ضرورت استاندارد سازی الگوی مدیریت آب

اینکه گفته می شود مصرف سرانه آب درکشورمان بالاست و هر ایرانی به اندازه دو تا شش نفر در اروپا آب مصرف می کند، شاید در جدول آمار و ارقام قابل توجیه باشد. اما در کلیت مدیریت مصرف آب در کشورمان واقعیت ها چیزی دیگری را نشان می دهد.

ضرورت استاندارد سازی الگوی مدیریت آب

اینکه گفته می شود مصرف سرانه آب درکشورمان بالاست و هر ایرانی به اندازه دو تا شش نفر در اروپا آب مصرف می کند، شاید در جدول آمار و ارقام قابل توجیه باشد. اما در کلیت مدیریت مصرف آب در کشورمان واقعیت ها چیزی دیگری را نشان می دهد.
اینکه بیش از 90 درصد منابع آبی کشور صرف کشاورزی می شود و  5 درصد آن سهم صنعت و 5 درصد سهم آب مصرفی توسط مردم است بیانگر ریشه اصلی مشکلات ما در حوزه مدیریت آبی می باشد. حال اگر نخواهیم این مسائل را بپذیریم و صرفاً سبک زندگی مردم تمرکز کنیم در حقیقت خود را از واقعیت ها دور ساخته ایم و سر در برف نموده ایم.
اما در همان بخش خانگی که گفته می شود مصرف مردم چند برابر مصرف سرانه جهانی است به این نکته اشاره نمی شود که سیستم های مدیریت آب در کشورمان بعضاً بیش از نیم قرن از عمرشان می گذرد و فرسودگی سیستم انتقال آب و انعشابات خود سهم بسزایی در هدر رفت آب دارد که از قضا آن را هم به گردن مردم می اندازند.
اگر ملاک مصرف سرانه جهانی است باید به مدل های مدیریت آب در دنیا نیز استناد کرد. امروز در اکثر کشورهایی که حتی منابع آبی آنها از ما بیشتر و در جغرافیای سبز زمین قرار دارند، سیستم آب خوراکی با آب شستشو و مصرفی تفکیک شده است. شما در هیچ جای دنیا نمی بینید که آب تصفیه شده برای حمام و سرویس بهداشتی و شستشوی ظرف و ماشین و... مصرف شود!.
اگر بنایی برای مدیریت صحیح منابع آبی درکشور وجود دارد باید الگوهای استاندارد سازی در تمامی حوزه ها را مد نظر قرار داد. اگر هم صرفاً بیان آمار و ارقام رفع مسئولیت می کند که باید منتظر سال های سخت بی آبی باشیم و چشم به معجزه باران بدوزیم.