حادثه هایی تلخ که فقط برای ما "طبیعی" است

روز گذشته همراه با جمعی از خبرنگاران و اهالی رسانه در مراسم تدفین دوهمکار خبرنگار که در "حادثه" جاده ای جان خود را از دست دادند حضور یافتیم. دیدن زجه ها و شیون خانواده های داغدار و دوستان و همسفران صمیمی که با مصدومیت در این مراسم شرکت کرده بودند بسیار سخت بود. شاید گفتن این جملات نمک بر زخم بازماندگان و همکاران و مخاطبان باشد، اما انگار به قول یکی از مسئولان اینگونه حوادث "طبیعی" است! . انگار نه انگار که جان دو جوان که یکی در آستانه ازدواج بوده و با رنج و مشقت والدین بزرگ شده بودند، از دست رفته و اکنون در زیر خاک آرمیده اند.

حادثه هایی تلخ که فقط برای ما "طبیعی" است

روز گذشته همراه با جمعی از خبرنگاران و اهالی رسانه در مراسم تدفین دوهمکار خبرنگار که در "حادثه" جاده ای جان خود را از دست دادند حضور یافتیم. دیدن زجه ها و شیون خانواده های داغدار و دوستان و همسفران صمیمی که با مصدومیت در این مراسم شرکت کرده بودند بسیار سخت بود. شاید گفتن این جملات نمک بر زخم بازماندگان و همکاران و مخاطبان باشد، اما انگار به قول یکی از مسئولان اینگونه حوادث "طبیعی" است! . انگار نه انگار که جان دو جوان که یکی در آستانه ازدواج بوده و با رنج و مشقت والدین بزرگ شده بودند، از دست رفته و اکنون در زیر خاک آرمیده اند.
اما چرا اینگونه حوادث برای ما "طبیعی" است؟! پاسخ مشخص است کشته شدن روزانه ده ها و صدها نفر در جاده ها براثر عدم کیفیت راه، عدم نظارت کیفی بر سلامت فنی وسایل نقلیه، و عدم نظارت بر سلامت و مهارت راننده ها از سوی مراکز صادرکننده مجوز برای آنها، مرگ و میر جاده ای را برای ما "طبیعی" کرده است. دقیقاً بلافاصله بعد از حادثه اتوبوس خبرنگاران، یک دستگاه اتوبوس دیگر که از قضا سربازمعلم های مظلوم را برای خدمت به سیستان و بلوچستان می برده دچار حادثه ای سنگین می شود که 5 نفر جان خود را از دست می دهند و بیش از 20 نفر دچار مصدومیت شدید می شوند.
این دو اتوبوس به سبب خبرساز بودن مسافرینش مورد توجه عموم قرارگرفتند و رسانه های داخلی و خارجی به آن پرداختند. وگرنه درهفته چندین و چند مورد تصادف این چنین در جاده های کشور رخ می دهد و جان های بسیاری تلف می شود و خانواده های متعددی در سراسرکشور داغدار می شوند و کسی هم خبر دار نمی شود و نهایتاً در بخش های پایانی اخبار تنها به وقوع حادثه ای بسنده و پرونده به دست فراموشی سپرده می شود.
اما واقعیت امر این است که حوادث و مرگ و میر جاده ای در کشور ما بسیار خطرناک تر از کرونا بوده و طی سال های گذشته چندین برابر آن جان مردم را گرفته است. درحال حاضر و براساس آمارهای مختلف رسمی و غیر رسمی سالانه بین 15 تا 20 هزارنفر در جاده های کشور جان خود را ازدست می دهند که به طور میانگین یعنی روازنه 50 نفر در کشورمان در تصادفات و حوادث جاده ای می میرند و چندین برابر این آمار با افراد مصدوم و نقص عضو مواجه هستیم.
پس باید به مسئولان محترم اذعان داشت که این میزان مرگ و میر "طبیعی" نیست. در دوره ای که همسایگان ما در حال راه اندازی حمل و نقل هوایی هستند واقعاً پذیرفته نیست که جان مردم بی گناه به سبب نقص ترمز اتوبوس و یا عدم استاندارد جاده ها و کیفیت خودروها تلف شود. در این دو حادثه اخیر اعلام شد که راننده بازداشت و مجوز آن باطل گردیده است، اما در دیگر حوادث مشابه چه می شود.
اصلا با بازداشت و حتی مجازات سنگین تر رانندگان چه تغییری در بهبود سیستم حمل و نقل جاده ای و کیفیت راه های کشور حادث خواهد شد. اگر قرار است نقص اتوبوس ها و کیفیت پایین خودروها را به پای تحریم بگذاریم که هیچ! اما اگر قرار است حداقل در مورد حادثه اخیر مسئولیت پذیر باشیم نباید مرگ این خبرنگاران و سربازمعلم ها را یک حادثه "طبیعی" قلمداد کنیم و برای یک بارهم که شده با مشخص شدن علل اصلی این حادثه درصدد پیشگیری برآییم و مانع از تلف شدن
جان های دیگری شویم(هرچند که امیدی نیست...).