ادامه روند فشارها بر زندگی و معاش جامعه

متأسفانه با آغاز فصل پاییز و از مهرماه روند صعودی قیمت ها و بروز برخی حوادث و مشکلات اجتماعی برای کشور، جامعه به لحاظ معیشت و دغدغه هایی همچون درمان دچار فشاری مضاعف گردیده است.

ادامه روند فشارها بر زندگی و معاش جامعه

 

متأسفانه با آغاز فصل پاییز و از مهرماه روند صعودی قیمت ها و بروز برخی حوادث و مشکلات اجتماعی برای کشور، جامعه به لحاظ معیشت و دغدغه هایی همچون درمان دچار فشاری مضاعف گردیده است.
این درحالی است که روند افزایش تورم و قیمت کالاهای مختلف نیز طی ماه های گذشته همچنان صعودی است و مردم مجبور به تحمل فشارهایی هستند که دیگر ظرفیتی برای تحمل آنها باقی نمانده است. درهمین بین نیز تحمل فشارهای معیشتی شاید با کم خوردن و نخوردن حتی جبران شود اما در حوزه بهداشت و درمان نمی توان انتظار داشت تا مردم دارو نخرند و بستری نشوند و یا دردهای خود را بدون درمان واگذارند، چرا که قادر به تأمین هزینه های آن نیستند!.
بر اساس تازه ‌ترین گزارش مرکز آمار ایران روند رشد یک ‌ماهه قیمت‌ها در آبان نشان می‌دهد، هزینه‌های «بهداشت و درمان» و «مسکن» در میان اقلام غیرخوراکی بیشترین نرخ تورم ماهانه را به خود اختصاص داده‌اند.هزینه‌های بهداشت و درمان در کل کشور در آبان 4 درصد نسبت به مهر افزایش داشته است. به عبارتی تنها دریک ماه نرخ تورم در حوزه بهداشت نزدیک به 5 درصد افزایش نرخ داشته است. ضمن اینکه باید این افزایش نرخ را در کنار کمبود داروها و نایاب شدن برخی از آنها مورد بررسی قرار داد.
هزینه‌های مسکن و اجاره نیز وضعیت مشابهی دارد. به گونه‌ای که افزایش هزینه‌های اجاره در کل کشور و در میان خانوارهای شهری طی یک ماه 3.7 افزایش را نشان می دهد. این آمارها درصورتی است که اغلب به صورت متوسط در سطح کل کشور مورد بررسی قرار می گیرد و اگر آمارها را در شهرهای مختلف به صورت مجزا مورد بررسی قرار دهیم آمار و رقم بسیار بالاتر از این اعداد است.
هزینه های مسکن در تهران بسیاری از کارگران و کارمندان را مجبور
به حاشیه نشینی کرده است و همینطور حاشیه نشین ها را وادار به مهاجرت به دیگر شهرها و استان ها نموده است تا بتوانند سقفی برای زندگی خود فراهم سازند.
انتظارات از به سبب کثرت مشکلات از دولت و به طور کلی حاکمیت بسیار بالاست اما حرف بر سر این است که چرا درجهت بهبود شرایط و کنترل این فشارهای فزاینده اقدام ملموسی صورت نمی گیرد. اینکه مدیریت کلان کشور قادر به برخی پیش بینی ها و پیشگیری ها نبوده و مثلاً در حوزه دارو نتوانسته اند توازنی میان تولیدکننده و مصرف کننده داخلی ایجاد کنند و کمبود دارو را شاهد هستیم، آیا این مقصر مردم هستند؟! اگر مردم از پس هزینه های زندگی و تأمین مسکن بر نمی آیند و درآمدشان کفاف مخارج را نمی دهد، مقصر جامعه است؟!
مردم برای بهبود شرایط و ارتقای کیفی زندگی خود به مسئولان اعتماد کرده اند و انتظار دارند برای رفع مشکلات و کاهش فشارهای معیشتی تدبیری برای امورات کشور بیندیشند. اینکه مدام گفته شود شرایط خوب و روبه جلوست و برنامه های مختلفی در بهبود کیفیت زندگی مردم در دستور اجراست، کاری از پیش برده نمی شود. مردم چیزی را می بینند که با آن درگیر هستند. به نظر می رسد مشکل اصلی امروز کشور عدم درک و شناخت مشکلات مردم از سوی بعضی از مسئولان می باشد.