مزیت تنوع فکری و مدیریتی در اداره کشور

در مورد بروز شرایط کنونی در کشورمان راه های مختلفی را می توان مورد بررسی قرار داد، اما امروز باید برای برون رفت از این وضعیت مسائل مختلف را مورد توجه قرار داد تا بتوان آرامش را به سطح جامعه بازگرداند.

مزیت تنوع فکری و مدیریتی در اداره کشور

 

در مورد بروز شرایط کنونی در کشورمان راه های مختلفی را می توان مورد بررسی قرار داد، اما امروز باید برای برون رفت از این وضعیت مسائل مختلف را مورد توجه قرار داد تا بتوان آرامش را به سطح جامعه بازگرداند.
از عمده مسائلی که امروز می توان به عنوان یکی از ضرورت های لازم برای رفع چالش ها به آن اشاره داشت فقدان "تکثر مدیریتی" در کشور می باشد. به این معنا که متأسفانه طی سال های اخیر به سبب ایجاد
 فاصله گذاری میان جریان حاکم با دیگر جریان های فکری، از مزیت تنوع فکری و مدیریتی در اداره کشور و به خصوص در ابعاد فرهنگی و اجتماعی محروم مانده ایم.
چه بسیار مدیران و کارشناسانی که طی سال های اخیر به سبب نوع نگرش جریان های حاکم بر قدرت از عرصه اجرایی و تحقیقاتی کنار گذاشته شدند و حتی نظراتشان به عنوان صدای منتقد شنیده نشد. چرا که مدام سعی بر این بود تا طرف مقابل و رقیب را در ضعیف ترین موقعیت نگه دارند و این مسئله را نوعی پیروزی قلمداد می کردند.
البته شاید این رویه در عرصه سیاسی نوعی پیروزی تلقی شود، اما در عرصه اجتماعی و در برخورد با بدنه جامعه این نوع رفتارها تنها روایتی رسمی را برای تمام اقشار جامعه تجویز می کند، که به هیچ وجه با سلیقه برخی اقشار جامعه همخوانی ندارد. این عدم همخوانی زمانی می تواند خود را ترمیم کند که نمایندگان فکری جامعه در بدنه اجرایی و رسمی کشور حضور داشته باشند و بتوانند مطالبات فکری و نیازهای فرهنگی و اجتماعی همفکران خود را مدیریت و هدایت کنند.
اگر با چنین مدلی پیش رفته بودیم، قاعدتاً اعتراضات برخی جوانان و دانشجویان می توانست از سوی نمایندگان آنها در دولت و مجلس و یا در بدنه حاکمیت نمایندگی و پیگیری گردد و نیازی به مطالبه فردی و گروهی در کف خیابان و این همه هزینه آفرینی نباشد.
پر واضح است وقتی در چینش مدیریتی و ساختار اجرایی کشور قاطبه مدیران و مسئولان از یک فیلتر خاص عبور کنند و نماینده یک جریان سیاسی و نماینده تنها یک بخش از جامعه متکثر ایران باشند، خواسته یا ناخواسته مطالبات و خواسته های متفاوت دیگر افراد جامعه نادیده گرفته خواهد شد.
امروز بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان از طیف های مختلف اعم از موافق و مخالف براین باورند که باید پذیرفت که برای مدت زیادی از علایق و سلایق بخش کثیری از جامعه غافل بودیم و اقدامات و
برنامه های رسمی کشور تنها دربرگیرنده سلایق طیف خاصی از مردم بوده است و در همان بخش نیز بسیاری از نارضایتی ها بروز کرده است که
می توان از اظهارات و واکنش های شخصیت های همفکر با جریان رسمی کشور آن را مشاهده کرد.
گفتن این مسائل هیچ مشکلی را درپی نخواهد داشت، بلکه نادیده گرفتن آن موجب بروز مشکلاتی از جنس ناآرامی در اجتماعی خواهد شد. انتظار می رود در این برهه مسئولان کشور حداقل در شنیدن نظرات
هم کیشان سیاسی خود که دغدغه دلسوزی برای کشور دارند، تأمل داشته باشند و متوجه راه های برون رفت منطقی از وضعیت فعلی باشند.