مدیریت بحران ها نیاز به انگیزه ملی دارد

اخبار درگیری های جنگ در اوکراین، سوریه، افغانستان و عراق و یمن و مشاهده درد ورنج مردم جنگ زده غم فزاینده ای را به هر بیننده ای تحمیل می کند. تخریب خانه ها و آوره شدن زنان و مردان و بچه های خردسال و زمین گیر شدن سالخوردگان تنها بخشی از آسیب هایی است که منافع دولت ها بر ملت ها وارد کرده است

مدیریت بحران ها نیاز به انگیزه ملی دارد


 

اخبار درگیری های جنگ در اوکراین، سوریه، افغانستان و عراق و یمن و مشاهده درد ورنج مردم جنگ زده
غم فزاینده ای را به هر بیننده ای تحمیل می کند. تخریب خانه ها و آوره شدن زنان و مردان و بچه های خردسال و زمین گیر شدن سالخوردگان تنها بخشی از آسیب هایی است که منافع دولت ها بر ملت ها وارد کرده است.
درچنین وضعیتی تنها احساس وطن پرستی و تقید ملی به شهر و کشور است که می تواند روح زندگی را زنده نگه دارد و امید را به مردم القا کند تا نسبت به آینده کشورشان بی تفاوت نباشند و خرابی ها و ویرانی ها آنها را متقاعد به رهاکردن خانه و زندگی و شهر و وطنشان نکند.
البته که سواره هیچگاه از حال پیاده خبرندارد و بمب و گلوله و مرگ عزیزان به هیچ وجه قابل تفسیر و تمثیل نیست، اما دربسیاری از مناطقی که درگیری درآنها رخ داده شاهد مهاجرت گسترده مردم برخی کشورها به اروپا و آمریکا بودیم. صحنه هایی که بعضاً دیدنش انسان را سکوت و تأمل وا می دارد. جاده های که از سیل جمعیت سیاه می شدند و هواپیماهایی که مردم برای رفتن به آمریکا از آن آویزان می شدند! اینها همه نشان از درد ورنجی است که برمردم تحمیل شده است.
اما حفظ و تقویت حس ملی گرایی در میان ملت ها می تواند افراد را به ماندگاری و مقاومت و سازندگی شهر و کشورشان مقید سازد و آن را برای خود یک وظیفه تلقی کنند. نمونه این مسئله را می توان در شهرخارکیف اوکراین دید. مردم علیرغم اینکه شهرشان همچنان مورد اصابت بمب و موشک قرار دارد، به صورت داوطلبانه به سطح شهر آمده اند و با همراهی شهرداری اقدام به آواربرداری و بازسازی معابر کرده اند.
صحبت های مردم این شهر در فضای مجازی بیانگر روحیه و حس کشور دوستی است و افراد مصاحبه شونده بیان می کنند که زندگی ادامه دارد و باید با تمام مشکلات برای آینده فرزندانشان قرار است در این شهر و کشور زندگی کنند، تلاش نمایند و بازسازی شهرشان را در همین مقطع آغاز کنند.
این روحیه در تمام ملت های دنیا به صورت بالقوه وجود دارد، اما این وظیفه حکومت هاست تا آنها را تبدیل به روحیه ای بالفعل در امر سازندگی کشور مبدل سازند. اگر امروز مردم خارکیف در حالت جنگ این روحیه را دارند، مردم ایران نیز در هشت سال دفاع مقدس چنین روحیه ای را درحد اعلا تجربه کردند و با خون خود مرزهای کشور را حفظ نمودند. اما این روحیه به مرور در اثر برخی اشکالات و آفت ها در سیستم مدیریتی دچار ریزش هایی گردیده است که مصداق عینی آن را در بی تفاوتی در امر مشارکت های عمومی و یا مهاجرت گسترده اقشار مختلف می توان مشاهده کرد.
بحران های امروز کشور اعم داخلی و خارجی نیازمند تقویت این روحیه وطن دوستی  و احساس مسئولیت اجتماعی در میان مردم است. ناگفته نماند غرق شدن مردم در عمق مشکلات معیشتی و اقتصادی یکی از علل اصلی چنین آفتی است، اما بی توجهی مسئولان به سهم مردم در امر مدیریت کشور و بهره گیری از توان آنها و سپردن اموراتشان به دست خودشان این عارضه را تقویت و شدت آن را بیشتر خواهد کرد. باید اهداف ملی کشور را با مردم به اشتراک گذاشت و به معنای واقعی
(نه درشعاری و ظاهری) از توان آنها در سازندگی کشور بهره برد. این مهم میسر نخواهد شد جز نزدیکی و پیوند بیش از پیش حکومت با ملت.