درخواست کمک برای تغییر کدام باورها در مدارس؟!

وزیر آموزش و پروش اخیراً در اظهاراتی از حوزه علمیه درخواست همکاری کرده تا به کمک این سازمان بیاید و تحولی بنیادین ایجاد کنند. وزیر آموزش و پرورش در توضیح تحول بنیادین بیان داشته:« تحول بنیادین به این معنی است که بتوانیم لایه باور دانش‌آموزان را تغییر دهیم، در نتیجه ارزش‌ها و ابعاد رفتاری دانش آموزان تغییر می‌کند، بنابراین درخواست ما از حوزه‌های علمیه کمک به انجام چنین تغییری است.»

درخواست کمک برای تغییر کدام باورها در مدارس؟!

وزیر آموزش و پروش اخیراً در اظهاراتی از حوزه علمیه درخواست همکاری کرده تا به کمک این سازمان بیاید و تحولی بنیادین ایجاد کنند. وزیر آموزش و پرورش در توضیح تحول بنیادین بیان داشته:
« تحول بنیادین به این معنی است که بتوانیم لایه باور دانش‌آموزان را تغییر دهیم، در نتیجه ارزش‌ها و ابعاد رفتاری دانش آموزان تغییر می‌کند، بنابراین درخواست ما از حوزه‌های علمیه کمک به انجام چنین تغییری است.»
چنین اظهاراتی واقعاً قابل درک و فهم نیست و چرایی بازگو کردن آن نیز جای تأمل دارد. اگر این اظهارات وزیر محترم را گفتمانی واقعی از شرایط آموزش و پرورش بدانیم، این سئوال پیش می آید که اگر امروز درصدد کمک گیری از حوزه علمیه برای تغییر باورهای دانش آموزان هستید، پس طی دهه های گذشته باورهای دانش آموزان براساس چه الگویی شکل گرفته که امروز آن را به صورت ضعف وزارتخانه خود می دانید و به دنبال تغییر آن برآمده اید؟!
اینکه گفته اید «ارزش ها و ابعاد رفتاری دانش آموزان تغییر کند» منظورتان چیست؟! مگر طی این سال ها تمامی تألیفات و محتوای کتب درسی را از پایه تا مقاطع پیش از دانشگاه تغییر ندادید و از بابت آن
سازمان های عریض و طویل با بودجه های کلان تأسیس نکردید که همین ارزش ها را در ذهن و باور دانش آموزان نهادینه نمایید؟! پس چه شده که امروز بار دیگر به دنبال تغییر باورها و ارزش ها و ابعاد رفتاری دانش آموزان هستید.
باید واقعیت را بپذیرید که نحوه مدیریت آموزش و پرورش کشورمان طی دهه های اخیر با ظاهر سازی و بدور از واقعیت های اخلاقی و رفتاری جامعه به صورت تک بعدی درصدد ترویج فرهنگی خاص بوده است که با فرهنگ خانوادگی و حتی تربیتی بسیاری از اقشار جامعه مطابقت نداشته و راهی متفاوت از برنامه های آموزشی و پرورشی در مدارس را طی کرده است.
اما نکته قابل تأمل و تعجب اینجاست که باردیگر شخص اول سیستم آموزشی کشورمان درصدد تکرار و تشدید الگویی است که طی
سال ها از آن بهره برده اند. مگر تا کنون محتوا و الگوهای آموزشی برخلاف موازین اسلامی و ارزشی مد نظر سازمان های مولف بوده است که امروز می خواهید با استفاده از توان حوزه علمیه آن را به مسیر مدنظرتان
بازگردانید.
یا ما متوجه این سبک مدیریتی در سیستم آموزشی کشورمان
نمی شویم یا مسئولان امر درک صحیحی از مشکلات ساختاری سیستم تحت امرشان ندارند و صرفاً با واکنش هایی مشخص درصدد پاک کردن صورت مسئله و یا جلب رضایت برخی جریان های صاحب قدرت و نفوذ
 هستند!.
نباید فراموش کرد که آموزش و پرورش جایی برای تحقق مطالبات سیاسی و یا اعمال نظرات سلیقه ای نیست. در این فضا باید محور آموزش منطقی و هدفمند براساس واقعیت ها و نیازهای کشور در دستورکار مسئولان و برنامه ریزان باشد. صرف اینکه بگوییم فلان نهاد و ارگان وارد مدارس شوند یا بخواهیم اصرار به تک سلیقگی در امر آموزش داشته باشیم، مسلماً نتیجه ای بهتر از آنچه امروز شاهدش هستیم نصیبمان نخواهد شد. آزموده را آزمودن خطاست...