فردوسی را در میدان تنها نگذاریم

خودش معتقد به رنجی سی ساله بود تا بتواند فرهنگ و زبان پارسی را زنده نگهدارد و پویایی آن را رقم بزند. انصافاً هم رنج سی ساله فرودسی برای ایرانیان قرن ها افتخار آفرید تا زبان و آئین و فرهنگ و ریشه های اساطیری خود را در فضایی که بارها این خاک و مرز و بوم مورد هجوم بیگانان قرار گرفت، حفظ کنند.

فردوسی را در میدان تنها نگذاریم

 

 

خودش معتقد به رنجی سی ساله بود تا بتواند فرهنگ و زبان پارسی را زنده نگهدارد و پویایی آن را رقم بزند. انصافاً هم رنج سی ساله فرودسی برای ایرانیان قرن ها افتخار آفرید تا زبان و آئین و فرهنگ و  ریشه های اساطیری خود را در فضایی که بارها این خاک و مرز و بوم مورد هجوم بیگانان قرار گرفت، حفظ کنند.
اما این وظیفه ای بود که حکیم طوس به سهم خود برای زنده نگه داشتن نام و ایران و ایرانی ادا کرد و میراثش امروز به دست ما رسیده است.
کم لطفی است که ما این میراث را صرفاً در قالب تصاویر در قهوه خانه های سنتی و اماکنی همچون بوم گردی ها استفاده می کنیم و گنجینه شاهنامه را فقط نامش را می شناسیم و حتی نسخه ای از آن را در کتابخانه های شخصی خود نداریم و اهمیتی برای یکبار خواندن آن قائل نیستیم.
بدون تعارف باید قبول کنیم که با توجه به ارتقای جذابیت های فضای مجازی و حتی مطالعه روزانه از طریق سایت ها، فرهنگ مطالعه و مدت آن در میان اقشار مختلف جامعه کمرنگ شده است.
اما هنراین است که در همین فضا و متناسب با همین سلایق امروزی کاری برای فرهنگ و اعتلای هدف فردوسی و فردوسی ها داشته باشیم.
به عنوان مثال شاهنامه جدای از اینکه اثبات گر برتری حق بر پلیدی و پاکی در برابر سیاهی است، اما این مفاهیم در قالب داستان های اساطیری و بسیار جذابی بیان شده است که هر یک از آنها می تواند سریالی چند فصلی گردد که علاوه جذب مخاطب موجب آشنایی با فرهنگ و آئین اساطیری کشور گردد.
امروز در کنار گوش ما در ترکیه رسانه ها و فیلم سازان این کشور با به تصویر کشیدن تاریخ عثمانی و حتی با تحریف تاریخ در موارد بسیاری به گونه ای عمل کرده اند که تاریخی سرشار از رشادت و جوانمردی و
عدالت مداری برای خود ترسیم کرده اند و برای جوانان و دانش آموزان نوعی شخصیت های حماسی به وجود آورده اند. این حماسه سازی به گونه ای است که امروز شخصیت این سریال ها در صنعت لوازم التحریر، اقلام فانتزی، لباس، تزئینات داخلی و فضاسازی های شهری و... ورود پیدا کرده اند.
جدای این مسئله صنعت فیلم سازی ترکیه با ورود به این عرصه توانسته است جایگاه قابل توجهی برای خود در پلتفرم های جهانی در عرصه فیلم و سریال پیدا کند و سود سرشاری از بابت فروش این آثار در فضای مجازی و مبادله با رسانه های خارجی کسب کرده اند.
حرف برسر حفظ آثاری همچون شاهنامه و ترویج فرهنگی ایرانی است. در این مسیر هرچه بتوانیم با سلایق و نیازهای روزجامعه همراه شویم قطعاً اثرگذار خود را در عصرحاضر به جا آورده ایم. بیان این مطالب عبور و چشم پوشی از فرهنگ شیرین نقالی نیست، که البته آن خود میراثی با اهمیت است که درحال فراموش شدن است. اما می توان شاهنامه را در بستر صداوسیما، سینما و تئاتر، فرهنگ سازی عمومی مورد توجه قرار داد. اگر امروز به دنبال ساخت آثاری فاخر و ماندگار هستیم، چه سوژه و ایده ای با ارزش تر و ماندگار تر از شاهنامه.
اگرچه امروز نهادهای فرهنگی متعدد با نام فردوسی و شاهنامه تشکیل شده اند و بودجه می گیرند،اما حاصل این همه سال تلاش و بودجه گیری امروز دیده نمی شود. بهتر است نهادهای تشکیل شده در این حوزه به طور جدی به امر بروزرسانی سلایق جامعه و همخوانی آن با مفاهیم اساطیری را در دستور کار قرار دهند و پیشگام تولید و ساخت آثاری فاخر در پاسداشت زحمات فردوسی و زنده نگه داشتن شاهنامه باشند.