مدیریت سلیقه ای غیرمنطقی را در حل مشکلات مردم کم کنیم

یکی از عوارض و آفات اجتماعی و همه گیر که در فرهنگ ایرانیان رخته کرده است، شناخت تمامی مشکلات دیگران اعم از اخلاقی،فرهنگی،خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و... همه چیز دان هستیم و برای تمام مخلوقات و جنبندگان زمین تجویز و توصیه داریم دراین آشفتگی برنامه ریزی ها کار به جایی می رسد که ما در حوزه مسئولیت خود نیز درقامت منتقد بر می آییم و نسخه برای مراجعین و مطالبه گران می پیچیم و یا اشکال حوزه کاری خود را به گردن و ضعف ناکارآمدی در بخش های دیگر می اندازیم

مدیریت سلیقه ای غیرمنطقی را در حل مشکلات مردم کم کنیم

 

یکی از عوارض و آفات اجتماعی و همه گیر که در فرهنگ ایرانیان رخته کرده  است، شناخت تمامی مشکلات دیگران اعم از اخلاقی،فرهنگی،خانوادگی،
اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و... همه چیز دان هستیم و برای تمام مخلوقات و جنبندگان زمین تجویز و توصیه داریم دراین آشفتگی
برنامه ریزی ها کار به جایی می رسد که ما در حوزه مسئولیت خود نیز درقامت منتقد بر می آییم و نسخه برای مراجعین و مطالبه گران
می پیچیم و یا اشکال حوزه کاری خود را به گردن و ضعف ناکارآمدی در بخش های دیگر می اندازیم.
اما هیچگاه، هیچ یک از ما نمی گوید که من اشتباه کردم!. گویا پذیرش اشتباه در قاموس رسمی و خلقی جامعه ما تبدیل به مفهوم توجیه و
عدم مسئولیت پذیری شده است. این مقدمه از آن جهت بود که باردیگر به داد دردهای مردم زلزله زده خوی برسیم و ناکارآمدی های مدیریتی و ناهماهنگی در ساماندهی و امدادرسانی رفاهی و معیشتی در این بخش را گوشزد کنیم.
خوشبختانه بازهم غیرت و محبت هموطنان از بوروکراسی عریض و طویل دستگاه های مختلف پیشی گرفت و خیلی سریعتر از
 دستورالعمل ها به داد همنوعان خود رسیدند.
همواره در چنین حوادث تلخی چهره های ملی کشور اعم از هنرمندان،بازیگران، ورزشکاران، اساتید دانشگاه و به قولی معتمدین عمومی، گلریزان مردم را جمع می کردند و به دست حادثه دیدگان می رساندند ولی در این عرصه خیلی مشهود نیست.!
اما تعجب آور اینجاست که جمع آوری کمک های نقدی و ارائه حساب شخصی برای این چهره ها و شخصیت های شناخته شده ممنوع اعلام شده و طی چند روز گذشته حساب بانکی برخی از آنها مسدود شده است. درحسن نیت قانون گذاران که مدام نگران حقوق ملت هستند شکی نیست، اما چرا باید کمک های مردمی صرفاً و صرفاً از طریق نهادهای دولتی و امدادرسانی های رسمی صورت گیرد؟!.
اگر توجیه آن جلوگیری از کلاهبرداری است که باید به فهم و شعور واریزکنندگان وجوه به حساب اشخاص معلوم الحال شک کرد! اگر توجیه امدادرسانی یکپارچه است، چرا این دستگاه های امدادرسان خود قادر به جمع آوری و تأمین یکپارچه نیازها نیستند، اما وقتی پای خیرین و
چهره های ملی به میان می آید، در حیطه وظایف خود پافشاری می کنند. فارغ از این موضوعات وقتی مردم به چهره های ملی در زلزله ورزقان و سیل درگرگان و جنوب کشور اعتماد کردند دیدیم که بادرکی صحیح از سوی این اشخاص مبالغ جمع آوری شده به صورت شفاف تقدیم هلال احمر شد تا شک و شبهه ای در آن صورت نگیرد. چرا امیدکشی و وحدت ستیزی را خواسته یا ناخواسته به مردم تزریق می کنیم.
این قضیه را به کل کنار می گذاریم؛ اشکال دریافت "کمک های پیشنهادی" از سوی همسایگان برای کمک به مردم زلزله از چه باب است؟! مگر ما در هر مناسبتی اعم از حوادث طبیعی یا جنگ و دیگر مناسبت ها محموله های عظیم غذایی و دارویی و امکانات مختلف را به همسایگان ارسال نمی کنیم. این چه منطق و دستورکاری است که در پیش گرفته ایم.
این مسائل از همان دست مشکلاتی است که با خود داریم و باید آنها را خودمان حل کنیم. باید به جای نسخه های مدیریتی که برای بسیاری می پیچیم، قدری با خود در مورد مدیریت و سلیقه های اعمالی در عرصه
سیاست ها و تصمیمات تأمل و تعمق کنیم، شاید به نتیجه ای دیگر رسیدیم.