لزوم توجه بیشتر به توزیع دلار سهمیه ای

بحث دلارهای دولتی و قیمت آزاد آن در کف خیابان تبدیل به سوژه ای برای بسیاری از افرادی گردیده است که به دنبال سودهای کلان از سهمیه های جزئی هستند. سهمیه های اختصاصی و نا مربوط با اصل نیاز مردم در حوزه ارزی موجب شکل گیری رویه هایی سودجویانه برای کسب سهمیه های دلار دولتی از طرق مختلف گردیده است.

لزوم توجه بیشتر به توزیع دلار سهمیه ای

بحث دلارهای دولتی و قیمت آزاد آن در کف خیابان تبدیل به سوژه ای برای بسیاری از افرادی گردیده است که به دنبال سودهای کلان از سهمیه های جزئی هستند. سهمیه های اختصاصی و نا مربوط با اصل نیاز مردم در حوزه ارزی موجب شکل گیری رویه هایی سودجویانه برای کسب سهمیه های دلار دولتی از طرق مختلف گردیده است.
طی دو روزی که فعالیت فرودگاه های کشور به واسطه عملیات نظامی علیه رژیم صهیونیستی به حالت تعلیق درآمده بود، بسیاری از مسافرینی که از قبل بلیط داشتند و در روز پرواز در فرودگاه حاضرشده بودند، پس از شنیدن لغو شدن پروازشان اولین واکنشی که داشتند این بود که "سهمیه دلارمان چه می شود؟!".
 همه نگران این بودند که ۵۰۰ دلار مسافری که قرار است آن طرف گیت پرواز دریافت کنند تکلیفش چیست و یک وقت این سهمیه به واسطه تحولات صورت گرفته لغو نشود!. این درحالی بود که جهان مضطرب و نگران از واکنش های احتمالی بود و ما در فرودگاه نگران ۵۰۰ دلار...!
درنمونه دیگر می بینیم که بسیاری از کارمندان و جوانانی که از ثبت نام حساب ارزی سردر می آورند درصدد گرفتن سهمیه ۲هزار دلاری با کارت ملی خود هستند. سهمیه ای که با ۹۰ میلیون تومان سرمایه با توجه به نرخ ارز در بازار آزاد به سودی ۴۰ میلیون تومانی می رسند.
اگرچه برای دریافت این سهمیه مسائلی همچون قطع یارانه نقدی و یا تجاری شدن حساب مشخص شده مطرح است. اما استدلال  ثبت نام کنندگان این است که کسب سودی ۴۰ میلیون تومانی در این مقطع زمانی معادل بیش از ده سال یارانه نقدی ۳۰۰هزارتومانی است؛ پس قطع شدن یارانه نقدی در قبال این مبلغ توجیهی ندارد.
همچنین درمورد تجاری شدن حساب مشخص شده و مباحث مالیاتی معتقدند حسابشان برای همین یکبار این مبلغ را دریافت می کند و دیگر با آن کار نمی کنند که بخواهند درگیر مالیات شوند، وقتی هر فرد ایرانی می تواند بیش از ده کارت بانکی داشته باشد.
یک گام جلوتر از این خرده سودهای رانتی به جایی می رسیم که این دلارها به دست دلالانی می رسد که در کف خیابان درحال خرید و فروش هستند و یا برای صرافان و افراد دارای سرمایه دلارهای دولتی را جمع می کنند تا سیاست های بعدی خود را در قیمت گذاری ها اعمال نمایند.
اما نکته اصلی اینجاست که این سهمیه های رانتی کدام یک از نیازهای ارزی متقاضیان اصلی ارز را حل می کند. در سرفصل های این سهمیه ارزی مباحثی همچون استفاده دانشجویان، بیماران، واردکنندگان و مسافران تعریف شده است.
حرف بر سر این است که دو هزار دلار کدام نیازهای یک دانشجو را تأمین می کند؛ یا چقدر از هزینه های درمان یک بیمار بستری در اروپا و آمریکا را تأمین می نماید؛ یا با دو هزار دلار چه کالایی را می توان وارد کشور کرد که نیاز به این سهمیه داشته باشد. شاید تنها توجیه این ارزهای سهمیه ای برای مسافرانی باشد که به کشورهای همسایه می رود یا به سفرهای زیارتی می روند و باگرفتن آن خرج سفرشان تأمین می شود و از حساب بیت المال چند روزی به سفر می روند و یا بعد از گرفتن کارت پرواز و دریافت سهمیه ارزی خود از درب خروج فرودگاه به منزل بر می گردند!.
واقعاً باید توجهی اساسی و معقول به این سبک سیاست گذاری های ارزی داشت و اگر توان نرم افزاری و سخت افزاری برای مدیریت این امر را نداریم، بساط این رانت های ریز و درشت را حذف کنیم تا فقط عده ای از افراد و اقشار جامعه از آن بهره مند نشوند و دیگران حسرت و ناامیدی نصیبشان گردد.