تورم راه تنفس معیشت جامعه را بسته است

علی رغم آمارهای دولت، نرخ تورم درحال رشد است وچشم انداز این افزایش هم اکنون درگرانی  قیمت کالاها وخدمات که بیشتر آنها با ارز آزاد تأمین می شود،قابل مشاهده است.
براساس آخرین اطلاعات منتشر شده توسط مرکز آمارایران، دراسفندماه سال گذشته شاخص قیمت مصرف کننده خانوارهای کشور نسبت به ماه قبل(بهمن۱۴۰۲) ۲درصد، نسبت به ماه مشابه سال قبل(اسفند۱۴۰۱) ۳/۳۲درصد و در۱۲ ماهه منتهی به اسفند۱۴۰۲ نسبت به دوره مشابه سال قبل به ۷/۴۰ درصد افزایش یافته است.
همچنین گزارش دیگر مرکز آمارایران با موضوع متوسط قیمت کالاهای منتخب خوراکی دربهمن ماه سال گذشته نشان می دهد قیمت کالاهای خوراکی درمقایسه باسال قبل چه رشد دهشتناکی داشته است.
براساس جداول منتشره دراین گزارش وبه عنوان مشتی از خروار،بهای گوشت گوسفند۲/۹۲ درصد،  گوشت گوساله ۴/۱۰۰درصد وکنسرو تن ماهی ۱۱۲ درصد، نسبت به بهمن ماه ۱۴۰۱ افزایش داشته واین الگو به سایر کالاها هم قابل تعمیم است.
حال اگر رشد قیمت مسکن، خدمات،آموزش،حمل ونقل ودیگر اقلام مصرفی خانواررادرکنار اقلام خوراکی قراردهیم،خواهیم دید که رشد هزینه های زندگی چقدرافزایش یافته و مردم را در تنگنا قرار داده است
به گونه ای که رشد ۲۰ درصدی حقوق کارمندان وکارگران نیز یک شوخی در برابر این میزان رشد هزینه ها تلقی می شود!.
از سوی دیگر سیاست های انقباضی بانک مرکزی بخش کسب و کار و همه صنایع فعال در بخش خصوصی را با مشکل تأمین سرمایه در گردش روبه‌رو کرده و این تبدیل به یک بحران در حوزه اشتغال گردیده است.
بانک مرکزی  قیمت ارز در بازار آزاد را قبول ندارد این در حالی است که بسیاری از شاخص‌های قیمت براساس این نرخ تعیین می‌شود و این نرخ بر اقتصاد و تورم تأثیرگذار است.
افزایش مداوم وخزنده نرخ ارزبه عنوان مولفه اصلی قیمت ساز دراقتصاد ایران، که از اواسط دی ماه سال گذشته شروع شده ونرخ ارز را از کانال  ۵۰ هزار تومان به کانال ۶۰ هزارتومان و بیشتر از آن رسانده است و برخی گمانه زنی ها با کنارهم قراردادن تحولات امنیتی،سیاسی و اقتصادی، پیش بینی می شود تا صدهزارتومان هم برسد!.
این مسئله زندگی و معیشت مردم را با چالش های بزرگی مواجه ساخته است که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد. به نظر بسیاری از کارشناسان سال جدید شرایط اقتصادی برای مردم به مراتب سخت تر خواهد بود و فشارهای معیشتی بیش از پیش تمامی اقشارجامعه را فراخواهد گرفت.
متأسفانه علیرغم وجود چنین شرایطی برنامه و طرح خاصی برای تغییر و اصلاح رویه های کنونی دیده نمی شود و روند اقتصادی کشور بیانگر بهبود وضعیت نیست. قشر متوسط جامعه به عنوان ستون فقرات امورات اجرایی کشور درحال نابودی است و دیگر قادر به ایفای نقش سازنده خود در حوزه های اجتماعی و اقتصادی نیست و به سبب بروز بی اعتمادی در این زمینه، مشارکت سیاسی خود را نیز از دست خواهد داد.
تورم و گرانی چیزی نیست راه علاج نداشته باشد، اما عزمی برای کنترل و مدیریت آن دیده نمی شود. باید به این موضوع پاسخ داده شود که چرا سیاست های اصلاحی اقتصادی دردستور کار تیم اقتصادی کشور قرار نمی گیرد و درد معاش مردم چاره نمی شود.