مشکلات مالی و تضعیف جایگاه کارگران

مسئله بیکاری و افزایش هزینه های معیشتی به قدری فزاینده و چالش آفرین است که بسیاری از اقشار جامعه در باتلاق سردرگمی گیر افتاده اند و راه به جایی ندارند. این وضعیت برای کارگران و اقشاری که دچار بیکاری های فصلی و یا دائمی هستند به طرز باور نکردنی سخت است تاجایی که بعضاً افراد را به مرز خودکشی می کشاند.

مشکلات مالی و تضعیف جایگاه کارگران

مسئله بیکاری و افزایش هزینه های معیشتی به قدری فزاینده و چالش آفرین است که بسیاری از اقشار جامعه در باتلاق سردرگمی گیر افتاده اند و راه به جایی ندارند. این وضعیت برای کارگران و اقشاری که دچار بیکاری های فصلی و یا دائمی هستند به طرز باور نکردنی سخت است تاجایی که بعضاً افراد را به مرز خودکشی می کشاند.
لذا درچنین وضعیتی بیکاری و نبود درآمد برای اقشار ضعیف، برخی صاحبان مشاغل و پیمانکاران بخش خصوصی را به سواستفاده از نیروی کار ارزان می کند. این موضوع در شهرستان ها و در مناطق دور افتاده از مراکز استان ها با شدت بیشتری دنبال می شود و کارگران برای کسب شغل و بدست آوردن حداقل های درآمدی تن به کارهایی سخت و طاقت فرسا در ازای کمترین حقوق و دستمزد می دهند.
بسیاری از این کارگران در مشاغل سخت و در صنایع سنگین مشغول به کار می شوند بدون آنکه قرارداد رسمی داشته باشند و یا تحت پوشش بیمه قرار گیرند و بعضاً پیش از شروع بکار فرم هایی را امضا می کنند که کلیه حق و حقوق خود را بخشیده و حق هیچگونه شکایتی را علیه کارفرما نخواهند داشت.
کارهای سخت همچون معادن و صنایع سنگین، خطرات کاری بسیاری برای کارگران به همراه دارد که بعضاً موجب قطع عضو، از کارافتادگی و حتی مرگ آنها می گردد. لذا نداشتن قرارداد رسمی و نداشتن پوشش بیمه ای سبب می شود تا مشکلی بزرگ تر بر انبوه مشکلات خانواده آنها افزوده شود.
نبود ایمنی کافی در چنین مشاغلی موجب افزایش خطرات درحین کار می گردد؛ چرا که کارفرما اهمیتی برای حق و حقوق و سلامت کاری و جانی کارگر قائل نیست. همین چند روز پیش در یک معدن زغال سنگ به سبب عدم رعایت ایمنی های استاندارد در محوطه کاری و نامناسب بودن تجهیزات ایمنی سبب شد تا یکی از کارگران دستش قطع و نقص عضو گردد. این کارگر و امثالهم بدون دست چطور می توانند امورات زندگی را تأمین کنند. چطور می توانند در مشاغل یدی مشغول به کار شوند و درآمد کسب نمایند.
تمام این معضلات به سبب ضعف جایگاه حقوقی کارگران به سبب فشارهای شدید معیشتی است که موجب می شود افراد صرفاً برای به دست آوردن شغل و درآمدی حداقلی تن به هر کاری بدهند و از حق و حقوق خود چشم پوشی کنند.
شاید گفته شود که می توانند شکایت کنند و یا به سراغ چنین مشاغلی نرود. اما حرف بر سر این است  که فشارهای معیشتی افراد را مجبور به پذیرش شرایطی می کند که در آن برای بدست آوردن شغل مجبور به چشم پوشی از حقوق و مزایا نقدی و قانونی می شوند.
متأسفانه به سبب نبود واحدهای صنفی مستقل برای کارگران، این قشر زحمتکش همواره مورد ظلم و فشارهای قانونی و غیرقانونی  می گردد. اگر کارگران دارای مرجع و مأمن مستقلی برای هم افزایی می بودند قطعاً قدرت و دامنه حفاظت از حقوقشان بیش از چیزی بود که امروز شاهدش هستیم و نبود چنین مرجعی موجب سواستفاده گری از این قشر آسیب پذیر گردیده است.