نبود آمارهای رسمی و کارشناسی و توقعات بالا

متأسفانه سال های طولانی است که کشور از نبود آمارها کارشناسی و حرفه ای در برخی حوزه های اساسی و استراتژیک محروم است. برخی دولت های گذشته با تغییر در شناسایی شاخص های آماری نظام آمار کشور را برهم زدند. به عنوان مثال در دوره ای افرادی که در هفته یک ساعت کار درآمدزا داشتند به عنوان شاغل معرفی شدند با این تغییر شاخص آمارهای مربوط به نرخ بیکاری برهم خورد.

نبود آمارهای رسمی و کارشناسی و توقعات بالا


 

متأسفانه سال های طولانی است که کشور از نبود آمارها کارشناسی و حرفه ای در برخی حوزه های اساسی و استراتژیک محروم است. برخی دولت های گذشته با تغییر در شناسایی شاخص های آماری نظام آمار کشور را برهم زدند. به عنوان مثال در دوره ای افرادی که در هفته یک ساعت کار درآمدزا داشتند به عنوان شاغل معرفی شدند با این تغییر شاخص آمارهای مربوط به نرخ بیکاری برهم خورد.
یا درمورد موضوعاتی همچون خط فقر، فقرمطلق، تورم، بورس، رشد اقتصادی، وابستگی نفتی، بودجه ریزی، رشد علمی، اعتیاد، طلاق، نرخ باروری، میزان آلودگی شهرها، وحتی دمای هوا دچار اختلالات آماری هستیم و بعضاً برای نرسیدن به نقطه قرمز آماری و یا بهبود وضع اعداد و ارقام، شاخص های اندازه گیری را برهم می زنیم تا آمار به نفع گزارش های کاری مد نظر نماد مثبت داشته باشد.
این درحالی است که آمار و اطلاعات رکن اصلی و حیاتی برای مدیریت وضع موجود و برنامه ریزی برای آینده کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می باشد. ضمن اینکه آمارهای نادرست و اختلافی گذشته موجب چالش
در محاسبات مدیریتی امروز ما می گردد.
اصلاً قابل باور نیست که یک نهاد و سازمانی بتواند براساس آمار و ارقام ناقص به موفقیت قطعی دست یابد. ضمن اینکه امروزه آمارها با رشد تکنولوژی از سوی دستگاه های مختلف داخلی و بین المللی از طریق اینترنت قابل دسترسی هستند و احتمال اختلاف میان آمارهای رسمی و آمارها از سوی دیگر منابع اطلاعاتی، نوعی تشکیک و تردید و نهایتاً
بی اعتمادی را رقم می زند. چرا که اعداد و ارقام امری عینی و تجربی تلقی می شوند. اگر به عنوان مثال گفته شود که نرخ تورم در کشور به زیر
20 درصد رسیده است، این آمار از سوی مردم لمس و راست آزمایی
می شود. وقتی مردم می بینند که میزان حقوق آنها با هزینه ها و مخارج همخوانی ندارد و افزایش قیمت ها به صورت روزانه رخ می دهد مسلماً
نمی توانند بپذیرند که نرخ تورم 20 درصد است.
این آمار و ارقام هریک به نوبه خود سهمی در جهت سازندگی آینده کشور ایفا می کنند، هرچه مقدار این آمارها با واقعیت ها همخوانی نداشته باشد، اثر مخرب آنها در حوزه های مختلف کشور هویدا می گردد.
یکی از دلایلی که چشم اندازهای بیست ساله ما تحقق نیافتند ناشی از ضعف و نقص ما در سیستم آماری می باشد. در ادوار مختلف مسئولان و
دستگاه های کارگزار به سبب ارائه دادن گزارش مثبت از عملکرد خود حق علمی و کارشناسی آمار و ارقام را نادیده گرفتند . نتیجه آن شد که در برخی زمینه ها در اسناد چشم اندازی ما حتی به 10 درصد برنامه پیش بینی شده نیز نرسیدیم و در حوزه های پر بازده نیز کمتر 40 درصد اهداف را محقق ساختیم.نیاز امروز کشور در امر برنامه ریزی و مدیریت دستگاه های مستقل آماری می باشد. مراد افزایش بوروکراسی اجرایی کشور نیست، بلکه باید فهم و درک اصالت آمار و اطلاعات را برای دستگاه های مختلف و مسئولان مربوطه جا انداخت تا بدون درنظر گرفتن مصلحت های بی مورد حقایق آماری را برای عموم جامعه و مسئولان بالادستی ارائه کنند.
وقتی یک مسئول عالی رتبه در گزارش خود آمار و ارقامی را مطرح
 می کند، استنادش به گزارشی است که دستگاه های مسئول به وی داده اند.
اما اگر این آمار از اصالت کارشناسی برخوردار نباشد، حیثیت دستگاه آمار دهنده زیر سئوال نمی رود، بلکه این وجهه و جایگاه عالی آن مقام حقیقی یا حقوقی است که خدشه دار خواهد شد و در ورای آن اعتماد عمومی به کلیت جامعه مورد آسیب قرار می گیرد. بهتر است درمورد گزارشاتی که برای مردم و کشور با اهمیت و موثر هستند، بدور از هرگونه مصلحت اندیشی فردی و گروهی، اصالت آماری را مدنظر داشته باشیم. حقیقت تلخ، قابل پذیرش تر از دروغ شیرین است!.