نه افزایش و نه ریزش نرخ ها منطقی نیست

نداشتن ثبات دراقتصاد را می توان در بالا و پایین رفتن های بی پروا و بی منطق مشاهده کرد. وقتی قیمت دلار به مرز ۶۰ هزارتومان رسید کسی باورش را هم نمی کرد که این نرخ تا این حد بی پروا باشد و بی اهمیت به تبعاتی که برای جامعه وجود آورد، خود را در کانال ۵۰ هزارتومان تثبیت کند.

نه افزایش و نه ریزش نرخ ها منطقی نیست

نداشتن ثبات دراقتصاد را می توان در بالا و پایین رفتن های بی پروا و بی منطق مشاهده کرد. وقتی قیمت دلار به مرز 60 هزارتومان رسید کسی باورش را هم نمی کرد که این نرخ تا این حد بی پروا باشد و بی اهمیت به تبعاتی که برای جامعه وجود آورد، خود را در کانال 50 هزارتومان تثبیت کند.
براساس همین گرانی ها بود که قیمت مسکن نسبت به ماه های پایانی سال 1401 بیش از 90 درصد افزایش یافت و هزینه های جاری زندگی مردم اعم از اجاره خانه تا خورد و خوراک به بیش از دو برابر رسید. قیمت خودروها به
گونه ای بالا رفت که کاسبان و نمایشگاه داران اتومبیل نمی دانستند باید فروشند یا نفروشند و منتظر قیمت یک ساعت دیگر باشند.
دراین بین بسیاری از مردم ماشین خریدند، بسیاری خانه خریدند و بسیاری از کاسب کاران اجناسی را قیمتی بسیار بالا و براساس افزایش نرخ ارز خریداری کردند و امروز در رکود بازار به جایی رسیده اند که برای کسب درآمد روزانه مجبور به فروش کالای خود به قیمتی پایین تر از زمان خرید هستند.
دلار وارد کانال 40 هزارتومان شده است و قیمت مسکن به سبب رکود شدید اجباراً درحال ریزش است. در بازار خودرو این شدت ریزش ها را می توان بیش از سایر بازارها مشاهده کرد. ریزش 50 تا 100 میلیونی خودروهای داخلی و ریزش بیش از 500 میلیون تومانی در خودروهای خارجی دارندگان و خریداران را کلافه کرده است. چرا که بدون هیچ اتفاق و حادثه و دلیلی قانع کننده قیمت ها ریزش کرده اند و بخشی از سرمایه کسانی که نقدینگی خود را به کالا تبدیل کرده اند از بین رفته است.
اما نکته جالب دراین میان اینجاست که باتمام این ریزش ها، قیمت اقلام خوراکی همچون گوشت و مرغ و دیگر اقلام سبدمصرفی مردم و همچنین کرایه خانه ها سیر صعودی خود را حفظ کرده و اهمیتی به ریزش قیمت ها نمی دهند.
واقعاً این اقتصاد ما برای خود نوبری وصف ناشدنی است و نمونه آن را درهیچ کجای دنیا نمی توان یافت که حداقل دلخوش باشیم که در گوشه ای از دنیا مردم به دردهای امروز ما دچارند!.