ثبت‌نام مدارس و مشکلات آموزشی

با نزدیک شدن به فصل ثبت‌نام مدارس، بحث اخذ شهریه از خانواده‌ها به یکی از موضوعات داغ اجتماعی تبدیل شده است. بر اساس قوانین موجود، مدارس دولتی حق اخذ وجهی برای ثبت‌نام ندارند و دولت و مجلس نیز بارها در این زمینه هشدار داده‌اند. اما متأسفانه واقعیت چیزی دیگر است؛ بسیاری از مدارس دولتی و حتی غیردولتی همچنان به اخذ شهریه و هزینه‌های اضافی ادامه می‌دهند و بیشتر هم به خاطر مشکلات و ناکافی بودجه و بالابودن هزینه هاست که این امر صورت می پذیرد که این امر نه تنها قانون را نقض می‌کند، بلکه ناعدالتی آموزشی را نیز تشدید می‌کند.

ثبت‌نام مدارس و مشکلات آموزشی

با نزدیک شدن به فصل ثبت‌نام مدارس، بحث اخذ شهریه از خانواده‌ها به یکی از موضوعات داغ اجتماعی تبدیل شده است. بر اساس قوانین موجود، مدارس دولتی حق اخذ وجهی برای ثبت‌نام ندارند و دولت و مجلس نیز بارها در این زمینه هشدار داده‌اند. اما متأسفانه واقعیت چیزی دیگر است؛ بسیاری از مدارس دولتی و حتی غیردولتی همچنان به اخذ شهریه و هزینه‌های اضافی ادامه می‌دهند و بیشتر هم به خاطر مشکلات و ناکافی بودجه و بالابودن هزینه هاست که این امر صورت می پذیرد که این امر نه تنها قانون را نقض می‌کند، بلکه ناعدالتی آموزشی را نیز تشدید می‌کند.
در حالی که خانواده‌ها با مشکلات مالی مواجه هستند، برخی از مدارس با توجیهات مختلف از والدین پول می‌خواهند. این در حالی است که خانواده‌های کم‌درآمد به سختی می‌توانند هزینه‌های زندگی خود را تأمین کنند و این فشار مالی می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری برای آینده تحصیلی فرزندانشان داشته باشد. در چنین شرایطی، کودکان با استعداد از خانواده‌های کم‌درآمد به دلیل عدم توانایی مالی از دسترسی به آموزش باکیفیت محروم می‌شوند.
از سوی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که بودجه حداقلی مدارس باعث شده است که آنها نتوانند معلمان مجرب جذب کنند و کلاس‌های فوق‌العاده‌ای برای ارتقای سطح آموزش برگزار نمایند. این مسئله به وضوح نشان‌دهنده نابرابری‌های آموزشی است؛ در حالی که مدارس ثروتمند با امکانات بهتر و معلمان کارآزموده‌تر به آموزش دانش‌آموزان پرداخته و فرصت‌های بیشتری را برای آنها فراهم می‌کنند، مدارس کم‌برخوردار در تأمین نیازهای اولیه آموزشی نیز با مشکل مواجه هستند.
این وضعیت نه تنها بر روی کیفیت آموزش تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه شکاف بین دانش‌آموزان ثروتمند و فقیر را نیز عمیق‌تر می‌کند. در واقع، ناعدالتی آموزشی به یک معضل جدی تبدیل شده است که نیازمند توجه فوری مسئولان و سیاست‌گذاران است. اگرچه دولت و مجلس بارها نسبت به این موضوع هشدار داده‌اند، اما اقدام عملی کافی در این زمینه مشاهده نمی‌شود.
چاره چیست؟ آیا باید منتظر ماند تا مشکلات بیشتر شود و ناعدالتی آموزشی به بحران تبدیل گردد؟ قطعاً پاسخ منفی است. لازم است که دولت با اتخاذ تدابیر جدی و نظارت بیشتر بر فعالیت‌های مدارس، از اجرای قوانین مربوط به ثبت‌نام و عدم اخذ شهریه اطمینان حاصل کند. همچنین باید بودجه کافی برای مدارس تخصیص یابد تا آنها بتوانند معلمان با کیفیت استخدام کرده و امکانات آموزشی را بهبود بخشند.
در نهایت، ما باید به یاد داشته باشیم که حق آموزش یک حق اساسی برای همه کودکان است و هیچ کودکی نباید به دلیل شرایط مالی خانواده‌اش از این حق محروم شود. اگرچه چالش‌های زیادی پیش رو داریم، اما با همکاری و همدلی می‌توانیم به سمت یک سیستم آموزشی عادلانه‌تر حرکت کنیم.