وجهه مستقل خود را بی جهت خرج نکنیم

رویکرد و سیاست خارجی ما از بدو انقلاب براساس "استقلال و آزادی" و بر محور تئوری "نه شرقی نه غربی" بوده است. اصلی که تقید به آن هرزمان که مورد توجه قرار گرفته موجب ارتقای جایگاه و وزن کشور در عرصه های مختلف گردیده است. چرا که ریشه و بنیان عدم گرایش به شرق و غرب، همان تاکید بر اصل "منافع ملی" است.

وجهه مستقل خود را بی جهت خرج نکنیم


 

رویکرد و سیاست خارجی ما از بدو انقلاب براساس "استقلال و آزادی" و بر محور تئوری "نه شرقی نه غربی" بوده است. اصلی که تقید به آن هرزمان که مورد توجه قرار گرفته موجب ارتقای جایگاه و وزن کشور در عرصه های مختلف گردیده است. چرا که ریشه و بنیان عدم گرایش به شرق و غرب، همان تاکید بر اصل "منافع ملی" است.
به عبارتی به معنای آن است که منافع و آزادی عمل خود را به دست شرق و غرب نخواهیم داد، نه اینکه با آنها ارتباط نخواهیم داشت.
اگرچه در عرصه عمل بعضاً دچار گرایشات جانبدارانه شده ایم اما همواره از بابت آن آسیب جدی به منافع ملی و ملت وارد شد اما به سبب اعمال برخی سیاست های پیشگیرانه تعدیل و یا متوقف شد. اما امروز با توجه به تحولاتی که در عرصه جهانی شاهدش هستیم، به قول "توماس فریدمن" روزنامه نگار «جهان ما هرگز به وضع سابق برنخواهد گشت».
 در این برهه برگشت ناپذیر ضروری است تا سیاست خارجی و جایگاهی که قرار است درآن موضع خود را تثبیت کنیم، به گونه ای باشد که در وضعیت فعلی و مناسبات آینده ما را دچار آسیب و یا برچسب های سیاسی نکند.
اگرچه در روزهای اخیر برخی شخصیت های سیاسی و رسانه های داخلی در مورد بحران اوکراین مواضعی جانبدارانه اتخاذ کردند و بعضاً از بابت اعتراض به اقدامات دوگانه غرب نوعی همراهی را با حرکت صورت گرفته از خود بروز دادند، اما آنچه به عنوان سیاست اصلی کشور در بعد خارجی می بایست متبلور شود آن است که تاکنون و پیش از بحران اوکراین در دستور کار داشتیم که هرگونه تجاوز خارجی به کشور و ملت ها را محکوم کنیم و مذاکره را تنها را حل مشکلات امروز جهان بدانیم.
این رویکرد نه تنها موجب ارتقای جایگاه ما در سطح جهان خواهد شد، بلکه فرصت های مختلف را در ابعاد دیپلماسی اقتصادی،سیاسی و اجتماعی برای کشور فراهم خواهد کرد. اما اگر بخواهیم به این سو و آن سو گرایش پیدا کنیم و نوعی شناسنامه جناح بندی شده برای خود درست کنیم، مطئناً آسیب خواهیم دید و در مناسبات جهانی وزن و اثرگذاری مناسبی نخواهیم داشت.
به بیانی شفاف تر اگر خود را در تحولات کنونی حامی و یا در جبهه مشخصی قرار دهیم، قطعاً محدودیت های بسیاری را با دست خود بر منافع ملی تحمیل خواهیم کرد. به عنوان مثال ما سال هاست که به دنبال هدفی استراتژیک در قبال انتقال انرژی به اروپا هستیم. موضوعی که تاکنون به بهانه مختلف از سوی برخی کشورها و اعمال تحریم ها محقق نشده است.
امروز در مقطعی قرار گرفته ایم که احتمال توافق هسته ای و
لغو تحریم ها قوت گرفته است و از سوی دیگر شاهد اختلافات در حوزه انرژی میان اروپا و روسیه هستیم. استقلال سیاسی و اقتصادی ما در
برهه کنونی می تواند با اتکا به خواست عمومی و منافع ملی، فرصت های طلایی برای کشور به دنبال داشته باشد و تحولاتی شگرف را برای آینده و آیندگان کشور رقم بزند.
عقلانیت موجود در نگرش "نه شرقی نه غربی" دقیقاً در این مقطع خود را نمایان می سازد و استقلال و آزادی کشور را به عنوان اصلی خدشه ناپذیر حفظ و معرفی خواهد کرد.