تجارب ارزشمند گذشتگان و نیروی جوانی امروز

شورای عالی انقلاب فرهنگی را باید یکی از برکات رهبری امام خمینی(ره) برای کشور دانست. چرا که مسائل فرهنگی به مرکزی احتیاج دارد که در آن، دلسوزانه و پیگیر در مورد آنها مطالعه شود. در ابتدای امر تشکیل این شورا، عده‌ ای گمان می‌کردند که برای یک مجموعه فرهنگی، یک شورای فرهنگی دیگر ضرورت ندارد. اما امام تأکید کردند که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید باشد» و حضرت آیت الله خامنه ای به نظرات کارشناسان آن در مسیر اجرا اعتبار بخشیدند.

تجارب ارزشمند گذشتگان و نیروی جوانی امروز

شورای عالی انقلاب فرهنگی را باید یکی از برکات رهبری امام خمینی(ره) برای کشور دانست. چرا که مسائل فرهنگی به مرکزی احتیاج دارد که در آن، دلسوزانه و پیگیر در مورد آنها مطالعه شود. در ابتدای امر تشکیل این شورا، عده‌ ای گمان می‌کردند که برای یک مجموعه فرهنگی، یک شورای فرهنگی دیگر ضرورت ندارد. اما امام تأکید کردند که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید باشد» و حضرت آیت الله خامنه ای به نظرات کارشناسان آن در مسیر اجرا اعتبار بخشیدند.
در بین شوراها و هیأت‌های کاری و تخصصی در کشور، این شورای عالی خصوصیاتی دارد که خیلی‌ها ندارند. ابتدا اینکه همه این افراد برگزیده و انتخاب شده‌ و از سوی بالاترین مقام عالی کشورند.دوم اینکه،تمام افرادی که در این شورا شرکت دارند، در وظیفه ای که این شورا متصدی آن است، صاحب‌نظرند و از بین نخبگان فرهنگی و دارای تخصص در این حوزه اند
 و با دانش و فرهنگ و دانشگاه آشنایی کامل دارند.
برای تشریح اهمیت و استراتژیک بودن این شورا و عملکرد اعضای آن باید به ژرفای برخی از وظایف آن اشاره داشت.
وظیفه‌ اساسی‌ شورای عالی‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ هدایت‌ کلان‌ مسائل‌ فرهنگی‌ است‌. در این چارچوب یکی از کارهای مهم شورا، نگرش به فرهنگ عمومی
و پیدا کردن و شناختن بیماری‌های فرهنگى امروز کشور و یافتن علاج این بیماری‌ها با دید متخصصانه و البته دردمندانه و انقلابی و توصیه‌ آن به دستگاه‌های گوناگون است.
شورای‌ عالی‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ باید بخش‌ مهمی‌ از کار خود را برروی‌ مسائل‌ مربوط به‌ فرهنگ‌ عمومی‌ کشور و ابزارهای‌ مورد نیاز آن‌ متمرکز کند و بصورت‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌ای‌ به‌ تصحیح‌ عادات‌، اخلاق‌ و روش‌های‌ زندگی‌ مردم‌ بپردازد.
باید مباحث‌ مهم‌ فرهنگی‌ چون آشنایی‌ و ارتباط نسل‌ جوان‌ با معارف‌ و حقایق‌ انقلاب‌ اسلامی‌ بصورت‌ عمیق‌، علمی‌ و عقلانی‌ در شورای عالی‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ مورد ارزیابی‌ و بررسی‌ قرار گیرد و راهبردهای‌ لازم‌ ارائه‌ گردد.
حال با بیان گوشه ای از وظایف خطیر و حساس این شورا باید به حضور اعضای آن در ادوار گذشته اشاره داشت. افرادی که در گذشته با شناخت و توان مدیریتی خود در عرصه های فرهنگی و علمی، زیربنای فرهنگی کشور را در عرصه های مختلف بنیان گذاشتند و زیرساختی قابل اعتماد را برای نسل امروز به جای گذاشتند تا با اطمینان روبنای فرهنگی کشور را بروزرسانی و مطابق با نیازهای روز جامعه و کشور آن را متحول سازند.
پرداختن به روبنای فرهنگی امروز ضرورتی بود که زمینه سازی آن را باید در اقدامات زیربنایی چهره هایی همچون "دکترعلی اکبر ولایتی"،"دکترحدادعادل" "دکتر محمدرضا عارف"، "دکتر رضا داوری اردکانی" ، "دکترعبدالله جاسبی"،"دکتررحیم پور ازغدی" ، "مهندس عزت الله ضرغامی" و چهره های ارزشمندی همچون "آیت الله مهدوی کنی"، "دکترحسن حبیبی"، "دکترمحمدجواد باهنر" در ادوار گذشته دانست که برخی از آنها امروز در قید حیات نیستند و برخی دیگر نیز تجارب خود را به عنوان میراثی ارزشمند برای شورا باقی گذاشته اند که اثرش تا نسل ها برای کشور و ملت قابل مشاهده است.
اما نکته ای ظریف در این بین وجود دارد که متاسفانه از سوی برخی رسانه ها و جریان های سیاسی مورد کج فهمی و بعضاً غرض ورزی قرار گرفته و زمینه ایجاد شائه و حتی خدشه دار کردن اقدامات موثر و ارزشمند شورا و اعضای آن در ادوار مختلف را سبب شده است.
متاسفانه برخی در کشور ما همواره با عینک منفی و بهانه جو به مسائل نگاه می کنند. وقتی حرف از ثبات و تجربه گرایی درمیان است، آنها تجدد گرا و
تحول خواه می شوند؛ و زمانی که شاهد تحول گرایی در امور هستیم، آنها ساز تخریب چهره های قبلی و کنونی را کوک می کنند.
اینکه چهره های جدید و اغلب جوان را در ساختار کنونی شورای انقلاب فرهنگی مشاهده می کنیم، برگرفته از پویایی نگاه عمیق نظام جمهوری اسلامی به مسئله فرهنگ است. چرخش نخبگان اصلی غیرقابل کتمان در حوزه مسائل فرهنگی است و امروز ما شاهد این موهبت در اتاق فکر فرهنگی کشور هستیم. لذا این چرخش به معنای ناکارآمدی و یا خدشه دار کردن اقدامات و تصمیمات اعضای قبلی  در ادوار گذشته نیست. بلکه تحولات امروز تکمیل کننده گام های موثری است که در گذشته برداشته شده و باید رهروان جدید ادامه دهنده نگاه عمیق گذشتگان خود با ابزار بروزرسانی شده در این عرصه باشند.
لذا غیراخلاقی است تا قلم و زبان به سیاه نمایی و یا تضعیف وزنه ها و سرمایه های بی بدیل انسانی خود در حوزه فرهنگ بپردازیم. بدون تعارف باید اذعان داشت که نام هایی که در بالا ذکر شد هرکدام به عنوان وزنه های علمی و فرهنگی و نخبگان انقلابی این نظام و ملت بوده اند که شاید دیگر نمونه هایی با شخصیت و توان مدیریتی آنها در کشور یافت نشود، چرا که هرکدام از این چهره های ماندگار کشور دارای ویژگی "جامع الشرایط" در حوزه فرهنگی و علمی و مدیریتی در کشورمان تلقی می شدند و امروز به جایگاهی رسیده اند که باید به عنوان پشتوانه فرهنگی کشور از آنها استفاده کرد تا گزندی به فرهنگ ارزشمند انقلاب وارد نشود.
بی بدیل ومنحصر به فرد بودن این چهره های ماندگار کشور از این بابت است که آنها تجربه ای غیرقابل تکرار را در کارنامه تاریخی،فرهنگی و مدیریتی خود دارند که امکان دست یابی نخبگان فعلی به آن غیرممکن است. این چهره ها و دیگر مدیران و نخبگان فرهنگی کشور که امروز نامی از آنها برده نمی شود و یا مورد قضاوت سیاسی قرار می گیرند، کشتی فرهنگ کشور را از طوفان هایی گذرانده اند که هرکسی قادر به آن نبوده و نیست.
به هرحال باید درآخر به این نکته اشاره کرد که آن کشتی طوفان زده با تلاش و مدیریت چهره های ملی کشور به ساحل امنی رسیده است و دژی مستحکم را بنا نهاده است. بدور از هرگونه حاشیه نگاری باید اذعان داشت که وظیفه تمامی چهره ها و نخبگان و مدیران توانمند کشور است تا با تجارب ارزشمند گذشتگان و نیروی جوانی امروز از این دژ فرهنگی دفاع کنند و مانع از آسیب بیگانگان به ملت ایران گردند. بحث تهاجم فرهنگی همواره دغدغه چهره های ماندگار فرهنگی کشور بوده و امروز نیز با درایت رهبری نیروهایی را در اتاق فکر کشور مشاهده می کنیم که باید در برابر این هجمه فرهنگی ایستادگی کنند و با توان فردی خود و استفاده از تجارب گذشتگان مانع از آسیب به سلامت و طراوت و صلابت فرهنگی کشور شوند.