کتابخانه ملی ایران و «خاص‌نگری» در امر کتابخوانی

کتابخانه ملی ایران، در بحران پاندمی، درگیر تعطیلی‌های متناوبی شده؛ کتابخانه ملی در موج اول کرونا از نهم اسفند ۱۳۹۸ تا ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ تعطیل شد. سپس ازچهارشنبه ۲۵ تیر تا جمعه ۳ مرداد به مدت ۱۰ روز تعطیل شد. همچنین بار دیگر سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا تا اعلام تغییر وضعیت، توسط ستاد کرونا تعطیل شد؛ علاوه براین دو تعطیلی نسبتا طولانی، کتابخانه ملی در موج سوم افزایش کرونا در پاییز سال گذشته نیز براساس ابلاغیه دستورالعمل اجرایی سازمان اداری و استخدامی کشور به دستگاه‌های دولتی، مبنی بر توقف خدمات و با در نظر گرفتن الزام سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بر رعایت مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، تالارهای کتابخانه از اول آذر به مدت دو هفته تعطیل بود. اما اینک بر اساس اطلاعیه ۲۸ فروردین، زمان بازگشایی تالارهای کتابخانه مشخص نیست! این امر برای دانشجویان و پژوهشگران مشکلاتی به‎وجود آورده و صدای اعتراض آنان را بلند کرده است؛ پژوهشگران مي‎گويند در يك‌سال گذشته اين سازمان بارها و به‌صورت غیرقانونی خدمت‎رساني به ارباب رجوع و نخبگان را صفر كرده و سازمانی که گنجینه منابع علمی و مرکز علم و پژوهش کشور است را تعطيل كرده‌اند.در حالي‌كه طبق دستورستاد ملي كرونا هيچ سازمان و اداره‌اي حتي در شرايط قرمز حق «صفر كردن» خدمات به ارباب رجوع را ندارند.

کتابخانه ملی ایران و «خاص‌نگری» در امر کتابخوانی

کتابخانه ملی ایران، در بحران پاندمی، درگیر تعطیلی‌های متناوبی شده؛ کتابخانه ملی در موج اول کرونا از نهم اسفند ۱۳۹۸ تا ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ تعطیل شد. سپس ازچهارشنبه ۲۵ تیر تا جمعه ۳ مرداد به مدت ۱۰ روز تعطیل شد. همچنین بار دیگر سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا تا اعلام تغییر وضعیت، توسط ستاد کرونا تعطیل شد؛ علاوه براین دو تعطیلی نسبتا طولانی، کتابخانه ملی در موج سوم افزایش کرونا در پاییز سال گذشته نیز براساس ابلاغیه دستورالعمل اجرایی سازمان اداری و استخدامی کشور به دستگاه‌های دولتی، مبنی بر توقف خدمات و با در نظر گرفتن الزام سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بر رعایت مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، تالارهای کتابخانه از اول آذر به مدت دو هفته تعطیل بود.  اما اینک بر اساس اطلاعیه ۲۸ فروردین، زمان بازگشایی تالارهای کتابخانه مشخص نیست! این امر برای دانشجویان و پژوهشگران مشکلاتی به‎وجود آورده و صدای اعتراض آنان را بلند کرده است؛ پژوهشگران مي‎گويند در يك‌سال گذشته اين سازمان بارها و به‌صورت غیرقانونی خدمت‎رساني به ارباب رجوع و نخبگان را صفر كرده و سازمانی که گنجینه منابع علمی و مرکز علم و پژوهش کشور است را تعطيل كرده‌اند.در حالي‌كه طبق دستورستاد ملي كرونا هيچ سازمان و اداره‌اي حتي در شرايط قرمز حق «صفر كردن» خدمات به ارباب رجوع را ندارند.

کتابخانه ملی ایران، زمانی‌که از خیابان «سی تیر» تهران، به «بزرگراه شهید حقانی» منتقل و تبدیل شد به «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران»، تقریبا از دسترس عموم و پژوهشگران و دانش‌آموزان و دانشجویان خارج شد. و این اتفاق بسیار نامیمونی در رابطه با این کتابخانه بوده و هست. کتابخانه‌ای که پیش از انتقالش حتی دانش‌آموزان دبیرستانی هم برای انجام تحقیقات مدرسه و نیز پژوهشگرانی که مدرک خاص دانشگاهی نداشتند اما «سواد» در معنای خاص آن‌را داشتند می‌توانستند به‌راحتی به آن مراجعه کرده و از امکانات کتابخانه ملی استفاده کنند. اما ماجرای کتابخانه ملی پس از انتقال، به‌شدت پیچیده و شرایط عضویت در آن سخت شد و سویه‌ای مدرک‌گرایانه یافت؛ جزو اولین شرط‌های عضویت در این کتابخانه، دانشجوی مقطع فوق‌لیسانس بودن یا داشتن این مدرک است، به برخی استثناها هم مانند نویسنده بودن و داشتن حداقل دو کتاب چاپ‌شده می‌توان اشاره کرد؛ اما شرط اول یعنی داشتن مدرک فوق لیسانس، از همان ابتدا موجب می‌شود که مسیر ورود بسیاری از مشتاقان و علاقه‌مندان به این کتابخانه مسدود شده و از استفاده از امکانات خاص آن محروم
 بمانند.  
وجود کتابخانه در تعداد بسیار و به‎ ویژه در وسعت بسیارترش، از شاخص‎های مهم توسعه فرهنگی است، استفاده از کتابخانه‌ها در اغلب کشورها بسیار راحت و آسان است، هر فردی، می‌تواند به‌راحتی وارد کتابخانه کنگره آمریکا شده و حتی بدون داشتن کارت عضویت و فقط با ارائه یک کارت شناسایی، از امکانات عمومی کتابخانه استفاده کند. کتابخانه‌ای که در نوع خود بسیار ویژه و جزو بزرگ‌ترین و مهم‎‌ترین کتابخانه‎های دنیاست، اما این‎که چرا کتابخانه ملی ایران، تا این حد شرایط پذیرش را برای مراجعان و مشتاقان سخت کرده جای تأمل دارد. وبا اعمال تعطیلی‌های متناوب، در بحران پاندمی، مشکلاتی برای اعضای خاص خود به‌وجود آورده است؛ علاوه بر تعطیلی متناوب این سازمان، پژوهشگران به الكترونيكي نشدن كتب و پايان‎نامه‌هاي ميليون‌ها دانشجو و در دسترس قرار نگرفتن براي ٨٠ ميليون ايراني  وعملکرد مدیران سازمان که باعث شده سرانه مطالعه ایرانیان به پایین‌ترین رتبه جهانی برسد، معترض هستند.