"راه توسعه" از ایران نمی گذرد

همواره بر اهمیت و نقش کشورمان درحوزه ترانزیتی تاکید داشته ایم و از مزیت و موقعیت جغرافیایی خود را به عنوان پتانسیلی ارزشمند که مغفول مانده است، یاد کرده ایم. البته این موضوع تنها از سوی رسانه ها مطرح نگردیده و مسئولان نیز همواره در قدرت نمایی کلامی ایران را پل ارتباطی شمال و جنوب و شرق و غرب جهان معرفی می کنند

"راه توسعه" از ایران نمی گذرد

همواره بر اهمیت و نقش کشورمان درحوزه ترانزیتی تاکید داشته ایم و از مزیت و موقعیت جغرافیایی خود  را به عنوان پتانسیلی ارزشمند که مغفول مانده است، یاد کرده ایم. البته این موضوع تنها از سوی رسانه ها مطرح نگردیده و مسئولان نیز همواره در قدرت نمایی کلامی ایران را پل ارتباطی شمال و جنوب و شرق و غرب جهان معرفی می کنند
(که البته هست)، اما هیچگاه این مهم محقق نشده و اگر هم صورت گرفته جنبه محدود داشته و تبدیل به هاب جهانی نگردیده است.
درحالی که وصل شدن آب های خزر به آب های گرم خلیج فارس جزو استراتژیک ترین امیال و خواسته های تاریخی، اقتصادی و سیاسی همسایگان شمالی بوده و اتصال غرب به شرق جهان نیز که سبقه تمدنی در کشورمان دارد، اما در عصر معاصر نتوانسته ایم این امتیاز را برای خود نقد کنیم.
این بی برنامگی ما که ناشی از عوامل متعددی می باشد، فرصت را به دست همسایگان داده است تا در اقدامی دیگر ایران را از مسیر ترانزیتی اروپا و اتصال به خلیج فارس محروم کنند.
درهمین رابطه مقامات عراق، ترکیه، قطر و امارات، یادداشت توافق برای ساخت مسیر ترانزیتی با نام "راه توسعه" امضا کردند. این مسیر، اروپا را از طریق خاک ترکیه و عراق، به خلیج فارس متصل می کند و هیچ ورودی به خاک ایران و بهره مندی از امکانات حاضر و آماده ایران و مزیت های بندری و گمرکی، نخواهد داشت.
"راه توسعه" شامل دو مسیر زمینی خودرویی و راه آهن است که جنوب ترکیه را از نقطه مرزی فیشخاپور کردستان عراق به جنوب این کشور
(بصره - بندر فاو) به خلیج فارس متصل می کند. کشورهای شرکت کننده در این طرح به ویژه ترکیه درصدد است این خط ترانزیتی را پوشش دهنده و جایگزین کانال سوئز در حوزه حمل و نقل دریایی کند.
چراکه با تکمیل پروژه "راه توسعه" روند حمل و نقل کالا را 25 روز کاهش می یابد. به گونه ای که حرکت کشتی‌های عبوری از کانال سوئز 35 روز و از جنوب آفریقا بیش از 45 روز طول می‌کشد اما اگر راه توسعه تکمیل شود، این زمان به 25 روز کاهش می‌یابد.
محاسن و دستاوردهای این پروژه هرچه باشد قطعاً موجب از دست رفتن امتیازات فراوانی برای کشورمان خواهد شد. مهمتر ازهمه اینکه در جهان امروز گسترش ارتباطات و تعاملات و تنیده شدن منافع کشورها به یکدیگر جدای از اینکه موجب تسریع در روند توسعه آنها خواهد شد، زمینه تقویت بنیه های امنیتی آنها را نیز فراهم می سازد.
متأسفانه باید بپذیریم که در حوزه دیپلماسی های سیاسی و اقتصادی و به سبب برخی محدودیت ها و معذوریت ها به گونه ای عمل نکردیم تا  در ادوار مختلف در حوزه ترانزیتی زمینه جذب و جلب نظر کشورهای مختلف جهان را فراهم کنیم.
اگر نگاهی به ادوار مختلف مدیریتی در این حوزه داشته باشیم
می بینیم که در هر دولتی مزیت های ترانزیتی کشور به سبب منفعلانه عمل کردن مسئولان از دست رفته و کشورهای همسایه جایگزین کشورمان شدند. هرچند که نمی توان نقش دشمنان را در خارج کردن ایران از پروژه های ترانزیتی نادیده گرفت اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد عدم توانایی ما در تثبیت و تحمیل خواسته ها به طرف های مقابل می باشد. نتیجتاً اگر این روند اجرایی را ادامه دهیم، قطعاً دیگر مسیرهای ترانزیتی در حوزه جاده ای، ریلی، دریایی و هوایی از دست خواهد رفت و مزیت های یاد شده را از دست خواهیم داد.