پایانی پرعبرت و آغازی پر ابهام

به بهانه آخرین جلسه مجلس دهم؛

مجلس دهم به کار خود پایان داد، و کارنامه ای با ۲۰۰ قانون مصوب و بیانیه های مختلفی در سیر تحولات ملی و جهانی از خود به جای گذاشت. محور اصلی قوانین مجلس دهم را باید در حوزه جهش تولید دانست که طی چهار سال گذشته به عنوان اولویت اصلی کشور بوده است.

پایانی پرعبرت و آغازی پر ابهام

 

مجلس دهم به کار خود پایان داد، و کارنامه ای با 200 قانون مصوب و بیانیه های مختلفی در سیر تحولات ملی و جهانی از خود به جای گذاشت. محور اصلی قوانین مجلس دهم را باید در حوزه جهش تولید دانست که طی چهار سال گذشته به عنوان اولویت اصلی کشور بوده است.
مجلس دهم از بدو تشکیل به نظر می رسید با توجه به همپوشانی که با بدنه دولت دارد، بتواند یک حرکت موثر و یک گام بلند سیاست گذاری در حوزه های مختلف داشته باشد. البته اوج این همراهی  را می توان در مسئله مذاکرات هسته ای و برنامه های سیاست خارجی کشور مشاهده کرد که مجلس هم پای دولت پیش رفت و اقدامات قابل دفاعی در بحث منافع ملی از خود به جای گذاشت.اما انتقاداتی هم بر عملکرد مجلس دهم وجود دارد، چرا که به زعم برخی سیاسیون، نمایندگان مجلس دهم به خوبی نتوانستند از پشتوانه مردمی خود استفاده کنند و پاسخگوی خواست کسانی باشند که با امید  آن ها را روانه خانه ملت کرده بودند. البته ناگفته نماند به قول  دکتر لاریجانی مجلس دهم "مظلوم ترین" مجلس طی چهل سال گذشته بوده است. و نمایندگان آن این مظلومیت را با کنش ها و واکنش های خود کسب کردند.
اگر چه درعمر هرمجلسی تحولات مختلفی در کشور رخ می دهد، اما شاید بتوان مجلس دهم را یکی از پرحادثه و پرتحول ترین مجالسی دانست که صحن بهارستان به خود دیده است. هرکدام از این حوادث چه در بعد داخلی و چه درعرصه خارجی نمونه هایی نادر برای خود قلمداد می شدند که به تبع آن موضع گیری خاص خود را می طلبید. اما به سبب همان ریزش اولیه که در ورود نمایندگان با ائتلاف امید رخ داد و عملا قدرت عملی را از فراکسیون اکثریت گرفت، شاهد موضع گیری های درخور و اقدامات قوی در حفظ شأن یک مجلس ائتلافی نبودیم.
بیشترین انتقاد از سوی سیاسیون و اهالی رسانه به مجلس دهم از باب عدم تحقق "در راس امور" بودن مجلس بود. هرچند که این انتقاد در پاره ای موارد وارد است و نمایندگان آنطور که باید از جایگاه مجلس و جایگاه نمایندگی ملت دفاع نکردند. اما نکته ای قابل بحث وجود دارد و آن نادیده گرفتن این جایگاه رفیع خانه ملت از سوی برخی نهادها وجریان های سیاسی بود که آسیبی جدی بر عملکرد مجلس طی سال های اخیر گذاشت و بعضاً آن را نادیده گرفت.
با تمام این اوصاف مجلس دهم با تمام نقاط ضعف و قوتش تمام شد و کارنامه آن مشخص است. اما در میدان عمل شاهد ورود نمایندگانی به مجلس هستیم که دقیقاً با همان مدل ائتلاف نمایندگان مجلس دهم جواز حضور در بهارستان را کسب کرده اند، با این تفاوت که اختلاف و بعضاً تفاوت در نگرش و سلایق آنها بسیار بیشتر از مجلس قبل است.
با توجه به تجارب گذشته این ابهام وجود دارد که آیا مجلس یازدهم نیز که بیرون از صحن با ائتلاف جریان های مختلف اصولگرایی شکل گرفته است، و اکنون با کسب جواز ورود به صحن پارلمان اختلاف سلایقشان مشاهده می شود، می توانند همپوشانی لازم درونی برای تقویت قدرت پارلمانی کشور در امر قانون گذاری و موارد نظارتی را محقق سازند؛ و یا اختلاف سلیقه ها و بعضاً اختلافات در نگرش سیاسی، موجب ریزش نیروها و چند پاره شدن فراکسیون ها خواهد شد؟! دیکته نانوشته قطعاً غلط نخواهد داشت، باید منتظر بود و دید نمایندگان جدیدالورود در گام اول خود درتشکیل اولین جلسه و تعیین هیئت رئیسه مجلس چگونه عمل خواهند کرد و این می تواند عیاری برای سنجش همگرایی و همپوشانی درونی مجلس قلمداد گردد.

hamidasgari2020@yahoo.com