كالاها را گران كنيد؛ اما بازار كشش ندارد!

دست روي هر كالايي كه بگذاريم؛ با گراني غيرمنطقي، غيرقابل خريداري و دور از دسترس شده است؛ و اين به قول بازاري‎ها يعني بازار كشش ندارد و به قول اقتصاددانان يعني ركود تورمي. مسئولان كاملا درست مي‎گويند، وقتي كه مي‎گويند در بازار و در فروشگاه‎ها همه‎چيز هست و ما با كمبود هيچ چيزي مواجه نيستيم. اما همين برخي مسئولان احتمالا با آن‎سوي جريان بازار كه به معناي «سِتَد» است كه از پي «داد» مي‎آيد، چندان خبر ندارند. چرخ بازار با «داد و ستد» مي‎چرخد، نه با فراواني و وفوري كه گران است و اغلب مردم توان خريدن و ستاندن ندارند. حالا شما بازار را مدام اشباع كنيد، اما خريدار با ديدن قيمت هر كالايي آن‌را به قفسه‌اش بازمي‌گرداند. اين مشكل فقط مربوط به كالاهاي سبد معيشتي نيست؛ حتي لوازم‌التحريرهم به گفته فعالان صنف لوازم‌التحرير، «كشش» ندارد:«در وضعیت فعلی خرید لوازم‌التحریر گزینه آخر سبد خانواده‌ها شده است.مغازه‌دارها کمتر مشتری خرید این اقلام هستند. تولیدکنندگان هم امسال نسبت به سال‌های قبل آهسته‌تر قدم برداشته‌اند و برخلاف قبل، حالا اول سفارش می‌گیرند و بعد تولید می‌کنند.» همين ماجرا در مورد فروش شال و روسري هم صادق است؛ وضعیت اقتصادی مردم

دست روي هر كالايي كه بگذاريم؛ با گراني غيرمنطقي، غيرقابل خريداري و دور از دسترس شده است؛ و اين به قول بازاري‎ها يعني بازار كشش ندارد و به قول اقتصاددانان يعني ركود تورمي. مسئولان كاملا درست مي‎گويند، وقتي كه مي‎گويند در بازار و در فروشگاه‎ها همه‎چيز هست و ما با كمبود هيچ چيزي مواجه نيستيم. اما همين برخي مسئولان احتمالا با آن‎سوي جريان بازار كه به معناي «سِتَد» است كه از پي «داد» مي‎آيد، چندان خبر ندارند. چرخ بازار با «داد و ستد» مي‎چرخد، نه با فراواني و وفوري كه گران است و اغلب مردم توان خريدن و ستاندن ندارند. حالا شما بازار را مدام اشباع كنيد، اما خريدار با ديدن قيمت هر كالايي آن‌را به قفسه‌اش بازمي‌گرداند. اين مشكل فقط مربوط به كالاهاي سبد معيشتي نيست؛ حتي لوازم‌التحريرهم به گفته فعالان صنف لوازم‌التحرير، «كشش» ندارد:«در وضعیت فعلی خرید لوازم‌التحریر گزینه آخر سبد خانواده‌ها شده است.مغازه‌دارها کمتر مشتری خرید این اقلام هستند. تولیدکنندگان هم امسال نسبت به سال‌های قبل آهسته‌تر قدم برداشته‌اند و برخلاف قبل، حالا اول سفارش می‌گیرند و بعد تولید می‌کنند.» همين ماجرا در مورد فروش شال و روسري هم صادق است؛ وضعیت اقتصادی مردم
به گونه‌ای شده که تا مجبور نباشند شال یا روسری نمی‌خرند. قیمت‌ها از اسفند ۵۰ درصد رشد داشته و فروش نیز به همین میزان کاهش داشته است.
به نظر مي‌رسد با چنين روندي، نه فقط سفره مردم كوچك و كمرنگ شده كه اولويت‌هاي آنان براي خريد هم تغييركرده و اغلب مردم، ترجيح مي‌دهند لباس‌هاي خود و فرزندان‌شان را تا جايي‌كه ممكن است استفاده كنند و ديگر كمتر در پي به روز و مُد بودن لباس‎هاي خود هستند. با چنين روندي، در حالي‌كه فعالان بازاري، سخن از عدم كشش بازار مي‌گويند؛ از مردم چه انتظاري مي‌توان داشت؟ آن‌ها بايد درباره چه سخن بگويند؟