"سنگ پا سازان" را مدیران اقتصادی کنید

اخیراً گزارشی درمورد روستای «قزلجه‌کند» در ۳۵ کیلومتری قروه، از شهرهای استان کردستان دریکی از رسانه ها منتشر شد. روستایی که تقریباً ۲۵۰ خانوار با بیش از ‌هزار نفر جمعیت را در خود جای داده و در زبان محلی به معنای «روستای طلایی» است.

"سنگ پا سازان" را مدیران اقتصادی کنید


 

اخیراً گزارشی درمورد روستای «قزلجه‌کند» در  ۳۵ کیلومتری قروه، از شهرهای استان کردستان دریکی از رسانه ها منتشر شد. روستایی که تقریباً ۲۵۰ خانوار با بیش از ‌هزار نفر جمعیت را در خود جای داده و در زبان محلی به معنای «روستای طلایی» است.
اهالی این روستا از پیر و جوان مشغول به استخراج نوعی سنگ های آذرین هستند که حاصل سردشدن گدازه‌های آتشفشانی است و محصول نهایی آن "سنگ پا" است. سنگ پا را اکثراً در حمام دیده ایم و پدربزرگ و
مادربزرگ ها طرفدار آن بودند و آخرین مرحله پاکیزگی خود در حمام را منوط به استفاده از آن می دانستند.
دراین روستا از نوجوان 14 ساله تا پیرمرد 80 ساله کارشان استخراج این سنگ های آتشفشانی و تراشیدن آن برای مصرف سنگ پا و بعضاً استفاده برای تزئینات استخرها و آبنماست. افرادی که به این کار مشغول هستند ماهانه بین 2 تا 3 میلیون تومان درآمد دارند. اگرچه با هزینه های بالای زندگی این مبلغ بسیار ناچیز است، اما نکته بحث و نقطه قوت مردم این روستا داشتن "نگاهی تخصصی و کاربردی به اقتصاد است." مردم این روستا براین باورند که به سبب انحصاری بودن این ویژگی و طبیعی قرارداشتن معادن آتشفشانی در روستایشان، باید اینجا بمانند و کارکنند و چشم اندازشان صنعتی شدن این فعالیت(سنگ پا سازی) و دسترسی به بازارهای خارجی است.
اهالی این روستا در تشریح وضعیت کارشان در این زمینه می گویند:
« اگر این شغل در روستای ما نیمه‌صنعتی شود، هم جوانان ماندگار می‌شوند و هم با برندسازی آن، می توان دروازه صادرات را به روی سنگ پا گشود و ما "قطب سنگ پا سازی" در منطقه خواهیم شد. تنها یکی از معادن اینجا
۶۰۰ هکتار است و تا ۲۰۰ سال آینده هم می‌شود از آن سنگ پا استخراج کرد؛ به شرطی که جوانان روستا همین‌ جا بمانند و با مدیریت مسئولان بتوانیم فروش را به‌صرفه و بیشتر کنیم. طبیعتا اگر جوان این روستا از لحاظ مالی تأمین شود، همین جا می‌ماند و می‌تواند برای ارز آوری به کشور هم خدمت کند.»
شاید درنگاه اول برای هرخواننده ای خنده دار باشد اما واقعیت این است که سنگ پا در بخش هایی از اروپا و آسیا مورد استفاده است و جنبه صادراتی دارد. ضمن اینکه تنها مصرف این سنگ های آذرین ساخت سنگ پا نیست و در صنعت ساختمان سازی و زیباسازی و حتی صنایع دستی مورد استفاده قرار می گیرد.
حرف برسر این است که مردم این روستا درک صحیحی از توانایی و پتانسیل های خود دارند و براساس آن به فکر برنامه ریزی هستند.
اما بعضی از مدیران اقتصادی ارشد ما بعضاً نسبت به داشته ها و
پتانسیل های کلان کشور در برنامه ریزی و ترسیم چشم انداز درک صحیحی از شرایط ندارند و گویا تنها مدیر ساختمان محل کارشان هستند!.
اهالی این روستا با درک صحیح از موقعیت و پتانسیل های بومی خود به فکر تبدیل شدن به "قطب سنگ پا سازی منطقه" هستند، اما برخی مدیران ارشد اقتصادی ما با در دست داشتن اختیارات و منابع و بهره مندی از مشاورین و معاونین هنوز باوری به تبدیل شدن به "قطب" را در برنامه نهاد و سازمان خود قرار نداده اند و حتی باوری به آن ندارند و همانطور که گفته شد صرفاً مدیریت یک بودجه مصوب برای یک سال و بیشتر را برعهده دارند و افق مشخصی را برای خود و مجموعه تحت امرشان ترسیم
نمی کنند.
ایراد کار در داشتن "انگیزه" است و اگر این مورد در برنامه ها و تصمیمات اجرایی کشور وجود نداشته باشد، میلیاردها ریال و دلار بودجه هم که وارد سیستم اقتصادی شود بازهم به ثمر نخواهد نشست و صرفاً هدر رفت سرمایه را مشاهده خواهیم کرد. اگر نگاه سنگ پا سازان روستای «قزلجه‌کند» را بر اقتصاد کلان کشور حاکم کنیم شاهد جذب سرمایه و سرمایه گذاری داخلی و خارجی در عرصه های مختلف خواهیم بود، تخصص گرایی اقتصادی جانشین مدیریت های غیرتخصصی خواهد شد،بومی سازی اشتغال از مبدأ محقق خواهد شد و مهاجرت های معیشتی از بین خواهد رفت و نظم و انضباطی به امورات مختلف مردم در سراسر کشور داده خواهد شد.
امیدواریم مسئولان اقتصادی از باب فراغت هم که شده به حرف های مردم این روستا را بخوانند و از آن برای خود الگوسازی کنند.