراه شوند

طی چند روز گذشته با مسائل پیش آمده در مورد فوت دختر سنندجی، حواشی بسیاری برای جامعه پیش آمد که چند برابر آن را رسانه های خارجی مورد توجه و تبلیغ قرار دادند. اینکه این خانم امینی چطور و در چه حالتی و با چه وضعیت جسمانی دچار سکته می شود، کاری است که باید براساس نظر کارشناسان پزشکی قانونی و دستگاه قضایی مورد پیگیری قرار گیرد.

طی چند روز گذشته با مسائل پیش آمده در مورد فوت دختر سنندجی، حواشی بسیاری برای جامعه پیش آمد که چند برابر آن را
رسانه های خارجی مورد توجه و تبلیغ قرار دادند. اینکه این خانم امینی چطور و در چه حالتی و با چه وضعیت جسمانی دچار سکته می شود، کاری است که باید براساس نظر کارشناسان پزشکی قانونی و دستگاه قضایی مورد پیگیری قرار گیرد.
اما مسئله ای که بارها و بارها به آن پرداخته شده و هربار با تجارب
تلخ تری آن را تشریح کرده ایم، عدم شناخت کافی مسئولان و نهادهای فرهنگی کشور در برخورد با نیاز و سلیقه و خواسته های نسل جوان
می باشد. این عدم درک مناسب از لازمه های اجتماعی جوانان باعث تداخل و بدبینی جامعه به دستگاه های اجرایی چنین طرح هایی گردیده است
به گونه ای که مردم را نسبت به یک نهاد زحمتکشی همچون نیروی انتظامی بدبین و دلگیر کرده است.
درحالی که آنها وظیفه ایجاد امنیت و حفظ جان و مال در برابر خطرات تهدید آمیز را برعهده دارند و در این مقوله وظیفه ای اضافی بر دوششان نهاده شده است. از جهتی به سبب هم سنخ نبودن نوع برخورد پلیس و نیروهای انتظامی با معضلات فرهنگی پر مسلم است که تعارض و تضاد معنایی در نتیجه حاصل می شود.
اما روی سخن اصلی با مسئولین در این عرصه است که گویا هرچه تجارب و نتایج منفی بیشتری حاصل می شود، با عزم راسخ تری نسبت به ادامه شیوه های کنونی تاکید می کنند. به گفته چندین نفر از مسئولان از دل نهادهای مسئول در زمینه امر به معروف و مسئله حجاب، شیوه برخوردهای کنونی به هیچ عنوان پاسخگو نبوده است و نتیجه قابل دفاعی از این برخوردها حاصل نشده که به استناد آن این رویه را با جدیت بیشتری ادامه داد.
هیچگاه نمی توان با رقم زدن یک خاطره و ذهنیت تلخ و منفی طرف خاطی را هدایت کرد. در مورد اخیر که فیلم آن در شبکه های خبری داخلی منتشر شد، دختران دیگری نیز مشاهده شدند که از قرار معلوم جهت آموزش های ارشادی حجاب در آنجا حضور داشتند. آیا واقعاً چنین آموزش هایی سبب گرایش آنها به مقوله حجاب خواهد شد؟! اگر چنین است چرا این آموزش ها را در سطح عمومی برگزار نمی کنند تا اثرگذاری آن بتواند مردم را بدون برخورد و بازداشت در خیابان به سمت الگوهای مدنظر هدایت کند.
اما واقعیت این است که هیچگاه برخوردهای دستوری و سلبی در امورات فرهنگی جوابگوی خواسته ها و سیاست های تصمیم گیران این امر نبوده است، اما آنها بدون توجه به خواست مردم و اثرگذاری عملشان صرفاً بنابر سلیقه گرایی به ادامه کار ممارست می کنند.
باید نگران این موضوع بود که چنین برخوردهایی برفرض اینکه بتواند حجاب و الگوی مدنظر را بر زنان و دختران حاکم کند، زمینه دلگیر و کدورت میان آنها و حکومت به وجود می آورد. چنین نتیجه ای نه عقلانی است و نه به مصلحت کشور است. باید کمی عمیق تر به مسئله نگاه کرد و به این درک رسید که تمام این افراد که مورد بازداشت قرار می گیرند، فرزندان و آینده سازان و سرمایه های این کشور هستند. آیا اقدامات ما در این حوزه موجب جذب و افزایش سرمایه می گردد یا نتایج منفی و
دفع کننده به همراه دارد. نباید با سرمایه های بی بدیل این سرزمین
به گونه ای رفتار کرد دلزده شوند و یا انگیزه مهاجرتشان با تبلیغات رسانه های خارجی تقویت گردد. این نظام و انقلاب آنقدر ظرفیت و پتانسیل های جذب داشته و دارد که هر شخص و گروه با هر سلیقه و گرایشی را در خود جای
می دهد. اگر مرزهای ارزشی آن را محدود کنیم، عملاً دایره هوادارانش را تنگ خواهیم کرد.