استقلال در باتلاق خود ساخته

شرایط ناگوار تیم استقلال با شکست مقابل پاختاکور و حذف از رقابت های لیگ قهرمانان آسیا تکمیل شد و به نظر می رسد این اتفاق مقدمه ای برای فرو رفتن این تیم در بحران ها و مشکلات بعدی باشد. آبی های پایتخت که فصلی پر فراز و نشیب را سپری کردند، در انتظار فراموشی روزهای ناکامی با موفقیت در آسیا بودند که این آرزوی آنها هم بر باد رفت و سال سیاه استقلال هیچ عایدی جز ناکامی به همراه نداشت.



شرایط ناگوار تیم استقلال با شکست مقابل پاختاکور و حذف از رقابت های لیگ قهرمانان آسیا تکمیل شد و به نظر می رسد این اتفاق مقدمه ای برای فرو رفتن این تیم در بحران ها و مشکلات بعدی باشد. آبی های پایتخت که فصلی پر فراز و نشیب را سپری کردند، در انتظار فراموشی روزهای ناکامی با موفقیت در آسیا بودند که این آرزوی آنها هم بر باد رفت و سال سیاه استقلال هیچ عایدی جز ناکامی به همراه نداشت. رفتن استراماچونی و آغاز روند رو به سقوط این تیم، از دست دادن جام حذفی، جدایی فرهاد مجیدی در آستانه لیگ قهرمانان، بدهی های انباشته شده و بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی گوشه ای از بحران های گریبانگیر استقلال بوده و هست و تداوم این مشکلات کار را به جایی رسانده که تکلیف استقلالی ها برای فصل بعد
 مبهم بماند.
اما سوالی که در این بین مطرح می شود، این است که چرا استقلال به نقطه کنونی رسید؟ در خصوص مشکلات مالی می توان اینگونه تعبیر کرد که تنها استقلال یک باشگاه ورشکسته نیست بلکه اکثر
باشگاه های فوتبال ایران بدهکار هستند و این نظام مالی معیوب فوتبال ایران یک اپیدمی و موضوعی فراگیر است. اما در خصوص دیگر مشکلات می توان ادعا کرد که استقلال و متولیان این تیم با دست خود وارد باتلاقی شدند که بیرون آمدن از آن در برهه کنونی بسیار سخت است. در واقع پس از جدایی استراماچونی مدیران استقلال که می دانستند بازگشت او امکان ناپذیر است دست به قماری زدند که از ابتدا نتیجه آن واضح و مبرهن بود. بازی با نام این مربی ایتالیایی و تلاش برای حضور دوباره او کار را به جایی رساند که کمتر مربی حاضر بود تبعات جایگزینی با او را به جان بخرد و به همین دلیل تنها فرهاد مجیدی ریسک حضور در استقلال را متقبل شد. در مقابل، هواداران استقلال هم به هیچ عنوان نتوانستند و نخواستند که حمایت های لازم را از سرمربی جدید کنند و با کوچک ترین ناکامی او را سیبل حملات خود قرار دادند . در بستر همین شرایط بود که مدیران استقلال قبل از فینال جام حذفی تمرکز تیم و مجیدی را با باز کردن ماجرای مذاکره دوباره با استراماچونی به هم زدند و نتیجه چیزی جز باخت در فینال حذفی نبود. بدین ترتیب استقلال ، به شکل خلع سلاح شده و بدون سرمربی به مصاف حریفان تا بن دندان مسلح آسیایی خود رفت و قطعا تیمی که بدون استراتژی و به صورت دیمی در چنین تورنمنتی شرکت کند، نباید انتظار موفقیت داشته باشد. حالا استقلال مانده و هوادارانش که هیچ دورنمایی برای فصل آینده تیمشان نمی بینند. مدیریت باشگاه که به دلیل انتقادات پر شمار تحت فشار قرار دارد و هر لحظه امکان
برکناری اش هست، پنجره نقل و انتقالاتی تیم به دلیل بدهی ها بسته شده و تکلیف سرمربی تیم هم که مشخص نیست. با این اوضاع کنونی، آیا بهتر نبود مدیران باشگاه و هواداران استقلال از مربیان خود حمایت می کردند تا این تیم به آشفتگی کنونی و بی ثباتی فعلی دچار نشود؟ در این مقطع زمانی و با این اوضاع اسفناک مالی باشگاه کدام مربی حاضر است روی نیمکت این تیم بنشیند؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که همگی از اشتباهات گذشته خود درس بگیرند و در مسیر طی شده پیشین قدم برندارند؟ به نظر می رسد باید این چرخه معیوب شکسته شود و تا زمانی که مسئله ثبات مدنظر همه ارکان باشگاه استقلال قرار نگیرد، شرایط تغییر نخواهد کرد.