باید به ایفای نقش خود در عرصه جهانی معنا ببخشیم

بحران اوکراین همچنان ادامه دارد و درگیری های نظامی نشان داد که سازمان های بین المللی تا چه حد در جلوگیری از نقض قوانین کم توان هستند. ابزار شورای امنیت تبدیل به میدان قدرت نمایی کشورهای قدرتمند جهان شده و اگر طرف مخاصمه و درگیر یکی از خود آنها باشد ابزار "وتو" جلوی ورود به آن را می گیرد و دیگر کسی نمی تواند مدعی اقدامات وی شود.

باید به ایفای نقش خود در عرصه جهانی  معنا ببخشیم


 

بحران اوکراین همچنان ادامه دارد و درگیری های نظامی نشان داد که سازمان های بین المللی تا چه حد در جلوگیری از نقض قوانین کم توان هستند. ابزار شورای امنیت تبدیل به میدان قدرت نمایی کشورهای قدرتمند جهان شده و اگر طرف مخاصمه و درگیر یکی از خود آنها باشد ابزار "وتو" جلوی ورود به آن را می گیرد و دیگر کسی نمی تواند مدعی اقدامات وی شود.
حال هرچقدر هم کشورهای دیگر بایکدیگر متحد شوند و حرف از تحریم و محدودیت بزنند بازهم بی تاثیر است. چرا که تا زمانی که بخواهند نظام تحریم ها را ساماندهی کنند و راهکار اجرای آن را فراهم نمایند، کار از کار گذشته است.
اما در چنین فضایی تنها قدرتی که می تواند به کشورها فشار وارد کند،افکار عمومی و همراهی ملت ها بایکدیگر است. اینکه امروز می بینیم در سراسر اروپا مردم به حمایت از مردم اوکراین به خیابان ها آمده اند و حتی در مسکو معترضین به جنگ به طور گسترده بازداشت می شوند،نشان از قدرت افکار عمومی دارد. قدرتی که حتی ابرقدرت ها نیز توانایی
وتو کردن آن را ندارند و تنها ابزارشان سرکوب است که آن هم  درنهایت موجب تضعیف جایگاه خودشان خواهد شد.
این حرکت های مردمی باید از سوی دولت ها مورد توجه قرارگیرد و با اتکا به این خواست عمومی درصدد مذاکره و میانجیگری برآیند. اینکه گفته می شود غرب باید دخالت نظامی در اوکراین داشته باشد دقیقاً به منزله بنزین ریختن روی آتش است. تنها راهکار نجات اوکراین و ملتش، افزایش فشار جهانی در جهت ترغیب طرفین به مذاکره می باشد.
به هرحال روس ها در برنامه حمله به اوکراین خواسته هایی را دنبال
می کنند که اگر غرب پیش از این به آنها توجه می کرد و دغدغه های امنیتی در مورد ناتو را با ابزار مذاکره حل می کرد امروز کار به اینجا نمی کشید که اوکراین بهانه واهی برای حمله قرار گیرد تا راه برای تحقق رویاهای تاریخی پوتین هموار گردد.
ایران نیز به نوبه خود باید به عنوان قدرتی منطقه ای در این تحولات به اثرگذاری خود در کاهش تنش ها و جلوگیری از کشته شدن غیرنظامیان و حتی نظامیان وارد عمل شود. اینکه ما از تریبون های رسمی صرفاً غرب را مقصر بدانیم و یا در برخی رسانه های پوتین را به عنوان دیکتاتوری زیاده خواه معرفی کنیم، نشان از درک سیاست خارجی ما ندارد!. بلکه باید به طور مستقل و رایزنی های گسترده میان همسایگان و دیگر کشورهای جهان یک هم افزایی سیاسی و مردمی ایجاد کنیم که مانع از ادامه درگیری ها گردد و مذاکره را به طور جدی به طرفین درگیر توصیه کنیم.
قطعاً این فشار افکارعمومی و تکرار بر اصل دیپلماسی می تواند اثرگذاری مناسبی در جلوگیری از آتش حملات داشته باشد و قوت قلبی برای مردم اوکراین خواهد بود. اینکه بخواهیم جناح بندی سیاسی کنیم و متهم بتراشیم کمک نه اوکراین می کند و نه مناسب وزن سیاسی کشور خواهد بود.
لذا توصیه می شود تا وزارت خارجه کمی فعال تر و کمی واضح تر به مسئله اوکراین و ترغیب طرفین به جانبداری و پرهیز از افزایش آتش نظامی در مناطق شهری وارد شود. قطعاً وقایع اوکراین در تاریخ سیاسی- نظامی جهان ثبت و تشریح خواهد شد. طوری نباشد که بعدها آیندگان از ما به انفعال و ضعف نگرش سیاسی در عرصه مدیریت جهانی متهم کنند.