گمشدن "معیشت" درمیان موج تحولات!

روزهای بسیار شلوغ خبری را مشاهده می کنیم. تحولات سیاست خارجی از همه پرسروصدا تر است؛ مذاکرات برجامی و رفت و آمدهای دیپلماتیک در منطقه و ایران و مصاحبه ها و نشست های خبری مسئولان ایرانی و دیگر مقامات خارجی درمورد کشورمان موج خبری را طی یک ماه اخیر به دنبال داشته است.

گمشدن "معیشت" درمیان موج تحولات!


 

روزهای بسیار شلوغ خبری را مشاهده می کنیم. تحولات سیاست خارجی از همه پرسروصدا تر است؛ مذاکرات برجامی و رفت و آمدهای دیپلماتیک در منطقه و ایران و مصاحبه ها و نشست های خبری مسئولان ایرانی و دیگر مقامات خارجی درمورد کشورمان موج خبری را طی یک ماه اخیر به دنبال داشته است.
این موارد تنها بخشی از شلوغی و حواشی است، و در داخل کشور نیز کم داستان و ماجرای حاشیه ساز در ابعاد اجتماعی نداشته ایم. همه این موارد در جای خود با اهمیت و نیازمند رسیدگی هستند. اما گویا فراموش می کنیم که این حواشی معضل اصلی جامعه یعنی "معیشت" را به حاشیه برده است!
آیا کسی متوجه افزایش نرخ تورم هست و می دانند که گرانی چه بر سر مردم می آورد و مردم هیچ ابزار و سپر دفاعی دربرابر آن ندارد. مرکز آمار ایران در آخرین گزارش خود درمورد نرخ تورم اعلام کرده است نرخ تورم نقطه‌ای در تیر ماه ١٤٠١ به عدد ٥٤,٠ درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین ٥٤.٠ درصد بیشتر از تیر ١٤٠٠ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کرده اند.
نرخ تورم نقطه‌ای تیر ماه ١٤٠١ در مقایسه با ماه قبل ١,٥ واحد درصد افزایش یافته است. نرخ تورم نقطه‌ای گروه عمده «خوراکی‌ها، آشامیدنی ها و دخانیات» با افزایش 4.4 واحد درصدی به 86 درصد و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با افزایش ٠.١ واحد درصدی به ٣٦.٩ درصد رسیده است. منظور از نرخ تورم نقطه‌ای، درصد تغییر عدد شاخص قیمت، نسبت به ماه مشابه سال قبل می‌باشد.
این آمار یعنی در زمینه اقلام خوراکی هرآنچه ما سال گذشته در این مدت مشابه خریداری کرده ایم، 86 درصد افزایش قیمت داشته است. آیا چنین افزایش قیمتی با توجه به عدم درآمدهای موجود قابل تحمل است؟!
متاسفأنه بسیاری از این مشکلات و اخبار مربوط به معیشت و وضعیت اقتصادی جامعه درمیان تحولات و حواشی سیاسی و اجتماعی گم می شود و نوعی دل مشغولی غیر ضروری به وجود می آورد.
منظور از این دل مشغولی ها، فرافکنی نیست و شکی در این وجود ندارد که مسئولان در زمینه تحولات و مشغله های پیش آمده به دنبال حل مسائل مربوطه هستند. اما این مسائل هرچقدر هم که مهم باشد، باز
نمی تواند از بار فشار وارده بر مردم در حوزه اقتصاد و معیشت بکاهد.
امروز جامعه ما در برابر تورم و گرانی قیمت ها و هزینه های سنگین زندگی بی دفاع شده اند. از هزینه های مسکن گرفته تا هزینه های درمان و آموزش و حتی تأمین هزینه های خوراک روزمره فشار سنگینی را برجامعه وارد ساخته است. آیا اصلی تر و ضروری تر از رسیدگی به این مسئله که بنیان های خانواده های ایرانی را هدف گرفته، اقدامی وجود دارد.
دولت در تلاش است تا نتایج سیاست های اعمالی طی دوره اخیر خود را مشاهده کند. اما باید اذعان داشت که در این سیر بهبودی بسیاری از اقشار جامعه دچار فشارهای اقتصادی شدیدی شده اند که جبران آن برایشان غیرممکن به نظر می رسد. باید هرچه سریعتر اثرات و فواید
طرح ها و برنامه هایی که تیم اقتصادی کشور درنظرداشته و به اجرا درآمده را برای مردم ملموس و تشریح کرد تا جامعه بتواند این فشار سنگین معیشتی را تاب بیاورد.