حمل و نقل هوایی گرفتار تحریم یا تدبیر؟!

شاید پرداختن به مسئله حمل و نقل هوایی برای بسیاری از مردم و مخاطبین اهمیت چندانی نداشته باشد، چرا که به قول معروف "آنها را چه به مسافرت با هواپیما!". وضعیت معاش و گرفتاری های اقتصادی اکثریت مردم کشور به قدری است که اساساً توجهی به نرخ افزایش قیمت ها در پروازهای داخلی ندارد و درمورد پروازهای خارجی که دیگر نمی پرسند و نمی دانند که اصلاً ایران به چه کشورهایی پرواز مستقیم دارد.

حمل و نقل هوایی گرفتار تحریم یا تدبیر؟!

شاید پرداختن به مسئله حمل و نقل هوایی برای بسیاری از مردم و مخاطبین اهمیت چندانی نداشته باشد، چرا که به قول معروف "آنها را چه به مسافرت با هواپیما!". وضعیت معاش و گرفتاری های اقتصادی اکثریت مردم کشور به قدری است که اساساً توجهی به نرخ افزایش قیمت ها در پروازهای داخلی ندارد و درمورد پروازهای خارجی که دیگر نمی پرسند و نمی دانند که اصلاً ایران به چه کشورهایی پرواز مستقیم دارد.
اما مسئله افزایش قیمت بلیط هواپیما مسئله ای است که موجب نارضایتی مسافران است و آنها از افزایش مداوم قیمت ها گله دارند. این نارضایتی ها از این بابت است که هیچ تغییری در کیفیت خدمات و پروازها صورت نمی گیرد و مشکلاتی همچون تاخیرهای مداوم و نبود پروازهای منظم و تغییر ظرفیت کابین با نزدیک کردن مسافرین به یکدیگر، در جای خود باقی است و بهبودی دیده نمی شود.
شرکت های هواپیمایی همواره نسبت به قیمت بلیط معترض هستند و خواستار افزایش قیمت تا سرحد آزادسازی نرخ بلیط هستند. آنها مسائلی همچون نرخ ارز، گرانی تعمیر و نگهداری قطعات، مشکلات سوخت و تحریم ها را مطرح می کنند و به دنبال حذف نرخ گذاری دولت بر قیمت خدماتشان هستند.
به فرض پذیرش تمام این دلایل، یک نکته مبهم در این میان باقی می ماند و آن چگونگی ایستا ماندن و حتی عقب گرد کیفیت خدمات حمل و نقل هوایی طی دهه های اخیر است. از یکسو مدام شاهد افزایش نرخ رسمی و شگردهای گرانی فروشی بلیط از سوی شرکت های هواپیمایی هستیم، اما در مقابل آن هیچ دستاورد و پیشرفتی در عرصه بهبود کیفیت خدمات و ارتقای سطح کارایی ناوگان هوایی کشور نیستیم. ضمن اینکه مصرف کننده این خدمات مدام در حال محدود شدن بوده و تنها اقشار بادرآمد بالا قادر به مسافرت هوایی هستند.
پس این مقدا پول و سرمایه ای که طی چند دهه اخیر از مردم اخذ شده و کمترین خدمات را به آنها داده ایم، در کجا و به چه نحوی صرف شده است. مدیریت مالی این دریافتی ها توسط شرکت های هواپیمایی به چه صورت بوده است که امروز هیچ توان مالی برای تأمین هزینه های خود را ندارند.
مگر غیر از این است که حداقل بخشی از درآمد حاصل از حمل و نقل هوایی باید صرف ارتقای کیفیت پروازها و هواپیماها و بهبود خدمات گردد. پس چه می شود که ما هرچه جلوتر می آییم شاهد تأخیرهای بیشتر، نقص فنی بیشتر، حوادث هوایی بیشتر و از همه مهمتر نارضایتی بیشتر مسافرین هستیم.
شرکت های هواپیمایی باید به این سئوال و ابهام پاسخ دهند که آیا ارتقای کیفیت خدمات حمل و نقل هوایی بر عهده آنهاست یا برعهده دولت است. اینکه مسافرین بلیط گران بخرند و ساعت ها در فرودگاه یا داخل کابین هواپیما به سبب نقص فنی معطل بمانند و یا حتی بعضاً منتظر پرشدن پرواز باشند، چطور قابل توجیه است و چه شخص و نهادی پاسخگوی ضررهای مالی و فشارهای عصبی بر مسافرین خواهد بود.
گفتن از وضعیت و کیفیت شرکت های هواپیمایی کشورهای عربی و دیگر همسایگان جز حسرت و درد بیشتر حاصلی دربر نخواهد داشت. اما درهمین سال گذشته کشور امارات بیش از 80 درصد از درآمد حاصل از حمل و نقل هوایی خود را صرف افزایش و گسترش ناوگان خود نموده و تنها 20 درصد آن را صرف هزینه هایی همچون حقوق و دستمزد کارکنان نموده است. با چنین استانداردهایی در مدیریت کیفیت حمل و نقل هوایی باید کمی در عملکرد خود تأمل کنیم و صرفاً ناکارآمدی ها را به گردن تحریم ها نیندازیم.