معضلات فرهنگی اقتصاد را فراموش نکنیم

وضعیت اقتصادی خراب است و اکثریت جامعه دچار فقر و درد نان شده اند. قیمت ها بدون توجه به هیچ مولفه ای مسیر صعودی دارند و هزینه های یک زندگی ساده با حداقل امکانات، تناسبی با سقف درآمدی اکثریت اقشار جامعه ندارد.

معضلات فرهنگی اقتصاد را فراموش نکنیم

وضعیت اقتصادی خراب است و اکثریت جامعه دچار فقر و درد نان شده اند. قیمت ها بدون توجه به هیچ مولفه ای مسیر صعودی دارند و هزینه های یک زندگی ساده با حداقل امکانات، تناسبی با سقف درآمدی اکثریت اقشار جامعه ندارد.
متأسفانه مشکلات اقتصادی به قدری ما را درگیر کرده است که از معیارها و اصول اخلاقی در جامعه غافل شده ایم. بسیاری از معضلات اجتماعی طی سال های گذشته به صورت افسارگسیخته درحال تکثیر درجامعه بوده و ما توجهی برای درمان و پیشگیری آن نداشته ایم. سرقت، قاچاق، فروش مواد مخدر، فحشا، طلاق، کلاهبرداری و بسیاری از آفت های اجتماعی دیگر در کشورمان باعث به خطر افتادن سلامت اخلاقی جامعه گردیده است.
در چرایی بروز چنین معضلاتی قطعاً فقر بستری آماده و مستعد برای تباهی جامعه در عرصه های مختلف اخلاقی است، اما تنها دلیل آن نیست. باید بپذیریم که ما در تربیت فرهنگی نتوانستیم موفق عمل کنیم و باید بپذیریم که اخلاقیات در اولویت های رسیدگی ما به رتبه های پایین نزول کرده است.
دراخبار و شبکه های مجازی بعضاً مشاهده می کنیم که دو جوان چگونه به یک پیرمرد و یا پیرزن و یا زنان و دختران حمله ور می شوند تا کیف و گوشی موبایلشان را سرقت کنند ویا با تهدید و خشونت
پول هایشان بگیرند.
چطور می شود که دو جوان به افرادی که مثل پدربزرگ و مادربزرگ خود هستند حمله کنند و یا از زنان جوان زورگیری کنند و هیچگاه به خود نگویند که اینها همچون خواهر و مادر خودشان هستند و شایسته نیست چنین رفتار با آنها کرد. چرا که سرقت یک گوشی در اوضاع و احوال فعلی اقتصاد فرد و خانواده اش را برهم می زند.
اصلا آیا در همین اوضاع و احوال سخت اقتصادی، هیچ کار و منبع درآمدی برای یک جوان با فیزیک و نیروی جوانی وجود ندارد که حجت بر آنها تمام می شود که راه دیگری جز سرقت آن هم از سالمندان وجود ندارد؟! باید بپذیریم نوع عملکردها در جامعه ما دچار آفت شده و نتایج علنی آن پیش روی ما قرار دارد اما نمی خواهیم بپذیریم که « از ماست که برماست» .
هرچند که در سال های اخیر فسادهای کلان اقتصادی در دستگاه های مختلف، موجی از نا امیدی و برداشت های منفی از عملکرد بعضی مسئولان به وجود آورده، اما نمی توان پذیرفت که علت سرقت ها و خفت گیری های این چنینی توسط جوانان، صرفا نشأت گرفته از عملکرد مفسدین اقتصادی باشد. در همین وانفسای اقتصادی که مردم را تحت فشار گذاشته بسیاری افراد و خانواده هایی هستند که با آبرو زندگی می کنند و با سیلی صورت سرخ می کنند.
باید بپذیریم که نتوانستیم فرهنگ کار و تلاش و روزی حلال را برای نسل امروز جا بندازیم و به روز کنیم. امروز نوعی نگاه غلط در جامعه جاری شده که افراد به دنبال درآمدهای کلان و آماده ، در قبال کمترین کار و تلاش هستند. این نگاه باعث شده تا برخی افراد دیگر ابایی از تجاوز به حقوق و جان و مال دیگران نداشته باشند و شاهد اتفاقاتی همچون حمله به سالمندان و دیگر مردم جامعه باشیم.